1 – کتاب کی بود؟ کی بود؟ – نوشته الیوت ارنسون و کارول تاوریس
بخشی از کتاب کی بود کی بود، بهترین کتاب روانشناسی سال 99 از دید جعبه ابزار ذهنی
آخرین باری که شنیدید یک سیاستمدار، پزشک یا دادستان بگوید «من اشتباه کردم، تقصیر من بود» کی بوده؟ آخرین باری که خودتان چنین جمله ای را بر زبان آوردید چطور؟ «سیاستمداران بارزترین نمونه های کسانی هستند که خودشان را توجیه می کنند، و برای همین است که چنین مثال های گل درشتی از میانشان در می آید. هنر استفاده از فعل مجهول برساخته ی خودشان است؛ وقتی خفتشان می کنی و دیگر راه فرار ندارند، به زور و زحمت خطایشان را می پذیرند اما مسئولیتش را به عهده نمی گیرند. بله، بله، اشتباهاتی صورت گرفت، ولی من نبودم، دستم بود، تقصیر آستینم بود، و از بردن نام آن آستین هم معذورم!
2- کتاب روانشناسی نفوذ – نوشته رابرت چالدینی
بخشی از کتاب روانشناسی نفوذ، رتبه دوم در لیست بهترین کتاب های روانشناسی برای سال 99
ماجرا از این قرار بود که دوست چالدینی به دلیل مشکلی که در فروش جواهرات فیروزهای خود داشت، به مسئول قسمت فروش نامه میزند و از او درخواست میکند که قیمتها را به «نصف» برساند تا بلکه جواهرات به فروش بروند.
چند روز بعد از بازگشت این فرد از سفر، تمام جواهرات فروش رفته بود.اما دوست چالدینی متوجه اتفاقی عجیب شد.او متوجه شده بود که مسئول بخش فروش به اشتباه قیمت جواهرات را «دو برابر» کرده است! با این حال تمام جواهرات فروش رفته بود.
3- کتاب بله گرفتن! 50 شیوه علمی متقاعدسازی و نفوذ بر دیگران – نوشته نوآج گلدستاین، استیو مارتین، رابرت چیالدینی
بخشی از کتاب روانشناسی بله گرفتن! سومین کتاب برتر روانشناسی در سال 99 از دید جعبه ابزار ذهنی
چالشی که همه ما روزانه در محیط خانوادگی و شغلی با آن رو به رو هستیم این است که چگونه دیگران را متقاعد کنیم بر طبق میل ما عمل کنند. اما چه چیزی باعث می شود که دیگران به درخواست های ما پاسخ مثبت بدهد؟ متقاعدسازی نه تنها یک هنر بلکه یک علم است. در این کتاب نتیجه سال ها تحقیقات محققان علم روانشناسی متقاعدسازی، در قالب مواردی کاربردی ارائه شده است. با مطالعه این کتاب و ایجاد تغییرات کوچک در کلماتی که استفاده می کنید، می توانید تغییرات بزرگی در قدرت متقاعدسازی خود و در نتیجه در زندگی خود به وجود آورید.
4- کتاب تفکر سریع و آهسته – نوشته دنیل کانمن
برشی از کتاب تفکر سریع و آهسته، یکی از بهترین کتاب های روانشناسی
اگر از شما بپرسند به چه فکر میکنید، معمولاً میتوانید به این پرسش پاسخ دهید. شما باور دارید که میدانید در ذهنتان چه میگذرد. این امر، معمولاً شامل تفکری آگاهانه است که به تفکری دیگر میانجامد؛ اما این تنها راه فعالیت ذهنتان محسوب نمیشود و البته چندان هم معمول نیست. بسیاری از احساسات و اندیشههای شما بیآنکه منشأ آن را بدانید، پدید آمدهاند. شما نمیتوانید مشخص کنید چگونه وجود چراغی را روی میزتان متوجه شدید یا آزردگی همسرتان را در صدای او پشت تلفن تشخیص دادید یا چگونه خطری را در جاده بدون آگاهییافتن از آن، پشت سر گذاشتهاید.
5 – کتاب کلید را بزن ؛ چگونه با مصلحت اندیشی اوضاع را به سود خود و اطرافیان تغییر دهید – نوشته چیپ هیث ، دن هیث
بخشی از کتاب کلید را بزن، نوشته دن هیث، یکی از بهترین و معتبرترین کتاب های روانشناسی و موفقیت
واقعیت این است که تغییر کردن پدیدهای دوگانه و کمی پیچیده است. تغییر چیزی است که هر روز با آن سروکار داریم. مردم گاهی به تغییرات بزرگ خوشامد میگویند و آن را با آغوش باز میپذیرند. ازدواج، بچهدار شدن، خانهی تازه، شغل جدید، حتی تکنولوژیهای جدید همه تغییرات بزرگی هستند که خیلی وقتها با هیجان از آنها استقبال میکنیم. اما وقتی حرف از تغییرات کوچک در زندگی روزمره باشد، تا مرز جنون در مقابل آن مقاومت میکنیم. از ترک سیگار و ورزش کردن گرفته تا مرتب کردن لباسهای داخل کمد، همه چیزهایی هستند که با این که میدانیم چه تاثیری روی کیفیت زندگی دارند، باز هم از پذیرفتن آنها فرار میکنیم. پس کوچکی و بزرگی تغییرات نمیتواند دلیل سخت یا آسان بودن آنها باشد.
6- کتاب شیرجه در خوشبختی – نوشته دنیل تاد گیلبرت
برشی از کتاب شیرجه در خوشبختی دنیل تاد گیلبرد که به عنوان یکی از 10 کتاب برتر روانشناسی سال از دید جعبه ابزار ذهنی انتخاب شده است.
چرا و چگونه، ذهن ما در پیشبینی اتفاقات و اوضاع زندگی ما در آینده اشتباه میکند و این اتفاق باعث نارضایتی ما از زندگی در آن زمان میشود.
گیلبرت در ادامه این کتاب به ما استفاده صحیح از قدرتهای ذهنی خود را میآموزد. بدین ترتیب ما میتوانیم، از پیشبینیهای اشتباه و به طبع آن تصمیمهای نادرست خودداری کرده و با اتخاذ تفکرات و اقدامات صحیح، به خوشبختی و رضایت درونی دست پیدا کنیم.
7- کتاب بی منطقی های هر روز ما – نوشته دن آریلیچ
بخشی از کتاب بی منطقی های هرروز ما، یک کتاب روانشناسی عالی برای تشخیص اشتباهات رایج در تصمیم گیری ها
ما نه تنها هر روز خطاهای ساده و بس حیرتانگیزی انجام میدهیم، بلکه اشتباهات یکسان را تکرار میکنیم. مدام در حال پرداخت اضافی، ناچیز شمردن مشکلات و وقتکشی هستیم. قادر به درک اثر شگرف احساسات بر خواستههای خود نیستیم و برای داشتههای قبلی خود ارزشی بیش از حد قائلیم. با این وجود، این رفتارهای گمراه کننده نه تصادفی هستند ونه بیمعنا. این رفتارها ضابطهمند و قابل پیشبینی هستند و عملکرد ما را به طرزی قابل پیشبینی غیر منطقی میسازند.
8- کتاب پشت پردهی ریاکاری – نوشته دن آریلی
بریده ای از کتاب پشت پرده ریا، نوشته دن آریلی که از بهترین کتابهای روانشناسی به حساب می آید.
دغلکاری بر خلاف تصور معمول برپایهی رفتار خردمندانهی هزینهـ فایده نیست. به واقع نیروهای نابخردانهای که به شمار نمیآوریم، اغلب بر رفتار اخلاقی یا غیر اخلاقی ما حکم میرانند. آریلی نشان میدهد که چرا گفتن بعضی دروغها سادهتر است؛ چه چیزی ما را در کارهای تجاری و سیاسی به ریاکاری سوق میدهد؛ رفتارهایی که هم به عمدند و هم به سهو.
9- کتاب قدرت عادت – نوشته چارلز داهیگ
برشی از کتاب قدرت عادت، که در لیست برترین کتب روانشناسی سال جای گرفت است.
بازاریابان شرکت پروکتر اند گمبل (P&G) که در فروش محصول خوشبو کننده محیط با نام فِبریز با شکست مواجه شده بودند، با بررسی ویدئوهای مشتریانی که از این محصول استفاده میکردند، ناگهان به الگوی پنهانی رسیدند و با تغییر اندکی در تبلیغات خود، به فروش بیش از یک میلیارد دلار در سال دست یافتند.
یک مربی فوتبال آمریکایی، بعد از شکستهای زیادی در دوران مربیگری خود، توانست با یک تیم بسیار ضعیف و با تغییر در الگوهای رفتاری بازیکنانش، موفقیتهای چشم گیری بدست آورد.
یک کشیش جوان و جویای نام، وارد شهری می شود که مردم توجه چندانی به کلیسا ندارند. او با توجه به رفتار مردم آن شهر و عادات آنها، و با کمک همان مردم موفق به ساخت بزرگترین کلیسای کشورش می شود.
این افراد چه چیز مشترکی دارند؟ آنها با تمرکز بر روی الگوهایی که جنبههای مختلف زندگی و رفتار ما را شکل میدهند – یعنی عادتهایمان – موفقیتهای چشم گیری کسب میکنند.
10- کتاب تناقض انتخاب: چرا بیشتر کمتر است؟ نوشته باری شوارتز
بخشی از کتاب تناقض انتخاب، دهمین کتاب از لیست بهترین کتابهای روانشناسی سال
احتمالاً تا به حال در زندگی خود با کسانی معاشرت داشتهاید که از نظرتان بسیار موفق و کامیاب بودهاند و زندگی رویایی و رشک برانگیزی داشتهاند، ولی وقتی پای صحبتهایشان نشستهاید با کمال تعجب دریافتهاید که نه تنها احساس رضایت و خوشبختی نمیکنند، بلکه به حال کسانی غبطه میخورند که رفاه کمتر و انتخابهای محدودتری دارند.