تست طرحواره یانگ 90 سوالی | ysq90-S3 |
جعبه ابزار ذهنی | www.mindtoolbox.ir |
سن شرکت کننده | هجده تا بیست سال | |
جنسیت شرکت کننده | مونث | |
تاریخ انجام آزمون | تاریخ:۱۴۰۳/۰۳/۲۹ زمان:۱۴:۰۵:۰۰ | |
مدت زمان انجام | 0 دقیقه |
پرسشنامه طرحواره یانگ در ابتدا توسط یانگ و همکاران (1990) فرم بلند آن را با 205 سؤال برای سنجش 16 طرحواره ساختند،سپس فرم کوتاه و نسخه دوم که هریک 75 گویه برای سنجش 15 طرحواره داشتند از آن استخراج شد. در نهایت نسخه سوم فرم کوتاه که دارای 90 سؤال و سنجش تمامی 18 طرحواره توسط یانگ بعد از پژوهش کلاج در سال 2005 بر نسخه دوم فرم کوتاه در سال 2003 حاصل شد
یانگ مبتنی بر 5 نیاز بنیادین 18 طرحواره ناسازگار اولیه را در قالب 5 حیطه اصلی طبقه بندی کرده است:
1-حیطه بریدگی و طرد
2-حیطه خودگردانی و عملکرد مختل
3-حیطه محدودیت های مختل
4-حیطه دیگر جهت مندی (هدایت شدن توسط دیگران)
5-حیطه گوش به زنگی بیش از حد و بازداری
در این تفسیر، دو نمودار برای 18 طرحواره ناسازگار رسم شده است. نمودار اول تعداد سوالات هر طرحواره که شخص به آن پاسخ 5 (تقریبا درست) یا 6 (کاملا درست) داده است را نشان می دهد و نمودار دوم مجموع نمرات سوالات هر طرحواره را رسم کرده است. که در این نمودار کمترین نمره عدد 5 و بیشترین آن عدد 30 می باشد. در این تفسیر برای تشخیص وجود طرحواره ناسازگار در شخص از نمودار اول استفاده کرده ایم و طرحواره ای که شخص به دو یا بیشتر از دو سوال آن جواب تقریبا درست یا کاملا درست داده است را به عنوان طرحواره ناسازگار شخص شناسایی کرده ایم.
در ادامه نمودار حیطه های 5 گانه طرحواره،نمودار نمرات 5 و 6 در هر طرحواره و نمودار مجموع نمرات هر طرحواره آورده شده و پس از آن، به ترتیب حیطه های اصلی طرحواره، طرحواره هایی که در شخص مشاهده شده را توضیح می دهیم. بدیهی است که طرحواره ای توضیح آن آورده نشده است در انجام دهنده تست مشاهده نشده است.
ابتدا به اولین حوزه یعنی حوزه طرحواره بریدگی طرد (Disconnection/ Rejection) میپرداریم.
این حوزه شامل پنج طرحواره میباشد که همان طور که از نام آن پیداست، ویژگی مشترک هر ۵ طرحواره، مشغولیت ذهنی فرد با موضوع طرد و یا جدا ماندن از سایر افراد است. در صورت وجود هریک از این 5 طرحواره، به بررسی و توضیح آن می پردازیم.
انتظار این که نیازهای فرد برای امنیت، ثبات، محبت، همدلی، در میان گذاشتن احساسات، پذیرش و احترام به شیوهای قابلپیشبینی ارضاء نخواهند شد. طرحوارههای این حوزه، بهطور معمول در خانوادههایی بهوجود میآید که بیعاطفه، سرد، مضایقهگر، منزوی، تندخو، غیرقابلپیشبینی یا بدرفتار هستند.
مقیاس | مجموع نمرات طرحواره (از 30 نمره) | تعداد پاسخ های 5 و 6 (از 5 عدد) | شدت | |
---|---|---|---|---|
ds | نقص/ شرم | 16 | 2 | زیاد |
احساس این که فرد در مهمترین جنبههای شخصیتاش، انسانی ناقص، نامطلوب، بد، حقیر و بیارزش است یا این که در نظر افراد مهم زندگیاش، فردی منفور و نامطلوب به حساب میآید.
همچنین، این طرحواره، حساسیت بیش از حد نسبت به انتقاد، طرد، سرزنش، کمرویی، مقایسههای نابجا، احساس ناامنی در حضور دیگران و حس شرمندگی در ارتباط با عیب و نقصهای درونی را دربرمیگیرد.
این نقاط ضعف ممکن است شخصی (تکانههای خشم، تمایلات جنسی غیرقابل پذیرش، خودخواهی) یا عمومی (ظاهر جسمی نامطلوب و مشکلات اجتماعی) باشند.
مقیاس | مجموع نمرات طرحواره (از 30 نمره) | تعداد پاسخ های 5 و 6 (از 5 عدد) | شدت | |
---|---|---|---|---|
si | انزوای اجتماعی/ بیگانگی | 23 | 3 | بسیار زیاد |
انتظاراتی که فرد از خود و محیط دارد با تواناییهای محسوس او برای جدایی، بقاء و عملکرد مستقل یا انجام موفقیتآمیز کارها تداخل میکنند. طرحوارههای این حوزه بهطور معمول در خانوادههایی بهوجود میآید که اعتمادبهنفس کودک را کاهش میدهند، گرفتارند، بیش از حد از کودک محافظت میکنند یا این که نتوانستهاند کودک را به انجام کارهای بیرون از خانواده تشویق کنند.
مقیاس | مجموع نمرات طرحواره (از 30 نمره) | تعداد پاسخ های 5 و 6 (از 5 عدد) | شدت | |
---|---|---|---|---|
fa | شکست | 19 | 2 | زیاد |
نقص در محدودیتهای درونی، احساس مسئولیت در قبال دیگران یا جهتگیری نسبت به اهداف بلندمدت زندگی. این طرحوارهها منجر به بروز مشکلاتی در رابطه با رعایت حقوق دیگران، همکاری با دیگران، تعهد یا هدفگزینی و رسیدن به اهداف واقعبینانه میشوند.
طرحوارههای این حوزه بهطور معمول در خانوادههایی بهوجود میآید که به جای انضباط، مواجههی مناسب، محدودیتهای منطقی، مسئولیتپذیری، همکاری متقابل و هدفگزینی، وجه مشخصهی آنها، سهلانگاری افراطی، سردرگمی، یا حس برتری است. در برخی موارد، کودک ممکن است نتواند ناراحتی عادی و معمولی را تحمل کند یا اینکه ممکن است هدایت، جهتمندی و راهنمایی کافی دریافت نکرده باشد.
مقیاس | مجموع نمرات طرحواره (از 30 نمره) | تعداد پاسخ های 5 و 6 (از 5 عدد) | شدت | |
---|---|---|---|---|
et | استحقاق/ بزرگ منشی | 18 | 2 | زیاد |
فردی که چنین طرحوارهای دارد معتقد است که نسبت به دیگران یک سر و گردن بالاتر است، حقوق ویژهای برای خودش قائل است و تعهدی نسبت به رعایت اصول روابط متقابل که راهنمای تعاملات اجتماعی بهنجار هستند، ندارد.
اغلب بر این نکته پافشاری میکند که دیگران باید هر آنچه که او میخواهد را برایش فراهم کنند، بدون توجه به اینکه آیا درخواست او منطقی است، چه چیزی از نظر دیگران معقول است، یا اینکه چه هزینهای برای دیگران دارد. چنین افرادی برای اینکه بتوانند کسب قدرت کنند و یا دیگران را کنترل نمایند، تمرکز افراطی بر برتریجویی (برای مثال، موفقترین، بااستعدادترین و ثروتمندترین شدن) دارند (هدف اولیه، کسب توجه یا پذیرش از سوی دیگران نیست).
گاهی اوقات برای اینکه فرد بتواند تمایلات خود را ارضاء کند، بدون همدلی با دیگران و یا بدون توجه به نیازها و احساسات آنها، به رقابت افراطی یا کنترل رفتارهای دیگران روی میآورد.
تمرکز افراطی بر تمایلات، احساسات و پاسخهای دیگران بهگونهای که نیازهای خود فرد نادیده گرفته میشود. این کار بهمنظور دریافت عشق و پذیرش، تداوم ارتباط با دیگران یا اجتناب از انتقام و تلافی صورت میگیرد.
در این طرحوارهها، فرد معمولاً هیجانات و تمایلات طبیعی خود را واپس میزند و نسبت به آنها ناآگاه است.
طرحوارههای این حوزه بهطور معمول در خانوادههایی بهوجود میآیند که کودک را با قید و شرط پذیرفتهاند: کودک بهمنظور دستیابی به توجه، عشق و پذیرش دیگران باید جنبههای مهم شخصیت خود را نادیده بگیرد.
در بسیاری از این خانوادهها، نیازها و تمایلات هیجانی والدین و منزلت اجتماعی، در مقایسه با نیازها و احساسات کودک، ارزش بیشتری دارند.
مقیاس | مجموع نمرات طرحواره (از 30 نمره) | تعداد پاسخ های 5 و 6 (از 5 عدد) | شدت | |
---|---|---|---|---|
ss | ایثارگری | 18 | 2 | زیاد |
تمرکز افراطی بر برآوردهکردن و ارضاء نیازهای دیگران در زندگی روزمره که به قیمت عدمارضای نیازهای خود فرد تمام میشود. رایجترین دلایل انجام این کار عبارتاند از: جلوگیری از آسیبرساندن به دیگران، جلوگیری از احساس گناه ناشی از خودخواهی یا تداوم ارتباط با افراد نیازمند.
این امر اغلب از حساسیت بیش از حد نسبت به درد و رنج دیگران ناشی میشود. چنین طرحوارهای منجر به این احساس میشود که نیازهای فرد ایثارگر به قدر کافی ارضاء نمیشوند و همچنین باعث رنجش افرادی میشود که او از آنها نگهداری میکند (با مفهوم «وابستگی بیمارگونه» همپوشی دارد)
تأکید افراطی بر واپسزنی احساسات، تکانهها و انتخابهای خود-انگیختهی فرد یا برآوردهساختن قواعد و انتظارات انعطافناپذیر و درونیشده دربارهی عملکرد و رفتار اخلاقی که اغلب منجر به ازبینرفتن خوشحالی، ابراز عقیده، آرامش خاطر، روابط نزدیک و سلامتی میشود.
طرحوارههای این حوزه بهطور معمول در خانوادههایی بهوجود میآید که در آنها عصبانیت، توقع و گاهیاوقات تنبیه مشاهده میشود:
در این خانوادهها، بر عملکرد عالی، بینقصگرایی، وظیفهشناسی، پیروی از قوانین، پنهانسازی هیجانها، اجتناب از اشتباه تأکید میشود، در عین حال که به لذت، خوشحالی و آرامش اهمیت چندانی داده نمیشود.
معمولاً در چنین افرادی تمایلی نهفته نسبت به بدبینی و نگرانی وجود دارد، بدین صورت که اگر افراد نتوانند در تمام اوقات گوش به زنگ باشند، همهچیز از هم میپاشد.
در این حیطه، هیچ طرحواره ناسازگاری در شما مشاهده نمی شود.در جدول زیر پاسخ شما به هریک از سوالات آورده شده است. .
شماره | سوال | جواب شما |
---|---|---|
1 | بیشتر اوقات کسی را نداشته ام که از من حمایت کند، حرف های دلش را با من بزند، واقعا دلواپس و نگران اتفاقاتی باشد که برای من می افتد. | کاملا درست |
2 | من به افراد صمیمی و نزدیک زندگی ام خیلی وابسته ام ، چون می ترسم که مبادا روزی مرا ترک کنند. | تقریبا درست |
3 | حس می کنم دیگران از من سوءاستفاده می کنند. | بیشتر درست است تا غلط |
4 | در جمع احساس می کنم با دیگران تناسبی ندارم و با آنها بیگانه هستم . | بیشتر درست است تا غلط |
5 | کسانی که دوستشان دارم ، وقتی متوجه نقایص و ایرادات من بشوند، دیگر نمی توانند دوستم داشته باشند. | کاملا غلط |
6 | تقریبا هیچ کاری را نمی توانم به خوبی دیگران انجام دهم . | کاملا درست |
7 | حس می کنم به تنهایی نمی توانم از پس کارهای روزمره زندگی ام بربیایم . | تقریبا غلط |
8 | نمی توانم از شر این احساس خلاص شوم که مبادا اتفاق بدی برایم بیفتد. | تقریبا غلط |
9 | نمی توانم مانند هم سن و سالانم از والدینم جدا شوم و مستقل باشم . | بیشتر درست است تا غلط |
10 | فکر می کنم اگر بخواهم هر کاری انجام بدهم ، برای خودم دردسر درست می کنم . | اندکی درست |
11 | مراقبت از نزدیکانم در آخر بر دوش من می افتد. | تقریبا درست |
12 | از نشان دادن احساسات مثبتم (مانند محبت ، همدردی) به دیگران خیلی خجالت می کشم . | کاملا غلط |
13 | باید هر کاری که انجام می دهم در آن بهترین باشم ، نمی توانم قبول کنم که نفر دوم باشم . | اندکی درست |
14 | وقتی از کسی چیزی درخواست می کنم ، جواب "نه " شنیدن برایم خیلی دشوار است . | کاملا غلط |
15 | برای انجام کارهای متداول زندگی و یا کارهای سخت و طاقت فرسا حوصله ندارم . | اندکی درست |
16 | ثروتمند بودن و ارتباط و معاشرت با افراد سرشناس به من احساس ارزشمند بودن می دهد. | کاملا غلط |
17 | حتی زمانی که همه چیز خوب پیش می رود، احساس می کنم که این حس خوب موقتی است . | اندکی درست |
18 | معتقدم اگر اشتباه کنم باید مجازات شوم . | کاملا غلط |
19 | کلا تا به حال کسی را نداشتم که به من احساس ، محبت و صداقت نشان بدهد. | کاملا غلط |
20 | آن قدر به دیگران نیازمندم که نگرانم آنها را از دست بدهم . | کاملا غلط |
21 | احساس می کنم در حضور دیگران باید از خودم محافظت کنم ، وگرنه عمدا به من آسیب می زنند. | تقریبا درست |
22 | با دیگران خیلی فرق دارم و احساس می کنم با آنها بیگانه ام . | تقریبا غلط |
23 | اگر کسی واقعا مرا بشناسد، دیگر نمی خواهد که با من ارتباط صمیمانه ای برقرار کند. | کاملا درست |
24 | هر زمان در کارم پیشرفت می کنم و به موفقیت می رسم ، احساس می کنم که لیاقت آن را ندارم . | کاملا درست |
25 | فکر می کنم در انجام کارهای روزمره ام ، آدم وابسته ای هستم | کاملا درست |
26 | حس می کنم هر لحظه ممکن است یک بلای طبیعی ، جنایی ، حقوقی یا پزشکی به سرم بیاید. | کاملا غلط |
27 | من و والدینم تمایل داریم خود را بیش از حد در زندگی و مسائل دیگران درگیر کنیم . | اندکی درست |
28 | حس می کنم چاره ای جز تن دادن به خواسته های دیگران ندارم ، چون در غیر این صورت یا مرا ترک می کنند یا از دستم عصبانی می شوند و به فکر تلافی کردن و آسیب زدن به من می افتند. | کاملا درست |
29 | آدم خوبی هستم چون بیشتر از آنکه به فکر خودم باشم به فکر دیگرانم . | تقریبا غلط |
30 | از اینکه احساساتم را به دیگران بروز دهم خجالت زده و شرمنده می شوم . | بیشتر درست است تا غلط |
31 | همیشه باید در کارها نهایت تلاش خود را بکنم ، اینکه کاری نسبتا خوب باشد مرا راضی نمی کند. | تقریبا غلط |
32 | آدم خاصی هستم و نمی توانم محدودیت هایی را که بر سر راه دیگران وجود دارد بپذیرم . | اندکی درست |
33 | اگر به یکی از اهدافم نرسم دیگر تلاشی نمی کنم و زود ناامید می شوم . | کاملا غلط |
34 | رسیدن به موفقیت برای من بیش از هر چیزی با ارزش است ولی به شرطی که دیگران این موفقیت ها را ببینند. | کاملا غلط |
35 | وقتی اتفاقات خوبی در زندگی ام می افتد نگران می شوم که مبادا بدشانسی بیاورم و اتفاق بدی برایم پیش بیاید. | تقریبا غلط |
36 | اگر در کاری تمام تلاشم را نکنم و سنگ تمام نگذارم قطعا در کارم شکست خواهم خورد. | بیشتر درست است تا غلط |
37 | خیلی کم در زندگی ام پیش آمده که احساس کنم برای شخص دیگری، فرد خاص و ویژه ای هستم . | تقریبا غلط |
38 | نگرانم کسانی که دوستشان دارم ، فرد دیگری را پیدا کنند و او را به من ترجیح دهند. | تقریبا غلط |
39 | معتقدم همه دیر یا زود به من خیانت می کنند. | اندکی درست |
40 | به کسی نمی توانم تعلق خاطر داشته باشم ، انسان گوشه گیری هستم . | کاملا درست |
41 | لیاقت عشق ، توجه و احترام دیگران را ندارم . | تقریبا درست |
42 | در حوزه های کار یا تحصیلات یا پیشرفت بیشتر مردم از من تواناتر هستند. | تقریبا غلط |
43 | عقل درست و حسابی ندارم و نمی توانم عاقلانه فکر کنم . | تقریبا غلط |
44 | نگرانم که مبادا از جانب دیگران مورد آزار و حمله های فیزیکی قرار بگیرم . | تقریبا غلط |
45 | اگر من و پدر و مادرم مسائل خصوصی و جزئی خودمان را از یکدیگر پنهان کنیم ، احساس گناه یا خیانت می کنیم . | کاملا غلط |
46 | در روابطم ، با دیگران اجازه می دهم که بر من تسلط داشته باشند. | اندکی درست |
47 | آن قدر سرگرم انجام کارهای دیگرانم ، وقت کمی برای خودم باقی می ماند. | اندکی درست |
48 | برایم خیلی سخت است که صمیمی و خودمانی رفتار کنم . | اندکی درست |
49 | من باید به همه مسئولیت هایم عمل کنم . | تقریبا درست |
50 | به شدت متنفرم از اینکه محدودم کنند یا جلوی کارم را بگیرند. | کاملا درست |
51 | برایم خیلی سخت است که از لذت های آنی امروز خود بگذرم تا برای اهداف و موفقیت های دراز مدت آینده ام تلاش کنم . | بیشتر درست است تا غلط |
52 | اگر نتوانم توجه دیگران را به خودم جلب کنم ، احساس کم اهمیتی می کنم . | اندکی درست |
53 | در کارهایم نمی توانم زیاد دقت و تمرکز کنم چون تقریبا همیشه بی فایده است و کارها غلط از آب در میاید. | بیشتر درست است تا غلط |
54 | اگر کاری را غلط انجام دهم باید از عواقب آن رنج ببرم . | اندکی درست |
55 | بیشتر اوقات در زندگی ام کسی نبوده که درد دلم را گوش بدهد و احساسات و نیازهای مرا به درستی درک کند یا مرا بفهمد. | بیشتر درست است تا غلط |
56 | وقتی حس می کنم کسی که برایم مهم است از من دوری می کند، ناامید می شوم . | تقریبا غلط |
57 | شدیدا به انگیزه های دیگران سوءظن دارم . | تقریبا غلط |
58 | حس می کنم با دیگران بیگانه هستم . | کاملا درست |
59 | حس می کنم کسی مرا دوست ندارد. | بیشتر درست است تا غلط |
60 | اکثر مردم در کار یا تحصیلاتشان از من بااستعدادتر هستند. | کاملا غلط |
61 | اگر به قضاوت های خودم در موقعیت های روزمره زندگی اعتماد کنم ، تصمیم های اشتباهی می گیرم . | بیشتر درست است تا غلط |
62 | نگران اینم که همه سرمایه ام را از دست بدهم و فقیر و بی خانمان شوم . | تقریبا غلط |
63 | اغلب اوقات حس می کنم خانواده ام خیلی به من وابسته اند. به طوری که نمی توانم مستقل زندگی کنم . | تقریبا غلط |
64 | همیشه اجازه این را می دهم که دیگران به جای من تصمیم بگیرند چون خودم نمی دانم واقعا چه می خواهم . | کاملا غلط |
65 | همیشه به درد دل دیگران گوش داده ام و با آنها همدردی کرده ام . | تقریبا غلط |
66 | آن قدر خودم را کنترل می کنم که مردم فکر می کنند آدم بی احساسی هستم . | کاملا غلط |
67 | حس می کنم برای پیشرفت و دستیابی به خواسته هایم دائما، تحت فشار هستم . | بیشتر درست است تا غلط |
68 | حس می کنم از قوانین و سنت های مرسومی که مردم تابع آنها هستند، نباید اطاعت کنم . | کاملا غلط |
69 | نمی توانم خودم را مجبور کنم تا کارهایی را انجام دهم که لذتی برایم ندارد، حتی اگر بدانم که این کارها، به نفعم است و عاقبت خوبی به دنبال دارد. | اندکی درست |
70 | اگر در یک جمع صحبت کنم یا در یک موقعیت اجتماعی معرفی شوم ، برایم مهم است که تأیید و تحسین شوم . | کاملا غلط |
71 | اینکه چقدر سخت تلاش کنم مهم نیست ، نگرانم که همه سرمایه مالی ام را بر باد فنا بدهم . | تقریبا غلط |
72 | مهم نیست که چرا اشتباه کرده ام ، هر وقت اشتباه کنم باید بهایش را بپردازم . | بیشتر درست است تا غلط |
73 | وقتی که در انجام کاری نیاز به راهنمایی داشتم ، به ندرت کسی پیدا می شد که مرا راهنمایی کند. | اندکی درست |
74 | گاهی اوقات به قدری نگران آن هستم که دیگران مرا ترک کنند که آنها را از خودم دور می کنم . | تقریبا غلط |
75 | معمولا به صورت جدی به انگیزه های پنهان مردم فکر می کنم . | اندکی درست |
76 | همیشه حس می کنم در جمع ، اضافی هستم . | کاملا درست |
77 | به قدری شخصیت پر از عیب و ایرادی دارم که نمی توانم در کنار دیگران راحت باشم و خودم را آن طوری که هستم نشان دهم. | کاملا غلط |
78 | در کار یا تحصیل مانند بقیه باهوش نیستم . | اندکی درست |
79 | به توانایی های خودم برای حل مشکلات روزمره نمی توانم اعتماد کنم . | اندکی درست |
80 | حتی وقتی که پزشک هیچ گونه علامت خطری در سلامتی ام تشخیص نداده است باز هم نگرانم به بیماری خطرناکی مبتلا شوم . | اندکی درست |
81 | اغلب اوقات حس می کنم هویت جداگانه ای از پدر و مادر یا همسرم ندارم . | تقریبا غلط |
82 | برایم خیلی سخت است که از دیگران بخواهم که حقوقم را رعایت و احساساتم را درک کنند. | اندکی درست |
83 | اطرافیان معتقدند که من برای رفع نیازهای دیگران زیاد تلاش می کنم ولی برای خودم کاری نمی کنم . | تقریبا درست |
84 | از نظر دیگران ، من آدم عصبی و ناراحتی هستم . | تقریبا غلط |
85 | وقتی کاری را اشتباه انجام می دهم ، نمی توانم خودم را ببخشم یا بهانه تراشی کنم . | کاملا غلط |
86 | احساس می کنم کارها و خواسته های من ارزشمندتر از کارها و خواسته های دیگران است . | کاملا درست |
87 | به ندرت توانسته ام به تصمیم ها و راه حل هایم پایبند باشم . | اندکی درست |
88 | برای اینکه احساس کنم آدم ارزشمندی هستم نیازمند تأیید، تحسین و تمجید زیاد دیگران هستم . | تقریبا درست |
89 | نگرانم که مبادا یک تصمیم اشتباه به فاجعه ای تمام عیار منجر شود. | تقریبا غلط |
90 | من آدم بدی هستم و باید مجازات شوم . | کاملا درست |
با کپی کردن لینک زیر و ارسال آن برای دیگران، می توانید نتیجه تست را به اشتراک بگذارید
پس از کلیک روی فایل زیر منتظر بمانید تا فایل پی دی اف ساخته شود.