آیا به دنبال مرکز مشاوره شمال تهران هستید؟ در این مقاله از جعبه ابزار ذهنی قصد داریم شما را با اهداف و وظایف روانشناسان آشنا کنیم و سپس یک مرکز مشاوره در شمال تهران به شما عزیزان معرفی کنیم. پس با ما همراه باشید.
گاهی اوقات اهداف و وظایف مشاوره با یکدیگر خلط میشوند. در واقع اهداف، وظایف و فعالیتهای مشاوره را جهت میدهند و هدایت میکنند. وظایف، گامهایی هستند که برای رسیدن به اهداف باید انجام شوند، و ممکن است مستلزم استفاده از فنون گوناگون باشد (مثل تعریف و بازشناسی مسئله و ابعاد آن، ایجاد تعادل در احساسات، کاهش اضطراب…). اهداف مشاوره ممکن است ویژه یک موقعیت یا وظیفه خاص باشند مانند: مشاوره ژنتیک، خاتمه دادن به بارداری، مشاوره قبل از آزمون HIV، یا اینکه جنبه های کلی تری را نیز در بر گیرد مانند: ارزیابی روانی اجتماعی مراجع، حمایت از مراجع و خانواده.
روشن و صریح بودن اهداف مشاوره کمک میکند به …
- ایجاد رابطه واقعبینانه با مُراجع و کاهش انتظارات نابجا در باره آنچه که با مشاوره قابل دستیابی است.
- رفع سوء تفاهمها (مثل اینکه مشاوره یک رابطه دوستانه و همیشگی است)
- کاهش تصورات غیر واقعی در باره آنچه که در جلسات مشاوره ممکن است مطرح شود یا رخ دهد.
اهداف همیشه باید با نیازها، مشکلات، موقعیت و شرایط محیطی مُراجع، تناسب داشته باشد. اگر اهداف نامناسب، مبهم، بسیار کلی، غیر واقعبینانه یا وسیع باشند، احتمال کمی دارد که مشاوره به نتیجه مطلوب برای مُراجع منجر شود.
اهداف مهم یا نتایج مطلوب مشاوره برای مراجع – مرکز مشاوره خوب در شمال تهران
- مراجع تصویر واضح و واقع بینانه ای از موقعیت، احساسات و تواناییهایش به دست آورد
- راه های جدیدی برای نگریستن به موقعیت و مسئله خودش، بیابد و درک کند
- اعتماد به نفس و قبول مسئولیت در او برای تدبیر مسئله خودش افزایش یابد
- اهداف ویژه، صریح و عملی برای بهبود بخشیدن به وضعیت خود مشخص نماید و برگزیند
- بتواند برای بهبود وضعیت، پیشگیری از مشکل (مثل بیماری)، یا تغییر مطلوب در سبک زندگی طرحی عملی تهیه کند.
- برای اجرای تغییر، از انگیزه و مهارتهای مورد نیاز برخوردار شود
- با ارتقای اعتماد به نفس و خودبسندگی خود، از رابطه مشاوره ای استقلال کسب کند
معمولا همه این اهداف در هر رابطه مشاوره ای یا در طی جلسه، حاصل نمیشود؛ بلکه بسته به شرایط و ویژگیهای مُراجع، هر جلسه ممکن است بر یک یا معدودی از اهداف تمرکز گردد. کسب مهارتهای گسترده نیاز به زمان بیشتری دارد.
وظایف مشاور روانشناسی – مرکز مشاوره شمال تهران
وظیفه اصلی مشاور، این است که به مُراجع و یا خانواده او کمک کند تا به شناخت، نگرش، باورها و مهارتهای مناسبی برای حل مسئله دست یابند که آنان را قادر سازد با مسائل یا تغییرات ناشی از اختلال در سلامتی به نحو موثر عمل نمایند و تطابق یابند.
وظایف ذیل به دستیابی به اهداف مشاوره کمک میکند:
- برقراری ارتباط موثر با مراجع
- کسب و ارائه اطلاعات لازم از طریق به جریان انداختن و هدایت بحث
- شناسایی و درک مسئله (های) مُراجع و ابراز این درک به او
افرادی که برای دریافت یاری، به مرکز مشاوره شمال تهران یا هر جای دیگری مراجعه میکنند خواستار آنند که توسط کارشناسانی که با آنها مشاوره مینمایند درک شوند. بدین منظور مشاور، ممکن است با تکان دادن سر، نگاه کردن، توجه به مراوده های کلامی و غیرکلامی، پرسیدن و بازتاب دادن آنچه گفته شده، توجه و درک خود از مُراجع را ابراز نماید.
یک تاییدیه قوی برای مراجع مبنی بر اینکه حرفهایش شنیده شده، استفاده از واژه های خود او برای طرح سوال یا مداخله بعدی است. هنگامی که فرد احساس میکند او را درک میکنند، خود تسلایی قابل توجه است; حتی اگر چیزی ارائه نشود. این احساس همچنین موجب افزایش اعتماد و مشوق آشکار ساختن خود میباشد.
- بررسی و تشریح دلالتها و اثرات مسئله بر کار، زندگی، و روابط اجتماعی مُراجع از طریق گفت و گو
- استخراج و توصیف تمام مسایل و دغدغه های مراجع، آنگونه که خودش آنها را میبیند
- توجه و پرس وجو درباره روابط با خانواده، دوستان، کارکنان ومتخصصان بهداشتی دیگر
پرسشهایی که ممکن است در این زمینه مطرح باشد شامل:
آیا فرد دیگری در باره مسئله اطلاع دارد و چه کسی؟
چه فرد یا افرادی ممکن است بیشتر تحت تاثیر باشند و چگونه؟
چه کسی تمایل دارد که (در مراقبت و حمایت از مُراجع) درگیر باشد؟
- یاری دادن به مُراجع از طریق بحث برای تعیین اولویتها و ترتیب مسایل برای رسیدگی و حل آنها.
- درک اینکه مُراجع چگونه به مشکل خود مینگرد و کمک به او برای در نظر گرفتن دیدگاه های دیگر و شناخت ابعاد و جوانب دیگر مسئله
- کمک به مُراجع برای اینکه احساس کند گزینشهای متعددی برای او وجود دارد.
در نتیجه ناخوشی یا اضطراب ناشی از مواجهه با مسئله، مُراجع ممکن است احساس کند که راه چاره و تصمیمی برای او وجود ندارد. با چنین احساسی، فرد مقداری از اعتماد به نفس و استقلال خود را از دست میدهد. - حفظ درجه ای از بی طرفی در ارتباط با شیوه زندگی مراجع وتصمیماتی که در باره نحوه سازگاری با مسئله خواهد گرفت این به افزایش اعتماد به نفس و احساس استقلال او کمک مینماید
- کمک به مُراجع برای تدبیر و حل مسایل خود از طریق ارتقای سطح دانش و اطلاعات و قادر ساختن او برای نگریستن و تحلیل موقعیت خود از جوانب مختلف، افزایش دامنه انتخاب و تصمیم گیری آگاهانه.
- کمک به تقویت اعتماد به نفس، پذیرش مسئولیت مُراجع و واگذاری مسئولیت به او برای حل مسئله
- کمک به مُراجع برای تداوم تطابق و تغییر (یعنی هر جا که مناسب باشد او را امیدوار سازید)
- شناسایی موانعی که ممکن است مانع تغییر شوند و توجه به راهبردهایی برای غلبه بر آنها. این ممکن است مستلزم شناسایی تجربه های موفق مُراجع در گذشته برای کسب اعتماد به نفس، یادگیری شیوه های جدید برای تعامل با افرادی که مانع محسوب میشوند، کشف و ابداع برنامه های جدید برای نیل به هدف باشد.
- توجه به اینکه مشکلات مربوط به مراقبتهای بهداشتی الزاما مشکل اصلی یا شدیدترین مسئله مراجعان نیستند. به عبارت دیگر نحوه رفتار، واکنش یا تطابق مردم هنگام مواجهه با مسائل مرتبط با سلامتی ممکن است علامتی از مشکلات زمینه ای یا همراه دیگر باشد. از این رو نگریستن به مشکلات طبی مثل بیماری به عنوان مدخلی بر سایر مشکلات ارتباطی و روانی اجتماعی، قابل توجه است.
- کمک به مُراجع برای حفظ امید واقعبینانه و تصدیق تواناییهای تطابقی او. بدین منظور تغییرات مثبتی که در زندگی مُراجع و در مقابله با مسئله رخ داده است را شناسایی و برجسته کنید.
- ترغیب و کمک به مُراجع برای اینکه با افرادی که در مراقبت و حمایت از او نقش موثر دارند، تعامل داشته باشد (مثل اعضای خانواده، دوستان، همکاران) ۰ این کار به جلوگیری از وابستگی به مشاور یا متخصصان دیگر کمک میکند
- برای فراهم کردن حفاظت و مراقبت روان شناختی جامع برای مراجع، با پزشکان، پرستاران و متخصصان دیگر تعامل و تشریک مساعی داشته باشید.
سازماندهی جلسات مشاوره روانشناسی؛ مراحل کار
گامهای زیر یک نقشه راهنما برای اجرا و هدایت جریان مصاحبه ارائه میدهند. هر چند این مراحل الگویی برای اولین جلسه مشاوره است، بسیاری از آنها در جلسات پیگیری نیز قابل استفاده اند.
برقراری رابطه
با سلام و خوش آمدگویی به مُراجع احترام گذاشته و از او دعوت کنید در جای مناسب و راحتی بنشیند. سپس جلسه مشاوره را با روشن کردن موارد زیر شروع کنید : شما که هستید، جایی که کار میکنید، وظیفه شما در ارتباط با مُراجعان، هدف از این ملاقات، زمان جلسه و محدوده زمانی کار.
آشنایی با مُراجع و انتظارات او
مُراجع را برای معرفی خود (آنگونه که مایل است)، صحبت کردن، بحث و بیان انتظاراتش ترغیب نمایید.
متمرکز کردن جلسه مشاوره – مرکز مشاوره شرق تهران و شمال تهران
برای این منظور با مشارکت مراجع، موضوع جلسه را مشخص و هدف (های) کوچک، ویژه و دست یافتنی را برای آن تنظیم نمایید. این کار بویژه زمانی که مشاور، تشخیص دهد چند جلسه برای رسیدگی به مسئله لازم است، مفید میباشد.
کسب اطلاعات و کاوش درباره مسایل، نیازها و نگرانیهای مراجع
این منظور با ترغیب مراجع به صحبت کردن و طرح سوالات مناسب و برانگیزاننده، حاصل میشود. همچنین حدود اطلاعات او را در باره وضعیت خودش بسنجید. با سنجش اطلاعات و آگاهی مُراجع در آغاز فرایند، اطلاعات غلط را میتوان تصحیح، و کمبودها را رفع نمود.
شناسایی نگرش، ادراک و باورهای مراجع در باره مسئله
در این مرحله نحوه تعبیر و تفسیر، دیدگاه، احساسات و باورهای مُراجع در باره ابعاد، علل، آثار و نتایج مسئله مورد بررسی قرار میگیرد. مثلا با طرح این سوال که ”نظر شما در باره… (درمان جراحی، استفاده از روان درمانی…) چیست ؟”، این امکان فراهم میشود تا نظرات و باورهای مُراجع آشکار شود و اطلاعاتی در باره احتمال پذیرش و تمکین Compliance او به دست آید.
کمک به مراجع برای رتبه بندی مسایل و نگرانیهای خود
با گفت و گو به مُراجع کمک کنید تا مسایل و مشکلات خود را به ترتیب اهمیت یا شدت رتبه بندی و به عبارتی اولویت بندی کند.
این کار:
- اضطراب فرد را به حد قابل کنترلی کاهش میدهد
- به مردم کمک میکند که مسایل خود را مشخص و روشن نمایند
- به تنظیم اهداف مشخص و قابل دستیابی و کسب احساس کنترل کمک میکند
- با شناخت و حل موفقیت آمیز یک مسئله، اغلب تجربه مفیدی برای رسیدگی به / و حل مسایل دیگر حاصل میشود.
یاری کردن مراجع در اتخاذ تدبیر برای حل مسئله
این امر به طرق زیر انجام می گیرد:
- بازشناسی مسئله؛ قادر ساختن مراجع برای اینکه از منظری دیگر نیز مسئله را بررسی کند. کاوش در منابع و روشهای فراهم برای مراجع برای حل مسئله; شامل تجربه و نحوه عمل آنان در گذشته هنگام مواجهه با مسایل، افرادی که برای یاری و حمایت مراجع در دسترس هستند…
- کمک به مُراجع برای تنظیم هدف (ها) و شناسایی راه حلهای ممکن
- یاری کردن مُراجع برای تصمیم گیری جهت انتخاب راه حل مناسب
- کمک به او در تهیه یک برنامه عملی یا طرح کار برای انجام تغییر
- دعوت به همکاری یا درگیر ساختن اعضای تیم مراقبت بهداشتی هنگامی لازم و ممکن باشد. این کار به کاهش فشار بر اعضا و افزایش طیف مداخلات و راه حلهای مفید کمک میکند.
ارزیابی جلسه رواندرمانی
براساس آنچه دیده و شنیده شده است از جوانب مختلف (عاطفی، طبی، اجتماعی، تحلیل و تدبیر مسئله، پیشرفت کار) جلسه را تا پایان ارزیابی کنید.
اختتام جلسه
خاتمه دادن به جلسه به نحو مناسب به اندازه آغاز کردن آن مهم و بر فرایند مشاوره موثر است. این کار شامل نکات ذیل است:
- خلاصه کردن آنچه دیده و شنیده شده، ضمن توجه به نقاط ضعف و قوت شناسایی شده
- تصمیم گیری مُراجع و مشاور
- تصمیم گیری به مواردی مانند مراجعه مجدد به مشاور و ادامه جلسات مشاوره، انجام دادن یا ندادن آزمایشات، رجوع به و گفت و گو با پزشک، در میان گذاشتن با خانواده و… مربوط میشود.
همچنین، مشاور باید تصمیم بگیرد که آیا او فرد مناسب برای رسیدگی به مسئله مراجع است ؟ با چه کسی درباره مسئله گفت و گو کند.
فاصله بین جلسات مشاوره در کلینیک روانشناسی چقدر باشد؟
تعاریف و نظریههای مختلف پاترسون (۱۹۷۳)، مشاوره را جریان یاری دهنده ای میداند که به ارتباط خاص بین دو نفر نیاز دارد. یکی از این دو نفر یعنی مراجع، معمولاً با مشکل روانی و عاطفی رو به روست، و دیگری، یعنی مشاور، که در حل مشکلات روانی مهارت دارد.
از طریق ایجاد رابطه خاص مشاوره ای، مشاور به مراجع کمک میکند تا راه حلی برای مشکل خود بیابد.به نظر پاترسون، ارائه اطلاعات صرف، پند و اندرز دادن و تلقین افکار و عقاید به دیگران را هیچگاه نمیتوان مشاوره دانست.به نظر او، رابطه حسنه بین مراجع و مشاور اثر روان درمانی مهمی در روند مشاوره دارد؛ به طوریکه اگر مشاور نتواند چنین رابطه مطلوبی را ایجاد کند، مشکل مراجع در حد مطلوبی حل نخواهد شد.
آریاکل (۱۹۶۱ و ۱۹۷۷) مشاوره را جریانی اختصاصی و انحصاری بین دو نفر میداند که در آن مراجع با کمک مشاور، به بررسی و تجزیه و تحلیل مشکل خود اقدام میکند و از موارد ناشناخته آگاه میشود؛ عوامل ناخواسته و مزاحم را تغییر داده و زندگی بهتر و مطلوب تری را برای خویش فراهم میکند. دینک مایر (۱۹۶۸ و ۱۹۷۲)، که از پیروان روان شناسی فردی است، مشاوره را ایجائد رابطه حسنه بین دو نفر(یعنی مشاور و مراجع) تلقی میکند که از طریق این رابطه، مشاور به مراجع یاری میدهد تا نحوه ارتباط با دیگران را فراگیرد، نیازهایش را به طور معقول و مقبولی برآورده سازد، احساساتش را بشناسد، اطلاعاتی درباره نکات قوت و ضعف خویش به دست آورد و با تعیین و شناخت اهداف آینده، شیوه های وصول به آنها را بیاموزد. مشاوره به تغییر ادراکات، اعتقادات، نگرش ها، رفتارها و نهایتاً تغییر شیوه زندگی منجر میشود.
به عقیده پپینسکی (۱۹۵۴)، در مشاوره به بررسی و درمان مشکلات روانی نسبتاً سطحی مبادرت میشود.این مشکلات علل جسمانی ندارند و صرفاً بر اثر عوامل محیطی حاصل شده اند. رابینسون (۱۹۵۰)، مشاوره را کمک به افراد عادی برای کسب سازش بهتر با خود و دیگران، افزایش بلوغ عاطفی، استقلال و قبول مسئولیت میداند.
از نظر استفلر و هاچ، (۱۹۵۸ و ۱۹۷۲)، مشاوره، رابطه یاری دهندهٔ تخصی بین مراجع و مشاور است که به شناخت بیشتر مراجع از خصوصیات خویشتن و تصمیم گیری معقول و مناسب در زندگی منجر میشود.مشارکت در چنین رابطه ای، اعم از فردی یا گروهی، باعث میشود که فرد به خودکاوی و خودشناسی بیشترو بهتری بپردازد و شیوه ای را در زندگی اش برگزیند که با رغبتها، استعدادها و امکانات وی هماهنگ باشد.
اسمیت (۱۹۵۵)، مشاوره را جریان یاری دهنده ای تعریف میکند که به وسیله آن، به مراجع اصول و شیوه های مربوط به انتخاب، طرح ریزی و ادامه یک زندگی معقول و موفقیت آمیز، آموخته میشود.از طریق مشاوره، مراجع میآموزد که چگونه یک زندگی سالم و سازنده را طرح ریزی نموده و ادامه دهد و از مهارتهای حل مسئله، برقراری ارتباط و تفکر مثبت در عمل بهره برد.
به عقیده هنکی و نای، مشاوره جریان یاری دهنده یکتایی است که در آن، پس از طرح مشکل، با کمک مشاور که فردی آشنا به امور روانی است به حل مشکل تشویق و راهنمایی میشود.مشاوره از این نظر یکتاست که مشکل هر مراجع مخصوص به خود اوست و مشاور نمیتواند از قبل مشخص سازد که مراجع چه نوع مشکلی را در جلسهٔ مشاوره مطرح خواهد کرد. مشاوره همچنین قابل پیش بینی است، زیرا مشکلات مراجعان به ظاهر مشابه است و همگی احساس نگرانی میکنند، سرگردان هستند، دلهره دارند و نظام زندگیشان، یا دست کم بخش مهمی از نظام زندگیشان، به هم ریخته است. در عین حال، هریک از موارد مشابه، در مراجعان متعدد مصادیق رفتاری متفاوتی دارد.
به طور کلی، مشاوره تعاملی بین مشاور و مراجع است که به آن وسیله به مراجع کمک میشود تا پس از شناخت خویش تصمیمات معقول و مقبولی اتخاذ کند. به بیان دیگر، مشاوره جریان بررسی مشکلات و مسائلی است که مراجع با آنها مواجه است و علاقمند یا نیازمند به طرح آنها میباشد.مراجع از طریف بحث و گفتگو درباره مشکلش با مشاور در جریان رابطهٔ مشاوره ای توأم با درک و تفاهم، به خودشناسی و کشف راه حلی موفق میگردد وسرانجام تصمیم معقول و مناسبی اتخاذ میکند. مشاوره و مراجعه مشاوره گیرندگان به مشاور و دیدار با او به صورت فردی و خصوصی یا گروهی انجام میگیرد که هریک بسته به احساس، درخواست و مشکل مراجع یا مراجعان محاسن و معایبی دارند.
شاخصهای اصلی مشاوره – مرکز مشاوره شمال تهران
چیزی که این دو شیوه را از یکدیگر متفاوت میکند از یک طرف عمق و گستردگی موضوع و هدف و از طرف دیگر زمان است.
مشاوره همیشه بر روی موضوعی مشخص متمرکز میشود (مثلا: «یک ترم بیشتر به امتحانات پایانی نمانده و من اصلا نمیتوانم خودم را متمرکز کنم») و با هدف «پیشگیری» و یا «مشکل گشایی» صورت میگیرد.
در این راه شکافتن موضوع مشخص از زاویههای واقعیبودن، تشریح چرایی مشکل و راهیابی و مشکلگشایی اساس مشاوره را تشکیل میدهند. در کار مشاوره اختلالات روانی موضوع کار نیستند و رفع بیماری نیز ابتدا به ساکن هدف نیست؛ ولی ممکن است در طول مشاوره به این رسید که دلیل سختجان شدن مشکلاتی که فرد به خاطر آنها به مشاور مراجعه کردهاست وجود اختلال روانی است که در آن صورت بخاطر عمق و گستردگی مشکل باید راه رواندرمانی را در پیش گرفت.
بنابراین مشاوره تنها برای موضوعاتی مناسب است که اختلال و بیماری محسوب نمیشوند و فرد مراجعهکننده اساسا با برخورداری از توان روانی و پتانسیل مناسب در کنار برقرار بودن روابط کاری و خانوادگی و اجتماعی مناسب امکان تاثیر گذاشتن بر موضوعات را با استفاده از مشاوره دارد. یعنی میتواند راههای مناسبی را که در جریان مشاوره حول یک موضوع کاملا مشخص با آنها آشنا میشود، بوضوح دریابد، به آنها تکیه کند و به تنهایی این راهها را در زندگی روزمره خود بکار ببندد.
مراجعه به مشاور روانشناس فقط برای گروهی خاص از افراد نیست بلکه هر کسی میتواند در هر موقعیتی احتیاج به مشاور پیدا کند، بخصوص زمانی که بخواهد جوانب مختلف تصمیم و حرکت زندگی خود را بهتر ببیند. بطور کلی عرصههایی را که یک فرد در زندگی با آنها روبرو است میتوان در غالب تصویر زیر نشان داد.
موضوعاتی که در چهارچوب این عرصهها مطرح میشوند بیشمارند و عمق و گستردگی موضوع و هدف نیز از فردی تا فرد دیگر متفاوت است، حتی در یک عرصه و برای مثال در عرصه «رابطه فرد با خود و با محیط و افراد». در عمل هیچیک از این عرصهها از یکدیگر مستقل نیستند و نمیتوان تاثیر یک مشکل را در یکی از این عرصهها تنها و تنها در همان عرصه دید ولی عمق و گستردگی تاثیرات هر مشکل در یک عرصه تعیینکننده است که عرصههای دیگر تا چه حد از آن تاثیر بپذیرند.
در مورد رواندرمانی معمولا به دلیل عمق و گستردگی موضوعات همه یا اکثر این عرصهها در فرد مراجعهکننده به نحوی دچار اختلال شدهاند. در حالیکه در مشاوره تنها یک و یا چند موضوع از یک عرصه خاص موضوع مشاوره قرار میگیرد (برای مثال در یکی از این زمینهها: «مشکلات خانوادهگی»، «مشکلات شغلی»، «مشکلات تمرکز حواس»، «مشکلات از دستدادن افراد نزدیک و غمگساری»، «مشکلات زندگی با شریک زندگی»، «بحرانهای زندگی و رشد و هویت»، «مشکلات طلاق و جدایی»، «مشکلات غریبی و غربت»، «مشکلات انزوا و تنهایی»، «مشکلات بیکاری»، «مشکلات تصمیمگیری»، «انتخاب دوست و همسر»، «مشکلات تربیت فرزندان»، «مشکلات درس و مدرسه»، «مشکلات با افراد خانواده» و غیره).
این موضوعات بطور معمول در رواندرمانی هم مطرح هستند ولی شاخص اصلی در کار مشاوره در این است که فرد مراجعهکننده اساسا سرسختی روانی و پتانسیل مناسبی برای تغییر، امکان بهرهگیری فعال و بکارگیری راه عملها را بصورت متکی به خود دارد و همچنین با یک و یا حداکثر دو موضوع مشخص (بصورت استتار شده) به مشاور مراجعه میکند. از این روی در مشاوره تمرکز کار بر روی موضوع مشخصی است که مراجعهکننده با خود آورده و تمرکز بر این موضوع بدون نیاز به بررسی و کار بر روی عرصههای دیگر زندگی فرد شدنی است.
در کنار این مشخصه اساسی، باید به معیار زمان، یعنی طول و تعداد جلسات اشاره کرد. مشاوره میتواند فقط در یک جلسه به نتیجه بنشیند و یا بنابر پیچیدهبودن موضوع, لازم باشد برای آن تعداد زیادتری جلسه اختصاص داد. ولی به هر حال تعداد جلسات مشاوره بسیار محدودتر از تعداد جلسات رواندرمانی است. همچنین جلسات مشاوره میتوانند از همان ابتدا نه بصورت هفتگی و منظم، بلکه با فواصل طولانیتر و یا نزدیکتر برنامهریزی شوند (و این موضوع در مقایسه با رواندرمانی که حتما باید بصورت هفتگی (یک الی دو جلسه در طی هفته) و منظم برگزار شود متفاوت است).
شیوههای مشاوره در روانشناسی – مرکز روانشناسی شمال تهران
همانطور که بارها اشاره کردم مشاوره یک علم است. دارای الگوها، متدها و شیوههای آزمایش شده علمی است و اساس و معیارهایی دارد که میتوان آنها را آموخت، تجربه کرد و به دیگری نیز یاد داد. وقتی از الگوها، متدها و شیوههای آزمایش شده علمی صحبت میکنیم کاملا مشخص است که نه تنها مشاوره یک تخصص آکادمیکی است، بلکه اجرای آن تنها توسط متخصص دورهدیده در این رشته و دارای پروانه کار ممکن است. بنابراین در کار مشاوره نیز از شیوهها و تکنیک هایی استفاده میشود که از دل رواندرمانی بیرون آمدهاند مانند، روانکاوی، رواندرمانی عمقینگر، رفتاردرمانی، رواندرمانی شناختی، درمانی گشتالت، رواندرمانی سیستمی و غیره.
در کار مشاوره این شیوهها، الگوها و متدها تنها با خواست روشنگری یا تقویت یک بخش مشخص از شخصیت فرد (شامل «سازمان دریافت های حسی فرد از محیط»، «سیستم سنجش و ارزشگذاری»، «معیارها و اعتقادات»، «نحوه تاثیرگذاری و تاثیر پذیری متقابل» و «شیوه پاسخگویی فرد به مشکلات») بکار گرفته میشوند و اساسا با باورهای نادرستی که تحت عنوان «تغییر کلی انسان» توسط برخی از افراد بیصلاحیت ترغیب میشوند فرق دارند. یعنی از این متدها هیچ وقت نمیتوان برای عملی کردن وعدههای دروغین، مانند اینکه «انسان اساسا انسان خوشبختی خواهد شد» و یا «به رستگاری خواهد رسید»، استفاده کرد.
خدمات رواندرمانی در سیستم بهداری آلمان از سال ۱۹۹۹ جزء خدماتی است که بیمههای درمانی بر عهده میگیرند و مراجعهکننده برای رواندرمانی هزینه شخصی نمیپردازد. این موضوع در مورد مشاوره به این صورت نیست و هزینه مشاوره همواره به عهده شخص مراجعهکننده است. بیمههای درمانی بر طبق قانون موظف به پرداخت هزینه درمان بیماری هستند ولی چون در موارد مشاوره موضوع درمان بیماری نیست هیچ بیمهای هزینه مشاوره را برعهده نمیگیرد. در خاتمه باید افزود که مشاوره تنها برای افرادی که دارای مشکل یا بیماری هستند، نیست.
مرکز مشاوره شمال تهران
همانطور که گفته شد مرکز مشاوره تنها برای افرادی که دچار مشکل یا بیماری هستند، نیست؛ و بسیاری از افراد در هر شرایطی می توانند از خدمات مرکز مشاوره بهرمند شوند. شما عزیزان اگر به دنبال مرکز مشاوره شمال تهران هستید، می توانید با ما در تماس باشید و سوالات خود را از کارشناسان ما بپرسید.