از کجا بفهمیم در یک رابطه وابسته هستیم؟
افراد وابسته کسانی هستند که تمایل دارند که از منابعی که خارج از آنها وجود دارد، به دنبال تایید و خود ارزشمندی باشند. داشتن رابطه ای که برابر است و هر دو طرف احساس کنند که ارزش دارند و به هم احترام می گذارند، بسیار مهم است. شکست های ما یکی از مهم ترین علل وابستگی هستند. همه ما در ناخودآگاه مان از این که به تنهایی کافی و کامل نیستیم در عذابی هستیم. گاهی فرد در دوران کودکی به این نتیجه می رسد که به تنهایی قادر به انجام کاری نیست و همواره به دیگران نیازمند است. چنین فردی در بزرگسالی نیز به این باور می رسد که برای بقا و ادامه زندگی وابسته به دیگران است و همواره به کمک دیگران نیازمند است. چنین باوری معمولا در نتیجه حمایت های بیش از حد والدین در دوران کودکی ایجاد می شود و سرچشمه شکل گیری شخصیت وابسته است. این افراد خود را بسیار آسیب پذیر می دانند که مانند یک کودک همواره محتاج کمک و توجه دیگران هستند و به همین دلیل بسیار حساس و زودرنج هستند. بهتر است که نشانه های یک رابطه وابسته را بشناسیم و که اگر در این رابطه قرار داریم فکری برای آن کنیم.
انواع وابستگی
وابستگی سالم
در وابستگی سالم، فرد در زمان مناسب و در صورت نیاز، مستقیما درخواست کمک می کند. در روابط با دیگران احساس امنیت، اعتماد و علاقه به میزان کافی وجود دارد. روابط سالم و در حد اعتدال بوده و هر یک از طرفین در رابطه برای دیگری ارزش و اهمیت قایل هستند. طرفین در عین حال که به نیازهای خود توجه دارند، حس محبت و همدلی را نیز از طرف مقابل خود دریغ نمی کنند و خویشتن حقیقی خود را فراموش نمی کنند.
وابستگی ناسالم
در وابستگی ناسالم فرد سعی دارد طرف مقابل را تحت کنترل و نفوذ خود قرار دهد و به دلیل ترس از طرد شدن مانند یک قربانی هرگونه تحقیری را تحمل کند.
نشانه های یک رابطه وابسته
خود را در الویت قرار نمی دهید
همیشه شریک شما در الویت قرار دارد. شما زمان و انرژی زیادی صرف می کنید و توسط نیازها، خواسته ها، عواطف شریک زندگی تان به پایین کشیده می شوید. اغلب نیازها و خواسته های خود را فراموش می کنید. شما حتی ممکن است خودتان را نادیده بگیرید و کارهایی را که قبلاً دوست داشتید را دیگر انجام دهید.
احساس مسئولیت بیش از حد نسبت به شریک زندگی
یک رابطه سالم از دو بخش تشکیل شده است. شما نباید احساس کنید که مسئول شادی و رفاه شریک زندگی تان بر عهده شما قرار دارد. این احساس یا حتی بار مسئولیت می تواند موجب اضطراب شما شود و احتمالا توانایی شما در حرکت به آرزوها و رویاهای تان را محدود خواهد کرد.
احساس خشم می کنید
از آنجا که شما افکار، احساسات و خواسته های خود زیر پا گذارده اید، احساس خشم و رنجش می کنید. این امر نیز می تواند از تحمل رفتار از شریک زندگی تان باشد این آزار دهنده و نامناسب است.
اعتماد به نفس ندارید
از آنجا که حس هویت شما به شریک شما بستگی دارد، اعتماد به نفس شما ممکن است کاهش پیدا کند. این ممکن است حتی دلیل بزرگی باشد برای این که چرا شجاعت تغییر در رابطه خود را ندارید و نمی توانید با شریک زندگی تان مقابله کنید یا او را ترک کنید.
نادیده گرفتن کارهای اشتباه
شما روی کارهای اشتباه شریک زندگی تان سرپوش می گذارید. هنگامی که آنها به شما صدمه می زنند، شما همیشه از آنها انتظار پاسخگویی و یا عذرخواهی ندارید. این امر باعث می شود بسیاری از موقعیت های مهم یادگیری برای دو طرف از بین برود.
احساس می کنید گیر کرده اید
شما از لحاظ احساسی گیر افتاده اید و ممکن است برای تان دشوار باشد که در زندگی خود پیشرفت کنید و دقیقا نمی دانید بدون شریک زندگی خود، چه کسی هستید. این امر می تواند به دلیل قرار دادن دیگران در الویت، اتفاق افتد.
خلق و خوی شما متغیر است
از آنجا شما برای اینکه احساس کامل بودن کنید به شریک زندگی خود وابسته هستید و احساسات و افکار خود را نادیده می گیرید می تواند این ها دلیلی بر خلق و خلق متغیر شما باشد. آنها معمولا با افکار و احساسات شریک زندگی شما تغییر می کنند، و برای شما سخت است که بین افکار و احساسات خود و شریک تان تمایز قائل شوید.
یک رابطه مخرب ناشی از وابستگی باعث می شود که همیشه وحشتی در شخص وجود داشته باشد که مبادا طرف مقابل او را تنها بگذارد یا به او دسترسی نداشته باشد. این افراد اغلب ناامید و اندوهگین هستند. وابستگی عاطفی اعتماد به نفس را تخریب می کند و همیشه احساس خشم، تردید نسبت به خود، ترس از طرد شدن، ترس از تنهایی، حس عدم امنیت، شرم، حقارت یا ترس از این که دیگران شما را دوست نداشته باشند یا از شما قدردانی نکنند وجود دارد. فردی که از وابستگی عاطفی رنج می برد، فقط برای دیگران زندگی می کند و خودش را نادیده می گیرد. زمانی که با دوستانش است، خودش را فراموش می کند، زمانی که مشغول کاری می شود، خودش را تمام و کمال وقف آن کار می کند تا مورد پسند و قبول دیگران قرار گیرد و یا ذره ای از او قدردانی کند. در وابستگی، فرد شروع می کند به گدایی کردن توجه و در عمق وجود خود، احساس رضایت نمی کند و نیاز به تایید و تصویب دائمی از سوی دیگران دارد. اکثر اوقات افراد به صورت آگاهانه دستکاری نمی شوند. شریک شما برای اینکه شما را کامل کند و به شما احساس ارزشمندی بدهد، با شما نیست. اگر متوجه شدید که در یک رابطه وابسته هستید، مرزها را تعیین کنید و عزت نفس خود را افزایش دهید. حتی ممکن است لازم باشد زمانی از این رابطه دور شوید تا بتوانید آن را ارزیابی کنید. اگر به کمک نیاز دارید، با یک درمانگر صحبت کنید تا به مسائل دوران کودکی تان بپردازید که دلیل اینکه به این روابط تمایل دارید را پیدا کنید. اما از همه مهم تر، در طول این فرایند با خودتان مهربان و دلسوز باشید.