تاثیر نقاشی در رشد خلاقیت کودکان
نقاشی در کودکان یکی از مهمترین سرگرمی های دوران کودکی است. تمام کودکان زمانی که قادر می شوند قلم به دست بگیرند، ابتدا با ترسیم خطوط، نقاشی کردن را می آموزند. همزمان با رشد جسمانی و ذهنی کودک، ترسیم های او نیز پیشرفته تر و کامل تر می گردد. نقاشی کودکان چیزی بی محتوا یا بدون ارزش نیست. بلکه فعالیتی است که دارای ارزش محتوایی بسیار بوده و از جنبه های مختلف هنری، بالینی و آموزشی قابل توجه و بررسی است. لازم است به همه کودکان فرصت و امکانات لازم برای نقاشی کردن داده شود و در این میان هستند کودکانی که آمادگی و یا استعداد بالاتری دارند و با ایجاد امکانات لازم و بسترسازی مناسب، خلاقیت و استعداد هنری آنها شکوفا می گردد.
تاثیر بیشتر نقاشی بر خلاقیت
سوال مهمی که در این بین مطرح می شود این است که چه کنیم تا نقاشی کردن، سبب رشد خلاقیت و استعداد کودکان گردد و آن را محدود نسازد؟ به همان میزان که نقاشی می تواند سبب رشد خلاقیت و استعداد هنری کودک گردد، به همان میزان نیز میتواند محدود کننده و از بین برنده خلاقیت و استعداد کودکان گردد. فروبل در قرن نوزدهم اعتقاد داشت بین خلاقیت، تخیل و زندگی درونی کودک ارتباط وجود دارد. بنابراین هر چه قدرت تخیل کودک گسترده تر گردد، خلاقیت او نیز افزایش خواهد یافت.
رشد و تحولات ذهنی کودک و ارتباطات آموزشی با بزرگسالان، روند ترسیم و نقاشی کودکان را دچار تحولاتی می کند. کودکان به طور معمول واقعیات اطراف خود را کپی نمی کنند، بلکه آنچه را در ذهن خود دارند ترسیم می کنند. پیاژه اعتقاد داشت نقاشی کودکان فعالیتی است میان بازی و تصویر ذهنی، که کودک از طریق آن دنیای واقعی خود را بازنمایی می کند (توماس و سیلکی،..). در حقیقت کودکان آنچه را که در دنیای واقعی می بینند، در ذهن خود پردازش کرده و سپس به شیوه خود ترسیم می نمایند.
یکی از روش های معمول در آموزش نقاشی به کودکان، روش تکمیلی است. این روش یکی از روش های کاملا محدود و بسته می باشد که اگر به طور مداوم از آن استفاده شود منجر به افت خلاقیت در کودک می گردد. چرا که این روش سبب می شود کودک نتواند توانایی های خود را بروز دهد و در نهایت نوعی رفتار قالبی و تقلیدی در آنان شکل خواهد گرفت و هما نگونه که می دانید تقلید و کپی کردن آفت مهم خلاق بودن است. روش تکمیلی معمولا در کتاب های نقاشی و سرگرمی کودکان دیده می شود. کتاب هایی که معمولا کپی کردن را به کودکان می آموزند. البته این کتاب ها گاهی برای ابتدای روند آموزش و آشنایی کودک با محرک های مختلف محیطی مناسب است ولی استفاده زیاد و همیشگی، روح خلاقیت و استعداد هنری کودک را از بین می برد. همچنین گذاشتن اشیای مختلف در مقابل کودک و اینکه کودک از روی آنها نقاشی کند، جز آنکه ذهنیت و تخیل کودک را تضعیف کند، تاثیر دیگری ندارد. برای افزایش و تقویت قوای تخیل کودک، روش های بسیار دیگری وجود دارد. بهترین روش همان آزاد گذاشتن قوای تخیل کودک است. هر آن چیزی که قدرت ذهن را محدود کند، خلاقیت را نیز محدود میکند. بنابراین نقاشی های تقلیدی و کپی برداری شیوه مناسبی برای آموزش نقاشی به کودکان نیست. چرا که تقلید و کپی کردن ذهن و قوای تخیل را از پرواز بر فراز ناشناخته های درون باز می دارد و تنها منحصر به محرک های مشخصی می کند.
تورنس (1969)، نظریه پرداز بزرگ خلاقیت روش های بسیاری برای رشد خلاقیت به کار می برد. او اعتقاد داشت محدود کردن کودکان یکی از موانع بروز خلاقیت است. تورنس از نقاشی کردن به شیوه های مختلف برای پرورش خلاقیت استفاده می نمود. یکی از روش هایی که او استفاده می کرد، روش ترسیم داستان بود. در این روش او داستانی را برای کودکان بازگو می کرد و از آنها می خواست تا صحنه هایی از داستان را بازنمایی و ترسیم کنند. این روش هم قوای تخیل کودک را به کار می گیرد و هم تمرکز و دقت او را افزایش می دهد چرا که کودک یاد می گیرد با دقت و تمرکز داستان را گوش کرده و آن را به خاطر سپرده و سپس ترسیم کند. شما والدین و مربیان گرامی نیز می توانید از این روش و شیوه های مشابه بهره ببرید. داستانی را برای کودک بخوانید و از او بخواهید کل داستان، بخش هایی از آن یا برداشت خود را از داستان نقاشی کند. یا از او بخواهید خودش داستانی را ساخته و ترسیم کند، بدین ترتیب او کتاب داستانی را برای خود طراحی می کند. روش دیگر برای پرورش قوای تخیل، روش تصور کن و بکش، است. در این روش از کودک بخواهید چیزی را تصور کرده و سپس نقاشی کند. سعی کنید موضوعات تکراری یا کلیش های نباشد، مثلا از او بخواهید دنیای زیر آب یا کف دریا و اقیانوس را تصور کرده و نقاشی کند. به او بگویید چشمانش را ببندد و زیر دریا را تصور کند، از او بپرسید چه می بیند؟ سپس از او بخواهید تا هر آنچه در ذهن خود تصور می کند، ترسیم کند. یا از او بخواهید یک شی مثلا یک خانه، درخت، جنگل و… را تصور کند. از او بخواهید خانه را از بالا، پایین، پشت شیشه بخار گرفته، زیر نور ماه، زیر باران، از نمای دور، نزدیک و … نقاشی کند. یا از او بخواهید کهکشان، درون بدن، اعماق زمین، خانه مورچهها و… را ترسیم کند. با این روش ذهن کودک فعال شده و تخیل او بهبود می یابد. روش دیگری که تورنس استفاده می کرد، آن بود که خطوط یا اشکالی را ترسیم می کرد و از کودک می خواست با آن تصاویری را ترسیم کند. او از کودکان بزرگ تر می خواست تا عجیب ترین شکل ممکن را که به ذهن می رسد، نقاشی کند.