افراد خودشیفته از چه می ترسند؟
همه ما ترس هایی در زندگی خود داریم اما ترس های افراد خودشیفته کمی متفاوت تر از بقیه است. در ادامه لیستی از ترس های افراد خودشیفته آورده شده است.
ترس های افراد خود شیفته
تعهد به رابطه
یکی از ترس های افراد خودشیفته تعهد داشتن در رابطه است. دلیلش بسیار روشن است، برای اینکه در یک رابطه باشید، مجبور خواهید شد که گارد خود را پایین بیاورید، و این چیزی است که خودشیفته ها واقعا از آن می ترسند. داشتن یک رابطه به این معناست که شریک شما از عیب ها و کاستی های شما آگاه شود. این که افرد دیگر عیب ها و ضعف های او را ببنند غیرقابل تصور و حتی ترسناک است.
نگاه موشکافانه به درون خود
افراد خودشیفته این باور غلط را برای خود ساخته اند که هیچ عیبی ندارند و از همه نظر از دیگران برتر هستند، اما قسمتی از وجودشان به صورت ناخودآگاه می دانند که این دروغی بیش نیست. به همین خاطر دوست ندارند به درون خود عمیق تر و با دیدی انتقادی تر نگاه کنند.
البته اگر بخواهیم منصفانه به قضیه نگاه کنیم اکثر افراد از اینکه با دیدی انتقادی به خود نگاه کنند ترس دارند و کم هستند افرادی که توانایی این کار را دارند. اما این موضوع برای افراد عادی ممکن است ناراحت کننده باشد اما برای افراد خودشیفته بسیار ترسناک و نابودکننده است.
توهین
موضوع دیگری که برای افراد خودشیفته بسیار ترسناک است، توهین است. افراد عادی ممکن است در برابر توهین دیگران ناراحت شوند و بعد از چند روز یا چند ساعت فراموش کنند. اما افراد خودشیفته حساسیت بیش از حد نسبت به توهین دارند، زیرا آنها عزت نفس شکننده ای دارند و توهین مخصوصا کلامی می تواند آن ها را خرد کند. آنها حتی ممکن است از این موضوع نگذرند و از فرد توهین کننده انتقام بگیرند. این افراد به دلیل احساس ناامنی و بدبینی که دارند ممکن است سو برداشت داشته باشند هرچیزی را توهین به حساب آورند.
عدم تحسین از دیگران
خودشیفته ها از تحسین دیگران تغذیه می کنند. بدون افراد دیگر، آنها هیچ چیز نیستند. به همین دلیل یکی از بزرگترین ترس ها برای آن ها فقدان تحسین دیگران است. تحسین نشدن از سوی دیگران یکی از بزرگترین کابوس های آن هاست. تحسین دیگران، منبع قدرت در ذهن آن هاست، و بدون آن هیچ چیز نیستند. این عدم قدرت است که باعث ترس خودشیفته ها می شود.
نداشتن جایگاه مهم
یکی دیگر از ترس های بزرگ خودشیفته ها این است که آنها مهم نیستند. یکی از ویژگی های کلیدی خودشیفته ها این است که آنها بی رحمانه موقعیت های قدرتمند و برتر را اتخاذ می کنند. به همین دلیل بسیاری از دیکتاتورها و رهبران خوشیفته بودند. آن ها به شدت رقابتی هستند. آن ها می خواهند برنده شوند و بهترین باشند، رهبری و ریاست پیروزی نهایی آن هاست. یکی از خصوصیات جالب آن ها این است که آن ها می خواهند بدون هیچ گونه دستاوردی به این قدرت دست یابند آن ها فکر می کنند که شایسته قدرت هستند زیرا این گونه برای آن ها مقدر شده است و این بسیار نزدیک به باور فراعنه است که معتقد بودند شایستگی حکومت از طریق خدا به آنها داده شده است نه از طریق دستاوردهای شخصی.
احساس ندامت
یکی دیگر از ویژگی های مهم خودشیفته ها، ناتوانی در احساس ندامت است. به این معنا نیست که آن ها ندامت را احساس نمی کنند بلکه آن ها به صورت فعالانه از درک آن اجتناب می کنند. ندامت برای آن ها نشانه ضعف، آسیب پذیری و سستی است. ندامت نشان می دهد که آن ها اشتباه کرده اند. همین طور ندامت راهی به سوی عذر خواهی است و برای افراد خودخواهی که رگه خودشیفتگی دارند غیرقابل تصور است.
احساس قدردانی
یکی دیگر از احساساتی که این افراد نمی پذیرند ترس از قدردانی است. قدردانی، مانند ندامت، احساس دیگری است که به عنوان نشانه ای از ضعف توسط افراد خودشیفتگی درک می شود. قدردانی برای آن ها به معنی قدرت دادن به دیگری است. پذیرش این احساس که به دیگری مدیون هستند و دیگری برتری نسبت به آن ها دارد، برای فردی که خود را از هر لحاظ برتر از دیگران می داند می تواند بسیار ترسناک باشد.
مرگ
مرگ چیزی است که بسیاری از مردم نمی خواهند با آن روبرو شوند، و فقط مختص افراد خودشیفته نیست. اما برای افراد خودشیفته مرگ می تواند منبع بزرگ ترس باشد. فرد خودشیفته خود را برترین و قدرتمندترین می داند و مرگ نابود کننده نهایی افراد قدرتمند است.
شوهر من هم خودشیفته است