اثر هاله ای یا خطای هاله ای چیست؟ تاثیرات آن

اثر هاله ای یا خطای هاله ای

اثر هاله ای، که به آن خطای هاله یا سوگیری هاله ای نیز گفته می شود، نوعی سوگیری و خطای شناختی است که به موجب آن درک ما از شخصی تحت تأثیر نظرات مثبت ما درباره سایر صفات مرتبط آن شخص تغییر خواهد کرد.

به عنوان مثال، یک فرد قد بلند یا خوش‌قیافه به عنوان فردی باهوش و قابل اعتماد در نظر گرفته می‌شود، حتی اگر هیچ دلیل منطقی برای این باور وجود نداشته باشد که قد یا ظاهر با هوشمندی و صداقت ارتباط دارد.

اثر هاله در هر دو جهت مثبت و منفی کار می کند:

  • اگر یک جنبه از چیزی را دوست دارید، نسبت به همه چیز در مورد آن تمایل مثبت خواهید داشت.
  • اگر یک جنبه از چیزی را دوست نداشته باشید، نسبت به همه چیز در مورد آن تمایل منفی خواهید داشت.

اصطلاح سوگیری هاله ای از کجا آمد؟

اصطلاح “اثر هاله” (معروف به خطای هاله) برای اولین بار در سال 1920 در مقاله ای با عنوان “یک خطای ثابت در رتبه بندی های روانشناختی” توسط ادوارد ثورندایک به محافل تحقیقاتی روانشناسی معرفی شد. از طریق تحقیقات تجربی، ثورندایک دریافت که وقتی از افراد خواسته می‌شود دیگران را بر اساس یک سری ویژگی‌ها ارزیابی کنند، ادراک منفی از هر یک از ویژگی‌ها، تمام امتیازات ویژگی دیگر را پایین می‌آورد.

سوگیری هاله ای و تاثیرات آن

اثر هاله ای می تواند درک ما از هوش و شایستگی دیگران را شکل دهد و تأثیر آن را می توان در بسیاری از محیط ها از کلاس درس و محیط کار تا دادگاه دید.
یک نمونه از اثر هاله ای، کلیشه جذابیت است که به تمایل به اختصاص خصوصیات و صفات مثبت به افراد جذاب اشاره دارد. مردم اغلب تمایل دارند که افراد جذاب را دارای اخلاق بالاتر، سلامت روانی بهتر و هوش بیشتری قضاوت کنند. این خطای شناختی در قضاوت، تعصبات فردی، ایدئولوژی و برداشت اجتماعی فرد خود را نشان می دهد.

اثر هاله ای معکوس

اثر هاله ای معکوس پدیده ای است که به موجب آن تصورات شما از یک فرد می تواند عواقب منفی داشته باشد. به این اثر اصطلاحا اثر شاخ نیز گفته می‌شود.
اثر شاخ نوعی سوگیری شناختی است که به موجب آن نظر یک شخص نسبت به دیگری توسط یک صفت منفی واحد شکل می گیرد.

خطای هاله ای دقیقا چیست؟

اثر هاله ای

اثر هاله به این تمایل اشاره دارد که یک ویژگی خاص یا برداشت کلی ما از یک شخص، شرکت یا محصول به طور مثبت بر قضاوت ما در مورد سایر صفات مرتبط او تأثیر بگذارد.

اثر هاله یک تعصب انتسابی شناختی است زیرا شامل اعمال بی اساس قضاوت عمومی در یک صفت خاص است (به نقل از Bethel، 2010؛ Ries، 2006). به عنوان مثال، اگر تصور می کنید شخصی صمیمی و مهربان است، حتما تعدادی دیگر از صفات مرتبط را به او نسبت می دهید بدون اینکه از درست بودن آنها آگاهی داشته باشید، از جمله سخاوتمند بودن یا زیبایی ظاهری او.

چرا اثر هاله وجود دارد؟

اثر هاله به ما اجازه می دهد تا قضاوت های فوری داشته باشیم، زیرا ما فقط باید یک جنبه از یک شخص یا طراحی را در نظر بگیریم تا در مورد سایر جنبه ها “دانستیم”.

در عصر غارنشینان، حتی ممکن بود این قضاوت‌های فوری حکمتی داشته باشند: برای قد بلند شدن یک فرد باید گوشت زیادی می‌خورد و بنابراین احتمالاً یک شکارچی خوب بود که ارزش گوش دادن به آن را داشت. و یک فرد خوش‌قیافه از تغییر شکل در نبردهای باخته، نیش حیوانات و بیماری‌های ناخوشایند اجتناب می‌کرد، که دوباره آنها را به الگوهایی برای سایر انسان‌های اولیه تبدیل می‌کرد.

آن انسان‌های اولیه که می‌توانستند تصمیم‌های سریع بگیرند، بیشتر از هر کسی که مجبور بود ساعت‌ها به همه مشکلات فکر کند، زنده ماند تا به اجداد ما تبدیل شود. بنابراین، ما تمایل به قضاوت (بیش از حد) سریع بر اساس تعمیم از مقدار کمی داده را به ارث برده ایم.

چرا از کلمه هاله استفاده می‌کنیم؟

کلمه “هاله” از یک مفهوم مذهبی نشات می گیرد. منظور از آن دایره نوری است که به منظور بزرگداشت حرمت مقدس وی یا در بالای سر یک فرد مقدس یا مقدس قرار گرفته است. نقاشی های بی شماری از قرون وسطی و همچنین دوره رنسانس مردان و زنان برجسته ای را با نور آسمانی هاله به تصویر می کشد.

در واقع این نقاشی ها، ناظر را به سمت قضاوت مطلوب درباره شرکت کنندگانشان سوق می دهد. به همین ترتیب ، با توجه به مفهوم روانشناختی “اثر هاله” ، یک ویژگی ثبت اختراع یک شخص خاص ، یک ناظر را به نتیجه گیری کلی درباره آن شخص سوق می دهد (به نقل از الیس، 2018).

سوگیری هاله ای و اثر شاخ

یک ویژگی مثبت منفرد ممکن است استعداد مثبت نسبت به هر جنبه ای از آن فرد را القا کند در حالی که یک ویژگی منفی آن شخص می تواند باعث ایجاد یک برداشت کلی منفی از آن فرد شود. ویژگی اول که در جهت مثبت کار می کند اثر هاله است، دومی که در جهت منفی کار می کند ، همانطور که بعداً بحث خواهیم کرد، اثر شاخ نامیده می شود.

نمونه‌هایی از سوگیری هاله ای

۱- سوگیری هاله ای در کلاس درس

در کلاس درس، معلمان هنگام ارزیابی دانش آموزان، شدیدا مستعد خطای اثر هاله هستند. به عنوان مثال، یک معلم قبل از اینکه ظرفیت دانش آموز را در این زمینه ها ارزیابی کنند، ممکن است طبق نظرات قبلی و شنیده‌هایشان فکر کنند که این دانش آموز باهوش یا تنبل است.

یک مطالعه تحقیقاتی که در سال 1968 توسط روزنتال و جاکوبسون انجام شد، دریافت که معلمان معمولاً انتظارات از دانش آموزان خود را فقط براساس سوابق مدرسه تنظیم کرده و معمولا تمایلی به تغییر عقیده‌شان ندارند.

در این آزمایش، اطلاعات عینی مانند توانایی تحصیلی کودک به همراه عکس دختر یا پسر جذاب یا غیرجذاب به معلمان ارائه شد. نتایج نشان داد که انتظارات معلمان از آینده تحصیلی کودک به میزان قابل توجهی با جذابیت کودک ارتباط دارد. همچنین مطالعه جدیدتر دیگری تأثیر جذابیت را در رتبه بندی در دوره های دانشگاهی مقایسه کرده است که در آن مدرسان می توانند یا نمی توانند ظاهر دانشجویان خود را مشاهده کنند (به نقل از هرناندز-جولیان و پیترز ، 2017).

نتایج پژوهش‌ها

نتایج نشان داد که ظاهر می تواند درجه بندی را در کلاس‌های سنتی تحت تأثیر قرار دهد. دانش آموزانی که جذابیت آنها بالاتر از حد متوسط ​​بود، در کلاسهای آنلاین که در آن مربیان نمی توانند ظاهر دانش آموزان را مشاهده کنند، به نسبت نمرات پایین‌تری کسب می کنند.

۲- سوگیری هاله‌ ای در محل کار

مطالعه ای توسط Parrett (2015) تأثیر زیبایی بر درآمد را بر اساس داده های اوج رستوران ها در ویرجینیا بررسی کرد. او کشف کرد که کارمندان جذاب تر سالانه 1261 دلار بیشتر از کارمندان غیر جذاب درآمد کسب می کنند.


پیشنهاد نویسنده: ارزیابی عملکرد کارکنان


توضیحات اصلی ناشی از این است که مشتریان زن بیشتر از زنان غیرجذاب، به زنان زیبا نگاه می کنند و به آنان اعتماد بیشتری دارند. تبعیض مبتنی بر سلیقه مشتری در اینجا برای زنان بیشتر از مردان است.

علاوه بر این، به نظر می رسید که یک تحقیق در مورد موفقیت تحصیلی و ارزیابی خود به عنوان مکانیسم های واسطه ای برای تأثیر جذابیت و هوش بر فشار مالی و درآمد نشان می دهد که جذابیت جسمی می تواند به طور مستقیم و غیرمستقیم بر درآمد تأثیر بگذارد (به نقل از قاضی هرست و سایمون ، 2009).

۳- سوگیری هاله ای در میان دانشگاهیان و بررسی هوش

مطالعه ای که توسط لندی و سیگال (در سال 1974) انجام شد، تأثیر هاله را بر قضاوت های مرد در مورد صلاحیت علمی زنان نشان داد. در آزمایش از 60 دانشجوی پسر مقطع کارشناسی خواسته شد که مقاله ای را که ظاهراً توسط یک دانشجوی دختر سال اول نوشته شده است، ارزیابی کنند.

دانشجویان کارشناسی پسر باید کیفیت نثر و صلاحیت نویسنده را در ابعاد مختلف ارزیابی کنند. مقالات هم شامل نمونه های ضعیف نوشته شده و هم از نسخه های خوب نوشته شده بود. از 60 شرکت کننده مرد، به 20 نفر عکس زن جذاب به عنوان نویسنده، به 20 نفر دیگر عکس زن جذاب به عنوان نویسنده داده شده و به 20 نفر نهایی هیچ عکسی داده نشده است.

علاوه بر این، در حالی که 30 نفر از شرکت کنندگان نسخه خوب نوشته شده را می خوانند، 30 نفر دیگر نمونه ضعیف نوشته شده را مطالعه می‌کنند. نتایج نشان داد که شرکت کنندگان در هنگام عدم جذابیت نویسنده و در هنگام جذابیت مطلوب ترین مورد را ارزیابی کرده اند.

بعلاوه، تأثیر جذابیت نویسنده در ارزیابی نوشتن او هنگامی برجسته بود که کیفیت عینی مقاله نازل بود. به نظر می رسید این نتایج حاکی از آن است که خوانندگان مرد بیشتر تمایل به تحمل عملکرد ضعیف توسط زنان جذاب دارند تا زنان غیر جذاب.

بررسی ارتباط هوش و سوگیری هاله ای

یک مطالعه جدیدتر نشانه های باقی مانده از هوش در چهره های زن و مرد را بررسی کرده و در عین حال به دنبال کنترل جذابیت مرتبط با اثر هاله است (به نقل از مور، فیلیپو و پرت، 2011).

از بین بیش از 300 عکس از دانشجویان دانشگاه بریتانیا، عکس هایی از چهره های مرکب با هوش بالا از عکس هایی که بالاترین میزان هوش ادراکی را دارند و تصاویر مرکب با هوش کم را از عکس های دارای کمترین هوش درک شده، ایجاد کرده اند. سپس هر گروه از عکس ها بیشتر به صورت های زن و مرد تقسیم شد. شرکت کنندگان در مطالعه ، که شامل 92 مرد و 164 زن بودند، برای جذابیت و هوش، چهره های ترکیبی را ارزیابی می کردند. برای افراد مذکر، گروه هوشی با درک بالا از جذابیت بیشتری نسبت به قسمت های ضد هوش با درک پایین برخوردار بودند.

اثر هاله ای یا خطای هاله ای

علاوه بر این، تصور می شد که چهره های جذاب مردانه ، زنانه و مردانه نیز دوستانه و سرگرم کننده هستند. به نظر می رسد نتایج نشان می دهد که هوش می تواند یکی از عناصر مهم جذابیت در چهره های مردان باشد.

۴- سوگیری هاله ای و مجازات برای جرایم؛ اثرات بر دادگاه

مطالعه ای که توسط مایکل جی افران انجام شد و تأثیرات جذابیت جسمی را در قضاوت مجرم و شدت مجازات های توصیه شده برای مجرمان بررسی کرد، نشان داد که بزهکاران جذاب احتمالاً مجازات های ملایم تری نسبت به مجازات های غیرجذاب برای همان جنایت دارند! (به نقل از افران، 1974)) طبق این مطالعه، تصور جامعه که معتقد است افراد جذاب تر چشم انداز بهتری برای آینده دارند نسبت به افرادی که جذابیت کمتری داشتند، این اختلاف را نشان می دهد.

با این حال، مطالعه دیگری در همین زمینه توسط سیگال و استروو شواهد ظریف تری را نشان داد (سیگال و استروو ، 1975). این آزمایش یک سرقت فرضی و یک کلاهبرداری فرضی را ارزیابی کرد. در حالی که اولی درگیر خرید غیرقانونی یک کلید و اختلاس 2200 دلار در یک زن بود، دومی درگیر یک زن بود که ترغیبش کند 2200 دلار در شرکتی که وجود ندارد سرمایه گذاری کند.

در این سرقت (که مربوط به جذابیت مجرم نبود)، در کمال تعجب متهم جذاب یک مجازات ملایم تر از یک مورد غیرجذاب دریافت کرد! با این حال، در کلاهبرداری (جایی که این جرم به جذابیت مجرم مرتبط بود)، متهم جذاب تر مجازات شدیدتری را دریافت کرد!

نتایج این پژوهش

به نظر می رسید نتایج نشان می دهد که نرمشی عادی که به جنایتکار جذاب تری داده می شود، هنگامی که ماهیت جرم درگیر جذابیت مجرم باشد، تغییر داده یا نفی می شود. پس این اثر در دادگاه‌ها چندان به داد افراد جذاب نخواهد رسید!

تاریخچه سوگیری هاله ای و روانشناسی

روانشناس آمریکایی فردریک ال. ولز (1907) برای اولین بار اثر هاله را در مطالعه رتبه بندی شایستگی ادبی نویسندگان شناسایی کرده و به نام خود ثبت نمود. با این حال، این ادوارد تورندیک بود که برای اولین بار آن را با شواهد تجربی تشخیص داد. تورندایک یک رفتارگرای اولیه بود که در روانشناسی یادگیری فرو رفت. وی رسماً اصطلاح “خطای هاله” را در سال 1920 در مقاله خود، “خطای ثابت در رتبه بندی های روانشناختی” معرفی کرد.

اثر هاله ای

تورندایک اثر هاله را تعصبی شناختی توصیف کرد که به موجب آن یکی از جنبه های شخص نظرات شخص را درباره ابعاد و ویژگی های دیگر آن شخص شکل می دهد. اگرچه تورندایک در ابتدا این اصطلاح را فقط برای اشاره به مردم به کار می برد، اما متعاقباً، استفاده از آن حتی در حوزه های بازاریابی نیز گسترش یافته است.

در یک خطای مداوم در رتبه بندی های روانشناختی، Thorndike (1920) سعی کرد این سوگیری شناختی را از طریق همانند سازی توصیف کند. در آزمایش برای مطالعه، او از دو افسر فرمانده در ارتش می خواهد که سربازان خود را بر اساس عقل، ویژگی های جسمی (مانند صدا، هیکل، انرژی، آراستگی و تحمل)، مهارت های رهبری و خصوصیات شخصی (مانند وفاداری، ازخودگذشتگی، همکاری و اعتماد پذیری).

نتایجی حیرت انگیز!

تعصبی که وی فکر می کرد رتبه بندی ها را مشخص می کند، تأیید شد. تورندایک کشف کرد که جذابیت فرد به طور قابل توجهی بر چگونگی ارزیابی سایر صفات آن شخص تأثیر می گذارد. مطالعه او همبستگی های قابل توجهی را نشان داد. همبستگی برای هیکل با شخصیت 28/0، برای هیکل با هوش 31/0 و برای هیکل با رهبری 39/0 بود!

به نظر می رسد این امتیازات تحت تأثیر یک تمایل مشخص به یک فرد به طور کلی خوب یا بد دیده می شوند و سپس به نتیجه گیری درباره سایر خصوصیات آن شخص می پردازند. این نتیجه گیری ها بر اساس برداشت اولیه یا احساس عمومی مربوط به افراد مربوطه بود.

به عنوان مثال، رتبه بندی بر روی یک ویژگی خاص یک افسر اغلب روند درجه بندی را در جهت ویژگی خاص درک شده آغاز می کند. یک ویژگی مثبت باعث ایجاد یک روند مثبت، و یک ویژگی منفی یک روند منفی می شود.

سوگیری هاله معکوس یا اثر شاخ؛ آیا اثر شاخ تاثیرگذار است؟

اثر هاله معکوس به پدیده ای اشاره دارد که به موجب آن ادراکات مثبت از شخص می تواند عواقب منفی به همراه داشته باشد (ادوارد ، 2004). خطاهای در رتبه بندی ممکن است باعث ایجاد اعتبار و قابلیت اطمینان شوند. از طرف دیگر، تغییرات در رتبه بندی ممکن است در واقع ، تغییر و تحولات واقعی در رفتار را منعکس کند – در نتیجه نشانگر یک ظاهر کاملاً قابل اعتماد است. این احتمال با تحقیق در مورد زنان و مردان نشان داده شده است.

پژوهش‌ها در زمینه اثر شاخ

آزمایشی که جوزف فورگاس بر روی 246 فرد انجام داد این موضوع را اثبات می کند. به دنبال یادآوری وقایع شاد یا غم انگیز گذشته، شرکت کنندگان در این کار موظف شدند مقاله ای فلسفی با تصویری از یک زن جوان یا یک پیرمرد به عنوان نویسنده بخوانند.

نتایج نشان داد که کسانی که حوادث غم انگیزی را به خاطر آورده اند، بنابراین در روحیه منفی برای زن جوان امتیاز کمتری دارند. در اینجا، به نظر می رسد که تأثیر منفی اثر هاله را از بین برده یا معکوس کرده است. علاوه بر این، همانطور که در بالا در مورد مطالعه سیگال و استروو ذکر شد ، افرادی که با استفاده از زیبایی ظاهری خود به نفع خود مرتکب جرم می شوند، مجازات سخت تری نسبت به مجرمان غیرجذاب دریافت می‌کنند. (سیگال و استروو، 1975).

سخن پایانی

اثر هاله ای و اثر شاخ هر دو جزوی اجتناب ناپذیر و جدایی ناپذیر در زندگی ما هستند. خوب است بکوشیم تا ضمن آگاهی از اثرات این سوگیری بر قضاوت‌ها و انتخاب‌هایمان در زندگی، اثرشان را بر استدلال‌هایمان کم کنیم.

امتیاز دهید
منبع simplypsychology Clifford, M. M., & Walster, E. (1973) Psychological bulletin, 110(1), 109.
مطالب مرتبط
نظر دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.