دلداری دادن به همسر عزادار
وقتی دو نفر زندگی مشترک خود را آغاز میکنند، حتما میدانند که در طول مسیر برای هریک از آنها حوادث ناگوار و تجربیات تلخی روی خواهد داد: مرگ عزیزان، بیماری، شکست و بسیاری از رویدادهایی که برای هریک از آن دو غمانگیز است. اغلب مواقع شریک زندگی اولین فردی است که انسان در مواقع دشوار برای به دست آوردن آرامش به او رجوع میکند. دلداری دادن به همسر در عین اینکه یکی از جوانب زیبای رابطهی عاشقانه است، یکی از دشوارترین وظایف همسران نیز بهشمار میآید. وقتی همسرتان عزادار یا ناراحت است، باید بهترین کارها را برای آرامشبخشیدن به او انجام دهید. ما در این مقاله، تعدادی از بهترین کارهایی را که میتوان برای دلداری دادن به همسر داغدار یا شکستخورده انجام داد، برای شما بازگو میکنیم. در ادامه، با ما همراه باشید.
وقتی مرگ در خانهی عزیزان ما را میزند، لحظات دشواری برای او و ما پیش میآید. عشقِ زندگی ما ممکن است پدر یا مادر، خواهر یا برادر، یکی از دوستان یا اقوام خود را از دست بدهد. علاوهبر این، تنها مرگ نیست که لبخند را از لبهای عشق ما میگیرد؛ شریک زندگی ما ممکن است در طول مسیر زندگی با فشارهای مالی، فقدان خودباوری، ازدستدادن شغل، افسردگی، اضطراب و بیماریهای مختلف دستبهگریبان شود.
نباید فراموش کنیم که هرکدام از ما به نوعی با مرگ و بیماری و شکست مواجه میشویم. ممکن است شما با گریه آرام شوید و درد را فراموش کنید، اما همسرتان لزوما اینگونه آرام نمیشود. شما باید به حرفهای او گوش دهید، او را در آغوش گرم خود بگیرید و کارهایش را انجام دهید، در سکوت کنار او بنشینید یا بیارامید، برای او چای یا قهوه بریزید و دست نوازش بر سرش بکشید. خلاصه کنارش باشید.
علاوهبر این، یادتان باشد که برای مراقبت از شریک زندگیتان، باید مراقب خود هم باشید. حمایت از شریک زندگی هنگام مرگ عزیزانش لازم اما سخت است. حتما طی روزهای مصیبت و اندوه استراحت کنید، غذایتان را خوب میل کنید و با گذراندن وقت کنار دوستان، خانواده و هر فعالیتی که به شما آرامش میدهد، استرس خود را از بین ببرید. شما برای دلداری دادن به همسر و عشق زندگی خود میتوانید این ده کار را انجام بدهید:
۱. بگذارید گریه کند
هیچکس دوست ندارد پژمردگی عشق زندگیاش را ببیند. شما برای تسلا و دلداری دادن به همسر خود ممکن است به در و دیوار بکوبید. حتی ممکن است حس خوبی به شما دست ندهد چراکه نمیدانید دقیقا باید چه کار کنید و چه بگویید.
همچنان که اشک چشمان او را پاک میکنید، به او نگویید «گریه نکن» چراکه با بهکاربردن این جملهی دستوری، از او میخواهید احساسات و عواطف خود را نادیده بگیرد و شما هم بهنوعی با این جمله احساسات او را کماهمیت میشمارید. دوم اینکه، اگر شریک زندگیتان از اندوه گریه میکند، باید بدانید که گریستن برای او بخشی از فرایند تسلا یافتن است. او باید این کار را انجام دهد. به او بگویید از اینکه جلوی چشمان شما گریه میکند ابدا ناراحت نمیشوید. بگذارید غم خود را بروز دهد. شما هم از او حمایت کنید و بگذارید هر کار که میخواهد انجام دهد. او حق دارد گریه کند.
اگرچه گریستن در عزای عزیزان یا هنگام ناراحتی، لزوما فرایند تسلا یافتن همهی افراد نیست، ممکن است برخی از افراد غم خود را بهشکل خشم، افسردگی، فریاد و جیغ بروز دهند. شریک شما باید احساسات خود را به هر شکلی که دوست دارد بروز دهد. شما باید این حق را برای او قائل باشید. اگر سعی کنید بر اثر قصد و نیت پاک عواطف او را سرکوب کنید، مصیبت و ناراحتی او را بیاهمیت شمردهاید.
۲. صادق باشید
شریک شما هنگام ناراحتی حمایت صادقانهی شما را نیاز دارد. در این مواقع، ممکن است دایرهی واژگانتان تنگتر شود و کلیشههایی به زبان آورید که او را ناراحت کند. اگر به او بگویید «همهچیز درست میشه» اصلا کمکی به او نکردهاید، چراکه همه میدانند درحالحاضر، اوضاع اصلا خوب نیست. واقعی و صادق باشید. به شریک زندگیتان بگویید «عزیزم نمیدونم چی بگم، ولی بابت این قضیه خیلی متأسفم و کنارت هستم تا هر کمکی که از دستم برمیاد، برات انجام بدم». در لحظات غم و اندوه، شریک زندگیتان با جملات تکراری که عمدتا با قصد پاک و آرامشبخشی گفته شدهاند، روبهرو میشود و این شما هستید که باید تنها منبع حمایت صادقانه و اصیل برای او باشید.
۳. بگذارید به شیوهی خود اندوهش را بروز دهد
به او نگویید که دیگر گریه نکند. به او نگویید که شیوهی ابراز اندوهش غلط است؛ چون شما اینگونه غم و رنج خود را بروز نمیدهید. اگر خیلی گریه نمیکند یا اصلا گریه نمیکند او را ملامت نکنید. نباید یادتان برود که شما پناه او هستید. باید فضایی را در اختیارش قرار بدهید که بهشیوهی مختص خود غمش را بروز دهد.
۴. پذیرای سکوت باشید
برای دلداری دادن به همسر و عشقتان لازم نیست حتما حرف بزنید. گاهی اوقات زبان از بیان خیلی چیزها ناتوان است. خود را مجبور نکنید که وقتی شریک زندگیتان در سکوت گریه میکند، حتما چیزی بگویید و سکوت را بشکنید. او فقط باید از اینکه شما کنارش هستید خیالش آسوده باشد. اگر ساعتها هم در تختخواب، روی کاناپه یا نیمکت پارک در سکوت گذراندید، از این سکوت استقبال کنید و بر سرش دست نوازش بکشید.
۵. کمکهای عملی ارائه کنید
تنها چیزی که شریک زندگیتان هنگام غم و مصیبت میخواهد این است که عزیز از دسترفتهاش دوباره زنده شود. هر چقدر هم شما بخواهید، این کار مسلما از دست شما برنمیآید. اما شما میتوانید تمام کارهای کفن و دفن را انجام دهید، خریدهای همسرتان را برعهده بگیرید، نشتی شیر آب را که طی این مدت روی اعصاب او بوده تعمیر کنید، لباسها را در ماشین لباسشویی بیندازید، او را ماساژ دهید، عصر را به تماشای تلویزیون بگذرانید و از این قبیل کارها. فقط کافی است او بداند که شما برای کمک به او تمام مسئولیتها را برعهده میگیرید، چراکه او تمام فکر و ذهنش پیش عزیز ازدسترفتهای است که دیگر او را نمیبیند.
۶. برای دلداری دادن به همسر خود، هیچیک از جملات زیر را بر زبان نیاورید
«خواب دیدم جاش خیلی خوبه»، «آدم از حکمت خدا سر در نمیاره»، «نیمهی پر لیوان رو ببین»، «هر کار خدا یه حکمتی داره»، «منم وقتی بابام فوت کرد…».
ممکن است شریک زندگی شما بودایی باشد و عقاید متفاوتی نسبت به شما داشته باشد. حتی اگر شریک زندگی شما فرد باایمانی هم باشد، خواب زیبای شما دلیلی بر این نیست که او گریه نکند و اندوهگین نباشد. اگر واقعا توجیهی برای مرگ عزیز همسرتان دارید (که حتما ندارید؛ چون خدا نیستید)، سعی نکنید برای مرگ او علت خاصی پیدا کنید. چراکه با این کار اندوه او را کماهمیت میشمرید. همچنین، اصلا اهمیت ندارد که شما در مرگ عزیزتان چه کار کردید. تجربهی شما کاملا متفاوت از همسرتان است.
۷. بگذارید هرقدر میخواهد حرف بزند
یکی از مهمترین نقشهایی که شما در این دوره برعهده دارید، نقش شنونده است. همسر شما شاید در روزهای نخست مرگ عزیز خود سکوت محض پیشه کند. به او بگویید که شما حرفهایش را میشنوید و سنگ صبورش هستید. وقتیکه نطق همسرتان باز شد، ممکن است مدام دربارهی خاطرات خود از عزیز متوفی و احساساتش دربارهی او صحبت کند. این کار خیلی عادی و حتی برای او سودمند است. شاید او بخواهد دربارهی خاطرات کودکی خود با عزیز ازدسترفتهاش مدام با شما صحبت کند و یا علت مرگ او را بررسی کند. بگذارید این کار را بکند. به او نگویید که حرفهایش دارد تکراری میشود. در هنگام دلداری دادن به همسر عزیزتان، گوشهایتان را دربست در اختیارش بگذارید.
۸. سخنگوی همسرتان شوید
وقتی کسی میمیرد، افراد زیادی به خانه و بستگان نزدیک او تلفن میکنند یا برای تسلیت در خانه را میزنند. همدلی آنها زیبا و مورد تقدیر است، اما گاهی بیشازحد میشود و کار را سخت میکند. همسر شما هم انرژی کافی برای پاسخگویی به تمام تماسها، ایمیلها یا پیامهای تلگرام و فیسبوک را ندارد. شاید دوستان و آشنایان با اینکه منظور بدی هم ندارند، شما را آماج پیامها و سؤالات باربط و بیربط خود کنند. یکی از کارهایی که برای دلداری دادن به همسر خود میتوانید انجام بدهید این است که نقش سخنگوی همسرتان را برعهده بگیرید و از آنها قدردانی کنید. صحبت با این همه آدم برای همسر داغدیدهتان سخت است.
۹. یادتان باشد که اندوه تاریخ انقضا ندارد
روزها و هفتهها که گذشت، ممکن است همسرتان دیگر مثل اوایل هر روز گریه نکند و به زندگی عادی خود برگردد. دوباره صدای خندههایش در خانه بپیچد. اوضاع برایش بهتر شود. اما هیچوقت فوت عزیزش را فراموش نخواهد کرد. باید تا آخر عمر غم همسرتان را قبول کنید. وقتی که سالگردهای ازدواج، تولدها و تعطیلات فرارسند، همسرتان یاد عزیزی میافتد که چند سال پیش در این مراسم بود و حالا دیگر نیست. اما شما دستدردست هم مسیر را طی خواهید کرد.
وقتی همسرتان با استرس دستوپنجه نرم میکند هم باید همین روشها را بهکار گیرید. همچنین باید مسئولیتهای عملی را برعهده بگیرید تا لحظات را برای او آسانتر کنید.
۱۰. استرس او را از بین ببرید؛ گاهی آرامش مهمتر از همهچیز است
شاید بهطور غریزی میخواهید راهحلهایی برای کنترل استرس همسرتان پیدا کنید، اما باید بدانید مغز همسرتان با اضطراب بمباران شده است. او بهاندازهی کافی به مشکلات خود فکر و آنها را تحلیل کرده است. حالا تنها چیزی که نیاز دارد، آرامش است. او را برای مدت طولانی در آغوش بفشارید، او را عمیقا ببوسید، کمر او را ماساژ دهید و خنده بر لبهایش بنشانید. خیلی از افراد، مخصوصا مردها، فراموش میکنند که شریک زندگی دارند و میتوانند از راهنماییهای او هم بهرهمند شوند. به همین خاطر سعی میکنند مشکلات خود را خودشان حل کنند. گاهی، راهحل اصلی این است که به همسرتان یادآور شوید که کنارش هستید.