نوروساینس خلاقیت
مغز انسان توسط شیار نسبتا عمیقی به نام شیار طولی به دونیمکره تقسیم می شود. نیمکره راست و نیمکره چپ. نیمکره چپ در 95 درصد افراد غالب و در 5 درصد باقی مانده یا هردوطرف همزمان غلبه دوطرفه دارد و یا به طور نادرتر سمت راست به تنهایی تکامل بیشتری می یابد. عملکردهای عالی مغز که به آن هوش می گوییم و توانایی های آکادمیک مربوط به نیمکره غالب است. اگر ناحیه تفسیر کلام که مهمترین بخش نیمکره چپ است، آسیب ببیند قطعا شخص تقریبا تمامی اعمال فکری همراه با کلام یا مهارت هایی مثل قدرت خواندن، اعمال ریاضی، قدرت تفکر در مسائل منطقی را از دست می دهد. نیمکره راست مغز که نیمکره مغلوب است، در کارهایی که مستلزم شناختن طرح ها، شکل ها، ساختن اشیاء سه بعدی و ادراک فضایی، تفسیر موسیقی، لحن صدای افراد، تفسیر یک تابلو مینیاتوری یا تئاتر روی صحنه، شناختن چهره که در رشته های مختلف هنری به خصوص هنرهای تجسمی و نمایشی از اهمیت ویژه ای برخوردار است کارآمدتر است. همچنین درک آثار هنری ارتباط نزدیکی با مکانیزم های مرتبط با حافظه دارد.
البته که خلاقیت در یک بخش مجزا از مغز یافت نمی شود. این روند در سراسر مناطق مختلف به اشتراک گذاشته می شود و شامل مجموعه ای از فعالیت های عصبی مغز است. سه شبکه در ذیل مطرح می شوند که نقش مهمی در تفکر خلاق دارند.
سه شبکه دخیل در تفکر خلاق
شبکه کنترل اجرایی توجه
چنانچه فعالیتی نیاز به تمرکز کامل داشته باشد شبکه کنترل اجرایی توجه فراخوانده خواهد شد. با پیوند مناطق جانبی قشر پیشانی و مناطق به سمت عقب آهیانه، این شبکه باعث جذب کامل توجه به یک فعالیت و استفاده حافظه فعال می شود.
شبکه تخیل یا تصویرسازی
شبکه تخیل یا تصویرسازی برای ساخت شبیه سازی های روانی پویا مورد استفاده قرار می گیرد که در عمق قشر پیشانی و لب آهیانه ای با اتصال به بخش های قشر ملتحمه عمل می کند و تصاویر براساس تجارب قبلی ایجاد شده و تصورات سناریوها و رویدادهای جایگزین شکل می گیرد. این شبکه در شناخت اجتماعی و همدلی نیز دخالت دارد و نقش مهمی در کمک به ما در اینکه تصور کنیم فرد دیگری ممکن است در حال تفکر باشد نیز دارد.
شبکه سالینس
قشرهای پشتی قدامی و اینسولا قدامی چپ دارای شبکه سالینس هستند. این سری مدار به مغز ما کمک می کند که به کدام ورودی ها توجه کنیم. و کدام را نادیده بگیریم.
نقش مهاری پنهان
مغز مستلزم این است که پیوسته اطلاعات نامناسب وارد بر حواس ما را متوقف کند و بر اطلاعات ورودی که مورد توجه قرار می گیرند، تمرکز درستی داشته باشد. بدون مهار ناچار خواهیم بود، همه چیز را در اطرافمان درک کنیم. بعضی از مطالعات کاهش مهار را در روانپریشی با سایکوز نشان می دهند. با این حال مطالعه ای با استفاده از افراد با بهره هوشی نشان می دهد که افراد دارای مهار پایین تر خلاق بوده اند. مطالعه ای در سال 2008 منتشر شد که ارتباطات عصبی فی البداهه، جاز در مغز پیانیست ها را بررسی کرد. آنها اسکن های MRI مغز آنها را انجام دادند به طوری که قطعه هایی را به خوبی تمرین می کردند و نتایج با استفاده از اسکن های گرفته شده مقایسه می شد. آنها دریافتند که فعالیت در کورتکس پیشانی، فعال شدن کانال قشر پیشانی جلو وجود دارد و غیرفعال سازی گسترده مناطق اربیتال جانبی و دورسولترال پری فرونتال (پیشانی) همراه است. به عبارت دیگر بخش هایی از مغز که مسئول خودنظارتی و کنترل آگاهانه فعالیت بودند سرکوب شدند. مناطق اوربیتا جانبی و دورسولترالری فرونتال می توانند به عنوان ماژول های خودآزمایی مغز مورد بررسی قرار بگیرند و اطمینان حاصل می شود که ما با خواسته های اجتماعی و مهار عملکرد نامناسب مواجهه می شویم. و در مطالعه دیگری در سال 2012 انجام شد، نتایج شباهت هایی را با آزمایش پیانیست ها به اشتراک گذاشت. قشر فرونتال مجددا منطقه اصلی فعالیت است. بخش مدیال (منطقه اتوبیوگرافی) فعال سازی می شود. درحالی که منطقه دورسولترال (خودنظارتی) غیرفعال می شود. علاوه براین افزایش فعال سازی نیمکره مخچه مشاهده شد که این منطقه در انجام وظایفی از جمله به یادآوری و سازگاری الگوهای ریتمیک نقش دارد.
موج آلفا
از زمان کشف و توسعه EEG دانشمندان خروجی الکتریکی مغز را در طول فعالیت های مختلف اندازه گیری کرده اند. یک نوع خروجی نورولوژیکی به نام امواج آلفا در روند خلاقیت دخیل بوده است. امواج آلفا در طول آرامش بیداری با چشمان بسته قوی هستند. برخی دانشمندان قدرت امواج آلفا را به سطوح خلاقیت مرتبط می سازند. از در مطالعه ای از افراد خواسته شد که راه حل های اصلی احتمالی را درنظر بگیرند. نتایج نشان داد که راه حل های خلاقانه تر با افزایش قابل توجهی در امواج آلفا همراه بود.