افزایش خلاقیت تیمی
براساس یک مطالعه در سال 2010، مدیران اجرایی خلاقیت را مهم ترین عامل موفقیت می دانند. تاثیر و اهمیت خلاقیت و نوآوری نباید بیش از اندازه تخمین زده شود. اما به جرات می توان گفت که سازمان فاقد خلاقیت، بدون ایده های ناب و جدید و همچنین محصولات و خدمات جدید از کورس رقابت عقب خواهد ماند.
در این مقاله ضمن بیان اهمیت خلاقیت، راهکارهایی به شما آموزش داده خواهد شد که توسط آن تیم و سازمان خود را تشویق به خلاقیت کنید و مهارت خلاقیت را در افراد و سازمان خود ارتقاء دهید.
اهمیت خلاقیت
تقاضا برای افراد خلاق بسیار بالاست. شرکت هایی مانند گوگل که سردمدار پیشروی در تکنولوژی هستند بر اساس ایده های خلاقانه شکل گرفته و فعالیت می کنند.
خلاقیت در سازمان ها به عنوان “برنامه 20 درصد” نامیده می شود. به این معنا که 20 درصد از زمان حضور خود در سازمان را صرف فعالیت های جانبی و خلاقانه می کنند. گفتنی است، برخی از سرویس های مطرح گوگل مانند اخبار گوگل و جی میل بر این اساس برنامه 20 درصد شکل گرفته است.
براساس نتایج باور نکردنی ایده های خلاق، نباید ارزش این مهارت در سازمان ها و شرکت ها ناچیز شمرده شود. با جعبه ابزار ذهنی همراه باشید تا روش های افزایش خلاقیت تیمی را بررسی کنیم.
پاداش خلاقیت
بسیاری از کارکنان در نقشی که هستند فکر نمی کنند که خلاقیت بخشی از وظیفه آنها باشد. مگر آنکه به آنها گفته شود و یا اینکه سیستمی طراحی شود تا تلاششان را جبران کند.
در جایی که خلاقیت جزء وظایف اصلی کارمندان نیست، خوب است تا اهداف سازمان را به آنها بگوییم و به آنها بگوییم که ایده های آنها برای رسیدن به هدف در پایان هر ماه بررسی و به آنها پاداش داده خواهد شد. پاداش ها می توانند مادی (مانند پول) و یا غیرمادی (مانند مرخصی) باشند.
امکان گفت و گو و بارش ذهنی
در بسیاری از سازمان ها افراد خلاق زیادی کار می کنند، اما به دلیل عدم ارتباط بین افراد و مدیران بسیاری از ایده های خلاقانه از دست می رود.
برای رفع این نقص مدیران می توانند مستقیما با افراد به بحث و گفت و گو بپردازند یا افرادی را برای اینکار قرار دهند.
داشتن صندوق پیشنهادات نیز روشی معقول برای دریافت ایده ها و پیشنهادات کارمندان است. اما شاید بهترین کار ایجاد جلسات گفت و گو است که توسط یک یا دو فرد مدیریت شود.
گسترش تجربه کارمندان
وظیفه و حیطه هر فردی مشخص است. اما مبادلات شغلی و جابه جایی نقش ها بین کارمندان می تواند تجربیات دست اول و ایده های ناب برای آنها ایجاد کند. فکر کردن در رابطه با چالش های دیگران می تواند منجر به کشف راه حل برای مشکلات قدیمی و لاینحل شود.
به چالش کشیدن کار کارکنان
مواجهه با چالش ها و غلبه بر موانع جدید به این معناست که مغز ما ایده های جدیدی ارائه دهد تا با مشکلات جدید سازگار شود. سعی کنید کارمندان را با درخواست روش های جدید برای کارهایشان به چالش بکشید. یعنی از آنها بخواهید راه دیگری برای حل مشکلات و انجام کارهایشان ارائه دهند.
این کار باعث می شود تا مغز کارکنان به دنبال روش های غیر معمول حل مسائل برود. چیزی که ریشه خلاقیت و تولید ایده های جدید است.
معرفی گروه های نوآور
یک روش رسمی برای ارتقاء خلاقیت در سازمان ها ایجاد گروه های خلاق است. با استفاده از روش هایی که در بالا نام برده شد، گروهی هایی را تشکیل دهید تا هدف آنها تولید ایده های خلاقانه باشد.
این امر نباید منجر به رقابت شود، ولی به ایده های خلاقانه به تناسب اهمیت آنها پاداش دهید.
پذیرش اشتباهات
اشتباه کردن نتیجه طبیعی تلاش های خلاقانه است. اما سازمان ها نیز از یک طرف از تبعات اشتباهات می ترسند و از این رو از تلاش های خلاقانه نیز واهمه دارند.
باید گفت که اشتباه بخش جدایی ناپذیر یادگیری و خلاقیت است. اطمینان حاصل کنید که تبعات منفی اشتباه را خنثی کنید و در صورت بروز اشتباه از جریمه کردن کارمندان خودداری کنید.
ایجاد تنوع
یک محیط متنوع از نظر نیروی کاری می تواند محیطی خلاق شکل دهد. برخی از کارفرمایان به دنبال افرادی با توانمندی یکسان هستند. اما پیشنهاد می شود افرادی با زمینه های مهارتی و تحصیلی مختلف و متوعی گرد هم آورید تا محیطی متنوع و خلاق شکل دهید. تنوع افراد برابر یا دیدگاه های متنوع تر به یک موضوع واحد است.
ایجاد محیط مثبت
ایجاد یک محیط آرام شاید مهمترین عنصر ایجاد خلاقیت است. محیط و کار استرس زا شدیدا می تواند جلوی خلاقیت افراد را بگیرد. هنگامی که کارکنان از وضعیت خود ناراضی هستند یا از وضعیت حقوق خود ناراضی هستند و مشکلات خانوادگی دارند نباید توقع ایده های خلاقانه داشته باشیم.
بسیاری از تحقیقات نشان داده اند که خلق مثبت می تواند خلاقیت را افزایش دهند. این موضوع در محل کار نیز صادق است. کارکنان شاد، نه تنها خلاقیت بالایی دارند، بلکه انگیزه بیشتری برای کار کردن دارند.
5 راه برای تقویت خلاقیت در تیم
ایده های زیادی ایجاد کنید – نه فقط ایده های خوب
پروفسور افسانه ای استنفورد رابرت مک کیم مسئول جذب نوآوری ها و نوآوران بی شماری به جهان است. هر زمان که دانش آموزی در مورد مفهوم جدیدی درخواست بازخورد می کرد، همان پاسخ را می داد: «سه مورد را به من نشان بده». او میدانست که گزینهها اغلب کلید شکستن مسیر هستند.
Astro Teller، مدیر عامل X، “کارخانه مهتابی” گوگل، با این موضوع موافق است. او به ما گفت: «من از تیمها بهطور مداوم پنج ایده میخواهم که تیمها واقعاً سعی میکنند با سیستم بازی کنند.» آنها چهار ایده ساختگی را در کنار حیوان خانگی مورد علاقه خود به من می آورند، اما چیزی که آنها متوجه نمی شوند این است: اغلب، یکی از ایده های ساختگی به اندازه مورد علاقه آنها است. مجبور کردن مردم به ایجاد گزینهها همیشه نتایج را بهبود میبخشد.» در واقع، همانطور که دیوید نوبل، مربی استراتژی رهبری و کارول کافمن، استادیار دانشکده پزشکی هاروارد، اخیراً خاطرنشان کردند، «رهبران بزرگ گزینههایی را ایجاد میکنند تا زمانی که فرصتی پیش میآید یا بحرانی پیش میآید، بتوانند در زمان واقعی حرکت کنند و حرکت بهینه را انجام دهند.»
دانشآموزان و مشتریان ما نیز ارزش زیادی در انجام یک سهمیه ایده پیدا میکنند: یک تمرین عمدی برای ایجاد گزینههای زیادی برای حل یک مشکل، بهجای جستوجو کردن و جستوجوی پاسخ «درست». یکی از مدیران سنگاپوری به ما گفت: “چهار یا پنج ایده اول به سختی به دست می آیند، اما بعد یادم می آید که “من مجبور نیستم از قوانین پیروی کنم.” به چیزی غیرقانونی فکر کنید.» او به سرعت متذکر می شود: «من در واقع کار غیرقانونی را انجام نمی دهم. اما نکته این است که چیزی در مورد از بین بردن موانعی که من معمولاً در اطراف خود حمل می کنم وجود دارد که واقعاً فرصت ها را باز می کند.
یکی از ظریفترین سوالاتی که یک رهبر میتواند از تیمی بپرسد که به دنبال حل مشکل بدی است که کسبوکار با آن مواجه است، این است: «ما چه چیز دیگری میخواهیم؟» نیاز به گزینهها را تصدیق میکند، در حالی که اجازه میدهد به روشی سبک به جلو حرکت کند.
فضایی برای شکست ایجاد کنید.
همه از کلمه شکست می ترسند. و مطمئناً جاهایی وجود دارد که شکست غیرقابل قبول است. اما فقط به این دلیل که شکست در جایی غیرقابل قبول است به این معنی نیست که در همه جا غیرقابل قبول است. در واقع، ما رهبران را به چالش می کشیم تا مناطقی را که در آن شکست نه تنها تحمل می شود، بلکه تشویق می شود، تعیین کنند.
دوست و همکار قدیمی ما فیلیپ بارو، رهبر آزمایشگاه نوآوری مشتری میشلین، تا آنجا پیش می رود که حداقل آستانه شکست را برای واحد نوآوری خود تعیین می کند: “اگر احتمالات قبلی را در نظر بگیرید، احتمال شکست بسیار کم است، به این معنی که شما” خیلی شکست می خوری و بنابراین ما یک هدف شکست برای تیم خود تعیین می کنیم: می دانیم که اگر حداقل بیش از یک نرخ پایه معین شکست نخوریم، تقریباً به اندازه کافی گسترده کاوش نمی کنیم. اگر شکست نخوریم، پس واقعاً شکست خورده ایم!»
مطمئناً جاهایی وجود دارد که باید آن را ایمن کنیم. اما گاهی اوقات، ریسک نکردن، خطرناک ترین حرکت است.
بازی «برنامه تتریس» را متوقف کنید
اکثر تیمها به طور موثر چیزی را بازی میکنند که ما آن را «تتریس برنامهریزی» مینامیم، و هر دعوت احتمالی دریافتی را در هر افتتاحیه جمع میکنند، گویی پیدا کردن فضایی برای هر جلسه هدف بازی است. و با این حال، هنگامی که برای نوآوری تحت فشار قرار میگیرد، یکی از شکایات تکراری این است که “من هیچ وقت ندارم”.
بصیرترین رهبران زمان را برای زمان برنامه ریزی نشده مسدود می کنند. معروف است که جف بزوس دو روز را بدون برنامه برای کشف اینترنت و جستجوی فرصتهای جدید نگه داشت. (و نه فقط زمانی که آنها یک استارتآپ ضعیف بودند – او این کار را زمانی انجام داد که ارزش بازار آمازون 17 برابر بارنز و نوبل بود، که در آن زمان به طور گستردهای «رقابت» اصلی آنها محسوب میشد).
اگر صنعت شما کاملاً منحصر به فرد نباشد، تیم های شما هفته آینده، ماه آینده و سال آینده با مشکلاتی مواجه خواهند شد. برای حل این مشکلات، آنها به فضایی نیاز دارند تا حجمی از راهحلها را تولید کنند و آزمایشهایی را انجام دهند که دادههای ارزشمندی در مورد بهترین مسیر رو به جلو ایجاد کند. از آنها بخواهید آن زمان را هماکنون مسدود کنند، قبل از اینکه بلوکهای تتریس شروع به مبارزه برای فضای تقویم خود کنند.
اگر جلوی زمان را نمیگیرید، تعجب نکنید که تیمهای شما در همان لحظهای که بحران شروع میشود «زمان برای نوآوری ندارند». تغییرات کوچک می تواند تأثیرات عظیمی داشته باشد. یکی از مدیران ایرلندی فناوری اطلاعات از این واقعیت ابراز تاسف کرد که او فرصتی برای امتحان یک تکنیک نوآوری جدید که ما به او آموزش داده بودیم ندارد. صبح چهارشنبه است و من این هفته در جلسه شماره 32 هستم. در عوض، به او پیشنهاد کردیم که برای آیندهاش یک یادداشت عاشقانه بنویسد. «برای نگاه اجمالی بعدی به روز، فقط به تقویم خود نگاه کنید. ممکن است دو هفته بیرون بیاید،» توصیه کردیم. “یک رویداد جدید با عنوان “زمان کاوش” ایجاد کنید.”
وقتی یک ماه بعد چک کردیم، او فرد دیگری بود. من همیشه احساس می کردم که تقویم چیزی است که مرا از انجام کار جدید باز می دارد. من هرگز متوجه نشدم که می توانم از آن برای محافظت از فضا استفاده کنم تا متفاوت کار کنم.” این برای او رهایی بخش بود که متوجه شود این به او بستگی دارد که فضایی برای فعالیت هایی ایجاد کند که واقعاً سوزن را حرکت می دهد. برای اینکه نوآوری در تیم شما پیشرفت کند، زمان فعالیت های اصلی را که می دانید به آنها نیاز است مدت ها قبل از دانستن جزئیات مشکلاتی که به تفکر تازه نیاز دارید، محدود کنید.
از حل مسئله ها قدردانی شود
ضرب المثل قدیمی رهبری، “برای من مشکل نیاور، برای من راه حل بیاور” هرگز توسط یک رهبر واقعا مبتکر بیان نشده است. در حالی که همه به اهمیت حل مسئله اذعان دارند، هنر ظریف مشکل یابی به خوبی پرورش نمی یابد. رهبران نوآوری میدانند که مشکلات پیششرط لازم برای راهحلهای جدید هستند و آگاهی از مشکلات را در تیمهای خود پرورش میدهند.
رابرت مک کیم از دانشآموزان خواسته بود تا مدتها قبل از اینکه برنامهنویسی رایانه وارد اصطلاح رایج شود، «فهرست اشکال» را نگه دارند. او به آنها گفت که چیزهایی را بنویسند که آنها را آزار می دهد، یا آنها را “آزار” می دهد، زیرا می دانستند که توجه به مشکلات زمینه را برای رشد نوآوری می کند. اپل آیفون را ساخت زیرا استیو جابز و بسیاری از رهبران دیگر تلفنهای همراه را «تکههای آشغال» میدانستند. تونی فادل برای ساختن ترموستات آشیانه پس از تحمل شب های بسیار زیاد در کابین اسکی تاهو خود الهام گرفت زیرا تا زمانی که به ملک نرسیده بود نمی توانست ترموستات را عوض کند.
بسیاری از سازمانها «جعبههای پیشنهاد» یا «مسابقه ایدهها» دارند. توصیه می کنیم یک “جعبه مشکل” را به طور برجسته در کنار آنها قرار دهید.
تصمیمات خود را به تاخیر بیندازید
یکی از راهبردهای غیر منطقی، اما بسیار مؤثر، به تأخیر انداختن تصمیم گیری درباره راه حل های جدید است. وسواس کارآیی ما در مرحله انتخاب ایده بیشتر آشکار می شود، زیرا ما به دنبال چیزی هستیم که روانشناسان آن را بسته شدن شناختی می نامند: این ناراحت کننده است که مسائل را حل نشده رها کنیم! با این حال یکی از بهترین کارهایی که یک تیم می تواند انجام دهد این است که تصمیم نگیرد… هنوز.
پس از به اشتراک گذاشتن ایده ها، زمان دیگری را برای تصمیم گیری برنامه ریزی کنید. «حلنشده» گذاشتن این موضوع باعث میشود که اثر زیگارنیک به نام روانشناس روسی بلوما زیگارنیک شناخته شود. حافظه فعال افراد همچنان به بررسی مشکل ادامه می دهد و اغلب منجر به ارائه راه حل های بهتر می شود.