شوخ طبعی و روانشناسی شوخی

شوخ طبعی که به عنوان یکی از مفاهیم پر کاربرد در روانشناسی به شمار می رود ریشه در متون علمی گذشته دارد. ریشه شوخ طبعی (Humor) از كلمه لاتین Humere به معنای «جاری کردن» و «رطوبت داشتن» آمده است. فلاسفه و اندیشمندان معتقدند که شوخ طبعی از خلط های چهارگانه بدن می باشد كه باعث علائم جسمی و روانی می شوند. به اعتقاد آن ها خون قرمز  که جاری، گرم و مرطوب می باشد، هنگامی که بر سایر اخلاط غالب شود، فرد سالم، امیدوار، با نشاط و سر حال خواهد شد. اما اگر ترشحات خلط های دیگر غالب شوند فرد در حالتی مرضی قرار می گیرد برای مثال اگر ترشحات كبد كه صفرای سیاه است غالب شود فرد به حالتی مرضی دچار می شود و از نظر خلقی، حساس، زودرنج، كج خلق و واجد حالات مالیخولیا و افسردگی می شود كه آن نیز به نوبه خود باعث نگرشی منفی و غمگینانه به زندگی خواهد شد. لیکن علت انتخاب اصطلاح Humor که به معنای جاری و مرطوب بودن خون است به خاطر سبب شناسی شوخ طبعی می باشد. در طول تاریخ در مورد شوخ طبعی تعاریف و نظریات گوناگونی ارائه شده است.

مفهوم شوخ طبعی

از نظر روانی شوخی را با عزت نفس، خلاقیت، تفکر جانبی، انعطاف پذیری، خلق مثبت و برخی نکات مثبت روانی دیگر مرتبط دانسته اند. حس شوخ طبعی عبارت است از حالتی که به ما این توانایی را می دهد که کمی سبک شویم، احساس شادی نماییم و تنش هایمان کم شود. بنابراین می تواند به عنوان یک ابزار مراقبت از خود در نظر گرفته شود. شوخی علاوه بر اینکه سیستم ایمنی را تقویت می کند، انعطاف به وجود می آورد و انرژی روانی را هم زیاد می کند. به اعتقاد توماس هابز  شوخی در درجه اول، روشی در جهت ابراز خشم و غضب آدمی است و هدف آن توهین به مخاطب یا شخص ثالث است. همچنین كانت  شوخ طبعی را احساس و تأثیر حاصل از تغییر شكل ناگهانی و بی ربط یك توقع یا انتظار به هیچ و پوچ می دانست. راهنمای تشخصیص اختلالات روانی شوخ طبعی را به عنوان مکانیسم دفاعی توسعه یافته تعریف نموده است. در این راهنما اشاره شده است که شوخ طبعی به افراد کمک می نماید تا با تعارض های هیجانی یا عوامل استرس زای بیرونی با اهمیت دادن به جنبه های طنز آمیز و سرگرم کننده مقابله نمایند.

مفهوم شوخ طبعی

اهمیت شوخ طبعی

علاقه به مبحث شوخ طبعی را می توان در چشم اندازی که جدیدا توجهات زیادی را برانگیخته است، یعنی روانشناسی مثبت نیز مشاهده کرد. دیدگاه یاد شده بر این باور است که شوخ طبعی به اندازه ایمان، خوشبینی و شجاعت در سلامت روان موثر است. شوخ طبعی نقش مهمی در روابط بین فردی به عنوان شیوه ارتقا دهنده، تعامل مثبت، تسهیل خودافشایی، کاهش تنش و تعارض و مانند آن دارد. همچنین شوخ طبعی می تواند در روابط درون فردی نیز موثر واقع شود. از طرف دیگر انواع منفی شوخ طبعی مانند سر به سر دیگران  گذاشتن و طعنه زدن می تواند تاثیر منفی در سلامت روان و روابط اجتماعی داشته باشد.

شوخ طبعی از دیدگاه صاحب نظران

طبق نظر فروید شوخی اجازه بیان امیال ناهشیار به شیوه مقبول از نظر اجتماعی را می دهد. از این دیدگاه شوخی از طریق ارضا بعضی از آرزوهای نهانی و منع شده باعث لذت شخص می گردد و در همان لحظه از اضطرابی که معمولا مانع از انجام آرزو است، کاسته می شود.

به اعتقاد مزلو یکی از اساسی ترین و مهمترین نیازهای آدمی، خودشکوفایی، یعنی تحقق و برآورده کردن همه قابلیت ها و توانایی های بالقوه خود می باشد. از نظر مزلو یکی از ویژگی های افراد خود شکوفا داشتن شوخ طبعی فلسفی و غیر خصمانه است آن ها آنچه را که از نظر افراد عادی خنده دار است، خنده دار نمی دانند. از این رو مزاح خصمانه، مزاح برتری طلبانه و مزاح خارج از نزاکت آن ها را نمی خنداند.

به عقیده آلپورت اگر فرد روان رنجور، خندیدن به خود را یاد بگیرد، ممکن است این راهی برای مدیریت خود و به دنبال آن درمان او باشد.

چیزی که بیشتر از  همه در زندان مایه شگفتی بود روحیه مزاح و شوخی در بین اسرا بود که باعث حفظ جان می شد. در واقع شوخی یکی دیگر از سلاح های روح است که بیش از هر چیز دیگری در ساخت بشر می تواند انسان را از  شرایط سخت موجود جدا سازد و به او توانی بخشد تا در برابر هر گونه سختی ها و زشتی ها برخیزد، و لو اینکه چند ثانیه باشد”.

وایلانت (1977) به عنوان یک روانپزشک در کتاب “تطبیق با زندگی” خود می نویسد: شوخی و خنده از جمله ساز و کارهای اساسی در مقابله با استرس یا فشار روانی می باشد که نه تنها باعث رفع تنش شده، بلکه افکار منفی را از فرد دور می سازد. به اعتقاد او شوخی و بذله یکی از بهترین سلاح های دفاعی انسان است که تقریبا اکثر انسان ها آن را به عنوان یکی از قوی ترین پادزهر ها برای برخورد با مصائب و مشکلات زندگی به حساب می آورند.

شوخ طبعی از دیدگاه های مختلف

شوخ طبعی در رویکرد روان تحلیل گری

فروید شوخ طبعی را بهترین مکانیزم دفاعی می داند. از نظر فروید شوخ طبعی یک استعداد استثنایی و نادر است که به ما اجازه می دهد در مواجهه با تنش به خودمان بگوییم: نگاه کن این است معنی دنیایی که ظاهرا خطرناک است. مثل بازی بچه هاست که خیلی خنده دار است. پژوهشگران طرفدار این دیدگاه پژوهش های بسیاری در خصوص رابطه شوخ طبعی و سلامت انجام داده اند که تاکیدی بر ارزش شوخ طبعی به عنوان نوعی مهارت مقابله ای می باشد و نتایج زیر را بیان نمودند. افرادی که از شوخ طبعی برخوردارند در مقایسه با افرادی که شوخ طبع نیستند احتمالا هنگام مواجهه شدن با تجربیات تنش زا، کمتر با خلق منفی واکنش نشان می دهند. شوخ طبعی روش موثری برای مقابله با عواطف منفی از قبیل خشم، غمگینی و افسردگی است. مطالعات نشان می دهد که شوخ طبعی با عملکرد مثبت دستگاه ایمنی و علایم تنش های فیزیولوژیکی کمتر ارتباط دارد.

شوخ طبعی در رویکرد شناخت گرایی

 شناخت گراها از شوخ طبعی به عنوان یک توانایی شناختی مثلا توانایی ساختن، فهمیدن، بازسازی، به یاد آوردن و خلق لطیفه ها یاد کرده اند. این نوع شوخ طبعی به وسیله تست های حداکثر کارکرد سنجیده می شوند.

شوخ طبعی در رویکرد رفتارگرایی

رفتارگراها شوخ طبعی را یک رفتار عادتی می دانند. آن ها تمایل به زیاد خندیدن، تعریف کردن لطیفه برای دیگران و خندیدن به لطیفه دیگران را یک الگوی رفتار عادتی می دانند که توسط درجه بندی های مشاهده گر برای ارزیابی رفتار شوخ طبعانه سنجیده می شود.

شوخ طبعی در رویکرد انسان گرا

انسان گراها شوخ طبعی را به اندازه یک نگاه ویژه به جهان بالا می برند و شوخ طبع بودن را به عنوان یکی از ویژگی های افراد خودشکوفا می دانند. آن ها شوخ طبعی را یک نگرش می دانند مثل یک نگاه شاعرانه به جهان.

شوخ طبعی در رویکرد انسان گرا

مبانی نظری روان شناختی شوخ طبعی

1. نظریه برتری

 قدیمی ترین نظریه درباره شوخی  و شوخ طبعی که به وسیله فیلسوف انگلیسی توماس هابز مطرح و توسط افلاطون  معتبر شناخته شد، نظریه برتری بود. بر اساس این نظریه ی هیجان گرا، زمانی که به لطیفه ای می خندیم و یا صحنه ای ما را به خنده می اندازد که سبب می شود ناخود آگاه بر فرد یا گروهی که بر ما برتری یا تسلط دارند، چیره شویم از حامیان این نظریه می توان به ارسطو، افلاطون، میرسون، سیدیس و والیس اشاره کرد.

2. نظریه اهانت

براساس این نظریه شوخ طبعی در درجه اول روشی جهت ابزار غضب است. بدینسان كه هدف از بذله گویی و شوخ طبعی، توهین به مخاطب یا شخص ثالث است. صاحبنظران این رویكرد معتقدند كه شوخ طبعی بدان دلیل مثبت و پسندیده تلقی می گردد كه جایگزین مناسبی جهت روشهای خشن تر و غیر مؤدبانه تر ابراز خشم (نظیر توهین و ناسزاگویی) است. اشاراتی از مباحث فوق را می توان در نوشته های افلاطون، ارسطو، سیسرو و هابز یافت.

نظریه اهانت

3. نظریه رهایی یا تخلیه هیجانی (Relief Theory)

نظریه رهایی یکی از شناخته‌شده‌ترین دیدگاه‌ها در روان‌شناسی شوخ‌طبعی است که ابتدا توسط هربرت اسپنسر مطرح شد و بعدها توسط زیگموند فروید توسعه یافت. این نظریه بر این باور است که شوخی روشی اجتماعی و قابل‌قبول برای آزادسازی تنش‌ها، فشارهای روانی و انرژی‌های سرکوب‌شده در ذهن است.

از دیدگاه فروید، لطیفه‌گویی نوعی سازوکار دفاعی ناخودآگاه است که به کمک آن، فرد انرژی سرکوب‌شده خود را آزاد کرده و به نوعی رضایت روانی دست می‌یابد. وی در کتاب معروف خود شوخی و رابطه آن با ناهشیاری (1916) می‌نویسد که خنده و شوخی راه‌هایی برای تخلیه تمایلات سرکوب‌شده و بازداری‌های درونی هستند.

فروید معتقد بود شوخی مشابه رؤیاهاست: هر دو، ابزاری نمادین برای بیان تمایلات واپس‌زده هستند.

به‌طور خلاصه، از دیدگاه نظریه رهایی، شوخ‌طبعی راهی ناخودآگاه و صرفه‌جویانه برای کاهش فشار روانی و دستیابی به آرامش موقت ذهنی است.

4. نظریه ناهماهنگی یا تباین (Incongruity Theory)

نظریه ناهماهنگی با رویکرد شناخت‌گرایانه به شوخ‌طبعی می‌نگرد. بر اساس این نظریه، زمانی یک موقعیت یا جمله خنده‌دار می‌شود که با انتظارات ذهنی ما ناسازگار یا غافل‌گیرکننده باشد و ذهن تلاش کند این ناهماهنگی را درک کند.

پیشگامان این نظریه مانند شوپنهاور، برگسون، جرارد، منون و ویلمان بر این باورند که خنده از کنار هم قرار دادن مفاهیم نامرتبط به‌وجود می‌آید. ترکیب دو مفهوم به ظاهر بی‌ربط، ذهن را دچار تضاد و ناهماهنگی می‌کند و همین فرآیند موجب خنده می‌شود.

راسکین (1985) نیز بیان می‌کند که در موقعیت‌های استرس‌زا، شوخ‌طبعی باعث می‌شود فرد دیدگاه گسترده‌تری نسبت به مسائل پیدا کرده، احساس کنترل، اعتماد به نفس و عزت‌نفس بیشتری تجربه کند. همچنین ساراسون و ساراسون (1987) معتقدند شوخ‌طبعی در شرایط پراسترس، به کاهش تنش‌های روانی و ایجاد آرامش کمک می‌کند.

در مجموع، نظریه ناهماهنگی تأکید دارد که خنده زمانی شکل می‌گیرد که ذهن ما با چیزی غیرمنتظره، متناقض یا غیرمنطقی مواجه شود.

5. نظریه برتری (Superiority Theory)

در این دیدگاه، ریشه خنده و شوخ‌طبعی در حس برتری فرد نسبت به دیگران نهفته است. افراد زمانی می‌خندند که احساس کنند نسبت به دیگران پیروز، برتر یا باهوش‌تر هستند. این نظریه قدمتی تاریخی دارد و از دوران افلاطون و ارسطو تا روان‌شناسان معاصر ادامه یافته است.

6. نظریه عدم تجانس (Incongruity Resolution)

این دیدگاه تأکید دارد که شوخی از ترکیب مفاهیم و موقعیت‌های نامتناسب و بی‌ربط شکل می‌گیرد که با هنجارهای رایج در تضاد است. فرد با درک تضاد میان این مفاهیم دچار خنده می‌شود. این نظریه مکمل نظریه ناهماهنگی است و بر فرآیند شناختی حل تضاد تأکید دارد.

7. نظریه معناشناختی راسکین (Semantic Script Theory)

راسکین (1985) دیدگاهی جدیدتر را معرفی کرد که به جای پرداختن به دلایل خنده، بر این تمرکز دارد که چه چیزی باعث می‌شود یک موقعیت، شوخی تلقی شود. این نظریه از منظر معناشناسی بررسی می‌کند که چگونه دو سناریوی ذهنی متفاوت (مثلاً جدی و طنزآمیز) در یک لطیفه با هم ترکیب می‌شوند و ذهن را دچار جابه‌جایی در درک معنا می‌کنند.

8. نظریه الهی یا ربوبی (Divine Theory)

بر پایه این دیدگاه، شوخی نوعی هدیه الهی است که به انسان‌ها کمک می‌کند از آشفتگی‌های ذهنی فاصله گرفته و وحدت و همبستگی بیشتری با دیگران ایجاد کنند. خنده و شوخ‌طبعی در این نگاه، وسیله‌ای برای آرامش روح، نزدیکی به حقیقت و حتی نوعی معنویت محسوب می‌شوند. خندیدن با دیگران، اتحاد اجتماعی و تحول درونی را به همراه دارد.

واکنش‌های شوخ‌طبعی و نقش آن در سلامت روان و جسم

تحقیقات روان‌شناسی نشان می‌دهد که شوخ‌طبعی نه تنها یکی از ویژگی‌های مثبت شخصیتی است، بلکه می‌تواند نقش مهمی در سلامت روانی و جسمی ایفا کند. این ویژگی رفتاری به عنوان یک مکانیسم تعدیل‌کننده و تسهیل‌گر هیجانات منفی مانند اضطراب، افسردگی و استرس شناخته می‌شود و توانایی مقابله افراد با شرایط سخت زندگی را افزایش می‌دهد.

شوخ‌طبعی به‌مثابه ابزار درمانی

آلپورت، یکی از روان‌شناسان برجسته، معتقد بود فردی که بتواند به خود بخندد، احتمال بیشتری برای کنترل هیجاناتش خواهد داشت؛ در نتیجه، از نظر روانی بهبود می‌یابد. از سوی دیگر، فرهان کاسنیز (1979) نیز در یکی از تحقیقات پیشگامانه خود ادعا کرد که خنده و شوخ‌طبعی، همراه با مصرف برخی ویتامین‌ها، می‌توانند در درمان بیماری‌های عفونی مؤثر واقع شوند. به‌گفته او، تنها 10 دقیقه خنده با صدای بلند می‌تواند تا دو ساعت خواب بدون درد را برای فرد فراهم کند. برخی پژوهشگران حتی معتقدند اثر خنده مشابه اندورفین‌های مغزی است که در کاهش درد و افزایش احساس لذت نقش دارند.

شوخ‌طبعی به عنوان راهبردی برای مقابله با استرس

دیكسون (1980) و مارتین و لفت‌کورت (1983) تأکید می‌کنند که شوخ‌طبعی نوعی راهبرد مقابله‌ای مؤثر برای سازگاری با شرایط استرس‌زا است. نتایج مطالعات این پژوهشگران نشان می‌دهد که افرادی که کمتر از شوخ‌طبعی استفاده می‌کنند، بیشتر در معرض افسردگی، اضطراب و پریشانی روانی هستند، به‌ویژه زمانی که با رویدادهای منفی زندگی مواجه می‌شوند. از این رو، شوخ‌طبعی به‌عنوان سپری در برابر فشارهای روانی و عامل مهمی در حفظ تعادل هیجانی در نظر گرفته می‌شود.

تأثیر شوخ‌طبعی بر کیفیت زندگی و خودپنداره

شوخ‌طبعی نه تنها به کاهش تنش‌های روانی کمک می‌کند، بلکه در افزایش کیفیت زندگی نیز نقش دارد. مطالعات نشان داده‌اند که افراد شوخ‌طبع معمولاً عزت نفس بالاتری دارند، دید مثبتی به خود دارند و هماهنگی بیشتری بین «خودِ آرمانی» و «خودِ واقعی» تجربه می‌کنند. به‌طور خاص، پژوهش‌های لفت‌کورت و مارتین (1986) نشان دادند که شوخ‌طبعی منجر به تقویت خودپنداره مثبت می‌شود و افراد را از نظر روانی مقاوم‌تر می‌سازد.

سبک های شوخ طبعی

آشنایی با سبک‌های شوخ طبعی و تأثیر آن بر سلامت روان و جسم

با گسترش روان‌شناسی مثبت‌نگر، پژوهش‌ها به‌سمت شناخت جنبه‌های مثبت انسان از جمله رضایت از زندگی، خوش‌بینی، شادکامی، ایمان و شوخ طبعی گرایش پیدا کرده‌اند. امروزه شوخ طبعی نه‌تنها به عنوان یک ویژگی شخصیتی جذاب بلکه به‌عنوان عاملی مؤثر در سلامت روانی و اجتماعی افراد شناخته می‌شود.

شوخ طبعی چیست؟

شوخ طبعی نوعی ویژگی چندبُعدی است که در گفتار، رفتار، احساسات و واکنش‌های فرد نسبت به موقعیت‌های مختلف بروز پیدا می‌کند. افراد با حس شوخ طبعی، توانایی خنداندن دیگران، خندیدن، لذت بردن از موقعیت‌های خنده‌دار و کنار آمدن مثبت با شرایط دشوار را دارند. این ویژگی می‌تواند نقش یک مکانیسم دفاعی سالم، راهبرد مقابله‌ای مؤثر و حتی عامل بهبود کیفیت روابط انسانی را ایفا کند.

چرا بررسی سبک‌های شوخ طبعی اهمیت دارد؟

طبق پژوهش‌های مارتین و همکاران (2003)، همه‌ی اشکال شوخ طبعی سودمند نیستند. برخی سبک‌ها می‌توانند به تقویت سلامت روان کمک کنند، در حالی که برخی دیگر ممکن است اثرات منفی بر عزت نفس یا روابط اجتماعی داشته باشند. بر همین اساس، یک مدل ۲×۲ از سبک‌های شوخ طبعی ارائه شده که شامل چهار سبک اصلی است:

۴ سبک اصلی شوخ طبعی

1. شوخ طبعی پیوندجویانه (Affiliative Humor)

افرادی که از این سبک استفاده می‌کنند با تعریف لطیفه، طنز فی‌البداهه و ایجاد فضای شاد، تلاش می‌کنند روابط اجتماعی را تقویت کنند. این سبک برای کاهش تنش، بهبود ارتباطات و ایجاد حس صمیمیت کاربرد دارد. در این نوع شوخی، حتی اگر فرد به خودش بخندد، این کار را بدون آسیب به عزت نفس انجام می‌دهد.

2. شوخ طبعی خودارزنده‌سازانه (Self-enhancing Humor)

این افراد در مواجهه با مشکلات و فشارهای زندگی، نگرشی طنزآمیز و مثبت دارند. آن‌ها از شوخی برای مدیریت احساسات منفی و کاهش استرس استفاده می‌کنند. این سبک بیشتر درونی است و به بهبود تنظیم هیجانی کمک می‌کند.

3. شوخ طبعی پرخاشگرایانه (Aggressive Humor)

در این سبک، شوخی‌ها به‌گونه‌ای است که دیگران را هدف قرار می‌دهد. طعنه، تمسخر، تحقیر و استفاده ابزاری از شوخی برای کنترل دیگران، ویژگی این سبک است. این نوع شوخی می‌تواند به روابط آسیب بزند و احساس ناامنی ایجاد کند.

4. شوخ طبعی خودتحقیرگرایانه (Self-defeating Humor)

افرادی با این سبک، با تمسخر خود و بیان ضعف‌هایشان تلاش می‌کنند تا مورد توجه و پذیرش دیگران قرار بگیرند. در حالی که ممکن است در ظاهر خنده‌دار باشند، اما این سبک معمولاً با احساسات منفی، عزت نفس پایین و اجتناب از مشکلات همراه است.

تأثیر سبک‌های شوخ طبعی بر سلامت روان

پژوهش‌ها نشان داده‌اند که:

سبک‌های مثبت (پیوندجویانه و خودارزنده) با سلامت روانی، عزت نفس بالا، احساس رضایت از زندگی، عاطفه مثبت، روابط اجتماعی قوی و هوش هیجانی بالا مرتبط هستند.

سبک‌های منفی (پرخاشگرایانه و خودتحقیرگرایانه) با اضطراب، افسردگی، خصومت، تنهایی، فرسودگی شغلی و کاهش حمایت اجتماعی ارتباط دارند.

همچنین، مردان نسبت به زنان بیشتر از سبک‌های ناسالم شوخ طبعی استفاده می‌کنند.

شوخ طبعی و تأثیر آن بر سیستم ایمنی بدن

جالب است بدانید که شوخ طبعی تنها برای روحیه خوب نیست؛ بلکه تأثیرات مثبتی بر سلامت جسم نیز دارد. بسیاری از روان‌شناسان معتقدند که شوخ طبعی می‌تواند سیستم ایمنی بدن را در برابر بیماری‌ها تقویت کند. برای مثال، در یک مطالعه آزمایشگاهی، لابوت و همکاران (1990) دریافتند که حتی تماشای حرکات خنده‌آور بدون نیاز به خنده واقعی می‌تواند سطح ایمونوگلوبین بدن را افزایش داده و عملکرد سیستم ایمنی را بهبود ببخشد.

شوخ طبعی و سیستم ایمنی بدن

نقش درمانی شوخ طبعی

نقش درمانی شوخ طبعی از دیرباز مورد توجه بوده است. همان گونه كه ذكر شده، پزشكان باستان شوخ طبعی را نتیجة تعادل اخلاط بدن دانسته اند و نیز آن گونه كه كوسنیز (1979) نشان داده است، در درمان بیماریهای خاصی می توان از شوخ طبعی استفاده های كارآمد كرد. پژوهشگران معتقدند برای بیماران افسرده، شوخ طبعی نوعی روش مناسب و موفق جهت بازیابی حالت تعادل خلق است. آلپورت (1950) و فروید (1916 نیز بر كنش های درمانی شوخ طبعی تأكید كرده اند و ساراسون (1987) شوخ طبعی را در مواردی بهترین دارو می دانند. بسیاری از روان درمانگران بر نقش درمانی شوخ طبعی تأكید كرده اند. لوین  (1977) به دو هدف عمده شوخ طبعی در روان درمانی اشاره كرده است: 1) از آن جا كه شوخ طبعی موجب لذت و سرور می شود لذا به مثابه یك شیوة درمانی، طریق قابل پذیرش جهت لذت بردن در بسیاری از امور ناگوار است. 2) شوخ طبعی ممكن است موجب ارتباط بین فرد و افرادی شود كه بیمار از آنها ناراحتی و نگرانی دارد. اسپر (1990) نشان داده است كه شوخ طبعی یك شیوة درمانی بسیار مؤثر در مراقبت از آشفتگیهای روانی، دوران سالخوردگی و كهولت است. او در این باره اعتقاد دارد كه افراد سالخورده نسبت به سایر افراد به مراتب بیشتر از مزایای درمانی و مراقبتی شوخ طبعی بهره مند می شوند.

تبیین روان شناختی از تأثیر شوخ طبعی در مقابله با استرس

گفته شد كه عمده ترین نقش شوخ طبعی از نظر روان شناسان تأثیر آن در مواجهه، مقابله و سازگاری با استرس است. علی رغم این اعتقاد كه شوخ طبعی كنش تعدیلی در برخورد با استرس دارد، با این حال كمتر توصیف و تبیینی پیرامون نحوه این فرایند وجود دارد. ادامه این نوشتار، تبیینی روان شناختی از اثر تعدیل گر واسطه ای شوخ طبعی را ارائه می دهد، كه براساس فرمول بندیهای مدلهای شناختی استرس و به ویژه مدل تعاملی استرس تدوین شده است.

مدل تعاملی استرس لازاروس و نقش شوخ‌طبعی در مقابله با استرس

مدل تعاملی استرس که توسط لازاروس (1966) ارائه شد، تأکید دارد که استرس، نه صرفاً ناشی از محرک‌های بیرونی، بلکه حاصل تعامل پویای فرد با محیط است. به‌عبارت دیگر، یک عامل محیطی زمانی استرس‌زا تلقی می‌شود که فرد آن را چنین ارزیابی کند. بنابراین، هیچ محرکی ذاتاً استرس‌زا نیست؛ بلکه نحوه برداشت و ارزیابی فرد تعیین می‌کند که آن محرک تا چه اندازه فشار روانی ایجاد کند.

در این نظریه، دو فرآیند کلیدی در تجربه استرس وجود دارد: ارزیابی شناختی و مقابله.

ارزیابی شناختی:

ارزیابی اولیه شامل تشخیص ماهیت محرک است: آیا آن را تهدیدآمیز، آسیب‌زا یا چالش‌برانگیز درک می‌کنیم؟ محرکی که به‌صورت یک چالش دیده شود، معمولاً استرس کمتری ایجاد می‌کند نسبت به محرکی که تهدید یا آسیب تلقی شود.

در ارزیابی ثانویه، فرد توانایی‌ها، منابع و راهکارهای خود را برای مقابله با محرک بررسی می‌کند. این فرآیند نوعی خودارزیابی است که می‌تواند شدت تجربه استرس را کاهش دهد یا افزایش دهد.

فرآیند مقابله:

در مرحله مقابله، فرد از راهبردها و رفتارهایی برای سازگاری با موقعیت استرس‌زا بهره می‌گیرد. این راهبردها معمولاً در دو دسته کلی قرار می‌گیرند:

  • راهبردهای مقابله‌ای مسئله‌محور (برای حل مشکل)
  • راهبردهای هیجان‌محور (برای کنترل احساسات)

انتخاب نوع مقابله به شرایط فردی، موقعیتی، شخصیت، باورها و میزان کنترل‌پذیری محرک بستگی دارد.

نقش شوخ‌طبعی در ارزیابی و مقابله با استرس:

تحقیقات نشان می‌دهد شوخ‌طبعی می‌تواند نقش مهمی در کاهش اثرات منفی استرس ایفا کند. بر اساس دیدگاه دیسون و همکاران (1988)، افراد شوخ‌طبع با ایجاد دیدگاه‌های شناختی جایگزین، می‌توانند فاصله عاطفی خود را از موقعیت استرس‌زا حفظ کرده و آن را تهدیدآمیز ارزیابی نکنند.

کیوپر و همکاران (1992) نیز معتقدند که شوخ‌طبعی با ارزیابی شناختی مثبت‌تر همراه است؛ به‌طوری‌که افراد شوخ‌طبع، حتی در مواجهه با شکست تحصیلی، آن را نه به‌عنوان تهدید، بلکه فرصتی برای رشد و چالش تلقی می‌کنند.

علاوه بر این، شوخ‌طبعی در قالب یک راهبرد مقابله‌ای نیز بررسی شده است. برای نمونه، وارنر (1991) در مطالعه‌ای روی دانشجویان پرستاری نشان داد که این افراد برای کاهش اضطراب و تنش در محیط روان‌پزشکی از شوخ‌طبعی به‌عنوان یک راهبرد سازگاری استفاده می‌کردند.

جمع‌بندی:

شوخ‌طبعی از دیرباز مورد توجه روانشناسان و فلاسفه بوده و کارکردهای روانی و فیزیولوژیکی متعددی دارد. نه‌تنها موجب تقویت سیستم ایمنی بدن می‌شود، بلکه در کاهش فشارهای روانی و ارتقای کیفیت زندگی نیز مؤثر است.

از منظر روانشناسی، شوخ‌طبعی به‌عنوان یکی از راهکارهای مؤثر در سازگاری با استرس و بهبود سلامت روان شناخته می‌شود. از این رو، می‌توان با ساراسون و ساراسون (1987) هم‌نظر بود که:

«گاهی خنده بهترین دارو است.»

8 دیدگاه دربارهٔ «شوخ طبعی و روانشناسی شوخی»

  1. حسن فاضلی

    سلام میشه آدرس این منابع را هم قرار دهید یا برای من ارسال فرمایید

    1. جعبه ابزار ذهنی

      سلام وقت شما بخیر، این مقاله از منابع مختلفی جمع آوری و گردآوری شده و منابع لابه لای متن نوشته شده

        1. yasamnakbarzadeh

          در پرانتز هر جمله ای که منبع داشته ذکر شده دوست عزیز

  2. میشه لطفا منابعو معرفی کنید من هرچی دنبال گشتم پیدا نکردم

  3. البته میشه شوخی رو از نظر روانشناسی اگزیستانسیالیسم هم بررسی کرد که احتمالا به این جواب برسیم که شوخی یک سازوکار دفاعی و شاید غیر اصیل برای فرار از ترسهای وجودی مثل تنهایی(شوخی پیوند جویانه و خود تحقیرگرایانه)، ترس از مرگ و پوچی(خود ارزنده سازی) دانست. البته نظر شخصی هست و باید مطالعه انجام بشه روش
    خوشحال میشم نظرتون رو در این باره بفرمایید🙏🙏

  4. سلام لطفا منابع مطالب در مورد شوخ طبعی رو ذکر بفرمایید. سپاس

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *