آیا درمانگر و مراجع می توانند با هم دوست شوند؟
مراجعان اغلب ارتباط نزدیکی با درمانگران ایجاد می کنند. در طول جلسات متعدد، در یک اتاق، با درمانگر خود درباره مسائل شخصی خود صحبت می کنند، اما آیا این باعث می شود که درمانگر و مراجع با هم دوست شوند؟ برخی افراد فکر می کنند که قطعا چنین است، اما درمانگران آموزش دیده اند که روابط خود با مراجعان شان را به این طریق نگاه نکنند.
حقایق در مورد ارتباط درمانگر – مراجع
قاعده بنیادین روان درمانی این است که درمانگر مرزهای مناسبی میان خودش و بیمار برقرار سازد. در واقع روان درمانی بی شک بدون این محدودیت ها، که بعضاً به آن چارچوب می گویند، موثر نخواهد بود وچه بسا آسیب هم برساند. محدودیت ها این ها هستند:
- عدم تماس فیزیکی با مراجع
- عدم ارتباط با مراجع خارج از اتاق مشاوره
- ندادن نصیحت های عملی به مراجع
- نپذیرفتن بستگان و آشنایان نزدیک مراجع برای روان درمانی
- حفظ عینیت گرایی و موضع خنثی در قبال مراجع و خودداری از نگرانی/فکر کردن بیش از اندازه درباره مراجع
- دریافت سوپرویژن در صورت وسوسه شدن و قبل از نقض آنها
لمس کردن مراجع در هیچ کدام از رویکردهای روان درمانی به عنوان تکنیک وجود ندارد. لمس بی مورد مراجعین ممنوع است و اگر با درمانگری در ارتباط هستید که بی مورد اقدام به لمس شما می کند می توانید به مراجع زیربط اطلاع دهید. لمس ها در همان چارچوب های اجتماعی قرار می گیرند، برای مثال دست دادن که در فرهنگ پدیده رایجی است.
هم آغوشی و رابطه جنسی به هیچ عنوان در روان درمانی معنا ندارد. ناگفته نماند که برخی موقعیت های حساس غیر قابل گریز هستند، برای مثال ممکن است درمان جویی پس از اتمام دوره درمانش و پس از حل کردن مسائلش، بخواهد برای خداحافظی نهایی درمانگرش را در آغوش بگیرد، بسته به موقعیت و قضاوت بالینی درمانگر ممکن است در این باره تصمیم بگیرد.
روان درمانی یک رابطه نامتقارن است. مراجع هر گونه که بخواهد رفتار می کند و هرآنچه که بخواهد می گوید، اما درمانگر نه. این لازمه جلسه درمان است که درمانگر روی مشکل بیمار تمرکز کند. مراجع این انتظار را از درمانگر دارد تا شنونده خوبی باشد و بتواند آزادانه و بدون محدودیتی مشکلاتش را بیان کند و درملنگر به او در حل مشکلاتش یاری برساند، اما درمانگر چنین انتظاری را ندارد.
بسته به شخصیت مراجع و درمانگر و جهت گیری نظری درمانگر، درمان قطعا می تواند یک رابطه دوستانه باشد. رابطه درمانی رابطه دوستانه نیست چون بیمار و درمانگر خارج از اتاق مشاوره هیچ ارتباطی ندارند. این به این معنا نیست که درمانگر هیچ احساسی در برابر بیمار ندارد. درواقع خیلی از بیماران واکنشهای عاطفی شدیدی را در درمانگر برمیانگیزند: واکنشهای عشق، شهوت، حسادت، رقابت و حتی انزجار و نفرت. به احساساتی که بیمار در درمانگر برمیانگیزد انتقال متقابل و به احساساتی که بیمار درباره درمانگر دارد انتقال میگویند.
انتقال و انتقال متقابل
انتقال که اولین بار فروید آن را شناسایی کرد واکنش یک شخص نسبت به شخص دیگر بر اساس آن احساسات و الگوهای ارتباطی است که در اوایل کودکی نسبت به شخص مراقبت کننده – معمولاً پدر یا مادرش – شکل گرفته است. واکنش انتقالی فقط منحصر به رابطه ایجادشده در درمان نیست. درواقع ما بهطور ناخودآگاه احساسات ناشی از اولین روابط کودکی مان را به خیلی از روابط بزرگسالی انتقال میدهیم.
در درمان روانکاوی، انتقال چیزی است که باید بررسی، کنکاش و فهمیده شود. بهعلاوه درمانگر احساسات انتقالی متقابل خودش را هم بررسی و کنکاش می کند تا تأثیری را که بیمار روی او می گذارد بشناسد. بررسی انتقال متقابل باعث افزایش بصیرت درمانگر در مورد بیمار و مانع از این می شود که درمانگر ناخواسته کاری کند که موضع خنثی و عینیتگراییاش مختل شود. مشکلات وقتی اتفاق می افتند که درمانگر به انتقالهای متقابلش آگاه نباشد.
درمانگرانی که آموزش روانکاوی می بینند خودشان بهدقت تحت روانکاوی قرار می گیرند تا از الگوهای ناخودآگاه فکری و رفتاری شان که در کودکی شکل گرفته آگاه شوند.
چرا درمانگر نمی تواند دوست شما باشد
درمانگر شما احتمالا دوست شما نخواهد بود زیرا این باعث ایجاد روابط دوگانه خواهد شد. روابط دوگانه در روان درمانی زمانی است که درمانگران، با مراجعان، بیش از یک رابطه داشته باشند. مثلا، استادی که مشاور دانشجوی خود نیز هست و یا نسبت خانوادگی بین مشاور و مراجع وجود دارد. روابط دوگانه ممکن است مشکل زا باشد و زمانی که نقش های حرفه ای با هم تضاد پیدا می کنند ، ممکن است استانداردهای اخلاقی و قانونی را نقض کنند. همچنین برای درمانگر داشتن رابطه جنسی با مراجع غیرممکن است. درمانگران از موقعیت تاثیرگذار خود در رابطه با مراجعان آگاه هستند و از امکان سوءاستفاده از اعتماد و وابستگی مراجعان اجتناب می کنند. درمانگران همه تلاش خود را به کار می برند تا از روابط دوگانه با مراجعان دوری جویند، زیرا این گونه روابط در قضاوت حرفه ای تاثیر منفی می گذارند یا خطر آسیب رسیدن به مراجعان را افزایش می دهند.
بعد از اتمام درمان
در رویکردهای تحلیلی، یک درمانگر تا همیشه درمانگر است و یک مراجع تا همیشه مراجع. بنابراین هر ارتباطی غیر از ارتباط درمانی بی معنا است. نظام نامه اخلاقی سازمان نظام روانشناسی کشور، برقراری رابطه پس از ۲ سال از قطع درمان را مجاز شمرده است، ولی در این مورد بین رویکردهای مختلف اختلاف نظر وجود دارد، چنان که اشاره شد در رویکردهای تحلیلی این کاملاً غیر ممکن است. همچنین درمانگران وارد هیچ ارتباط موازی با مراجعان شان نمی شوند، داد و ستد، مسافرت یا معرفی یک نفر برای ازدواج به مراجع، روابط غیر قابل قبولی در روان درمانی هستند و این اتفاق نبایستی در درمان بیافتد.
سلام، پس چرا بعضی روان درمانگرا کاری میکن که مراجع بهشون ،وابسته بشه ؟ آیا ممکنه برای منافع مالی هم باشه .
سلام خدمت شما، بله به هر دلیلی از جمله طولانی شدن روند درمان می تونه انجام بشه، ولی بعضی اوقات هم از روی عمد نیست این موضوع و حاصل تجربه کم هست. چیزی که مردم عزیز باید مطلع باشند در واقع این است که قطعا ارتباط حرفه ای و اعتمادسازی یکی از عناصر کلیدی مشاوره و رواندرمانی هست، اما اینکه مشاوری بخواد شخص رو به خودش متکی کنه قطعا جزء اصول حرفه ای نیست.
اگر از دکتر روانشناس خود رفتار غیر اخلاقی ببینیم باید چگونه پیگیری کنیم؟
از معاونت انتظامی و رسیدگی به تخلفات صنفی و حرفهای سازمان نظام روانشناسی و مشاوره پیگیر شوید
سلام🤦♂️🤦♂️
آیا در روستاها این عمومیت داره که بیشتر مشاورانِ آشنا رو قبول دارند نسبت به غریبه ؟
ممنونم
نظرتون راجب مشاوره دادن استاد به دانشجوش چیه؟
سلام وقت بخیر من به روانکاو خودم اعتراف عشقی کردم ایشون هم همینطور ایشون هم اعتراف کردن بعد الان نزدیک ۳هفتس از بنده دوری میکنن و اصلا نمیزارن ببینمشون حتی گفتن دیگ ب رواندرمانی با من نباید ادامه بدی و اینکه من و ایشون خارج از معطبشون باهم دیگ صحبت داشتیم و اینکه ایشون بندرو بغل کردن و حالا چی شده یهو منو پس میزنه میشه توروخدا کمکم کنید
من احساس می کنم عاشق رواندرمانگرم که متأهل هست شدم و تا الان بهش نگفتم و نمی خوام هم بگم چون همسر و بچه داره اما مسئله م اینجاست که نمی دونم واقعا عاشقش شدم یا نه و اگه اره چطور از این احساس رهایی پیدا کنم و آیا اونم عاشق من هست یا نه
سلام
در گروه های روان درمانی چی، تحقیر میکنن، کلمه ی پدر سوخته به کار میبرن ، و ایشون گاها بغل و با یکی از مراجعین که شش ماه هست این ارتباط مراجع و درمانگری رفت و آمد خانوادگی شروع کردن، ایشون عقاید مذهبیشون را تحمیل میکنند و از مراجعین میخوان که مثلا خریدی برای پذیرایی گروه انجام بدهند،