هوش هیجانی چیست؟
چه عاملی موجب تمایز انسان های بسیار موفق و معمولی می شود؟ عاملی که روانشناسان آن را هوش هیجانی یا EQ می نامند.
هنگامی که دانیل گلمن مدیران نزدیک به 200 شرکت را مورد بررسی قرار داد، دریافت که هوش هیجانی دو برابر مجموع بهره هوشی و توانایی فنی افراد در عملکرد آنان اهمیت دارد.
همه ما با کلمه ی IQ (Intelligence Quotient) آشنا هستیم. IQ یا بهره هوشی روشی برای اندازه گیری هوش عقلانی انسان ها می باشد و آزمون های بسیاری میزان بهره هوشی افراد را اندازه گیری می کنند. بهره هوشی بالا نشان دهنده توانایی هاش شناختی یا توانایی یادگیری و درک بالا می باشد. افرادی که از ضریب هوشی بالاتری برخوردارند در مقایسه با آنان که ضریب هوشی پایین تری دارند، احتمالا پیشرفت تحصیلی بهتری دارند.
در نتیجه فرض می شود که این دسته از افراد، موفقیت های بیشتری در کار و زندگی شخصی کسب کنند، اما نادرستی این فرض ثابت شده است. در سال های اخیر، پژوهشگران به این نتیجه رسیده اند که موفقیت به عاملی بیش از باهوش بودن نیاز دارد.
انسانی که واقعاً موفق است همیشه بر احساساتش تسلط کامل دارد.
تعریف هوش هیجانی
هوش هیجانی (EI یا EQ) یک مفهومی مدرن تر از بهره هوشی است و در اواسط دهه 1990 توسط دانیل گلمن ایجاد شد.
EQ معیاری برای سنجش توانایی افراد در تشخیص و مدیریت احساسات خود و احساسات دیگران می باشد.
هوش احساسی و بهره هوشی هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند. به عبارتی، استعداد تحصیلی (IQ) هیچ ارتباطی با نحوه درک و برخورد افراد با احساسات خود و احساسات دیگران (EI) ندارد. این موضوع کاملا منطقی به نظر می رسد؛ همه ما افراد بسیار باهوشی را ملاقات کرده ایم که نمی دانند چگونه با دیگران و احساسات خود برخورد کنند.
برخی از افراد دارای ضریب هوشی بالا و هوش هیجانی پایین و بالعکس هستند، در حالی که برخی از افراد در هر دو، نمره بالایی می گیرند و برخی دیگر نه IQ و نه EQ بالایی دارند.
این دو معیار، اشکال مختلف هوش انسان ها و مولفه های روانی آن ها را اندازه گیری می کنند.
هوش احساسی یا هیجانی، بخشی از روان انسان است که می توانیم با یادگیری و تمرین مهارت های جدید آن را توسعه داده و بهبود بخشیم. ضریب هوشی و شخصیت معیارهای ایستا هستند و احتمالاً در طول زندگی به طور معقول ثابت خواهند ماند اما با بهبود هوش هیجانی، می توان میزان موفقیت های خود در زندگی را افزایش دهیم.
آزمون های هوشی آنلاین زیادی برای سنجش ضریب هوشی، EQ و شخصیت در سایت جعبه ابزار ذهنی در دسترس شما قرار دارد.
تست هوش هیجانی بارآن، یکی کاربردی ترین آزمون اندازه گیری هوش هیجانی است.برای انجام این آزمون، بر تست هوش هیجانی بارآن کلیک نمایید و وارد آزمون شوید.
EQ از طریق نحوه ی پیشرفت فرد در زندگی، ایجاد روابط معنا دار با دیگران، مهارت ارتباط بین فردی، توانایی در مدیریت احساسات قابل سنجش است.
مزایای هوش هیجانی بالا
- برقراری و حفظ روابط بین فردی و سازگاری با موقعیت های گروهی، برای افراد با هوش هیجانی بالاتر آسان تر از دیگران می باشد.
- افراد با هوش هیجانی بالاتر، بهتر می توانند وضعیت روانی خود را درک کنند، موقعیت های پر استرس را مدیریت کنند و کمتر در معرض ابتلا به افسردگی قرار بگیرند.
مولفه های هوش هیجانی
دانیل گلمن هوش هیجانی را به مهارت ها و شایستگی های شخصی و اجتماعی تقسیم کرد.
مهارت های شخصی
مهارت های شخصی سه مولفه را به خود اختصاص می دهد.
1. خودآگاهی (Self Awareness)
خودآگاهی شامل موارد زیر است:
- آگاهی احساسی
- خود ارزیابی دقیق
- اعتماد به نفس
خودآگاهی، مهارتی است برای آگاهی و درک هیجانات زمانی که بروز پیدا می کنند و شکل می گیرند. نام گذاری احساسات به عنوان منفی یا مثبت، اشتباهی مطلق است. در عوض، می بایست از احساسات مناسب یا نامناسب استفاده کنیم.
به عنوان مثال ، عصبانیت معمولاً با یک احساس منفی همراه است. با این حال، در شرایطی خاص، عصبانیت احساسی کاملا منطقی در نظر گرفته می شود. هوش هیجانی به ما کمک می کند عصبانیت خود را بشناسیم و علت رخ دادن این احساس را درک کنیم. خودارزیابی احساسات و عواطف، به بهبود اعتماد به نفس و عزت نفس شما کمک می کند.
برای اطلاعات بیشتر، به صفحه ی خودآگاهی مراجعه کنید.
مقاله مشابه:آموزش خودآگاهی به کودکان
2. خودتنظیمی هیجانی یا خودمدیریتی (Self Regulation)
خودتنظیمی شامل موارد زیر است:
- خود کنترلی
- قابل اعتماد بودن
- وظیفه شناسی
- تطبیق پذیری
- نوآوری
زمانی که از احساسات خود آگاه شدید، مهارت خودتنظیمی به مدیریت و تنظیم آن هیجانات مربوط می شود. خودکنترلی اصلی ترین بخش این مولفه است.
3. انگیزه (Motivation)
آخرین بعد مهارت های شخصی هوش هیجانی، انگیزه است.
خود انگیزشی شامل انگیزه شخصی ما برای پیشرفت و کسب موفقیت، تعهد به اهداف، ابتکار یا آمادگی برای عمل به فرصت ها، و خوش بینی و تاب آوری است.
خود انگیزشی و مدیریت زمان شخصی، مهارت های کلیدی در این مولفه هستند. از خود انتظارات نامعقول نداشته باشید، یاد بگیرید قطاع باشید و خواسته های نامعقول را از خود مطرح نکنید ، یاد بگیرید که قاطع باشید و در پاسخ هر خواسته ای “بله” نگویید.
مهارت های اجتماعی و بین فردی
مهارت های بین فردی، توانایی ما در برقراری ارتباط و تعامل با دیگران است. این مهارت به ما کمک می کند تا به طور روابطی قوی و معنادار ایجاد کنیم و دو جنبه کلیدی را شامل می شود.
1. همدلی (Empathy)
همدلی عبارت است از آگاهی از نیازها و احساسات دیگران چه به صورت فردی و چه به صورت گروهی، و این که بتوانید مسائل را از دیدگاه دیگران مشاهده کنید.
همدلی به ما کمک می کند تا درک قوی تری از شرایط دیگران داشته باشیم و خود شامل درک دیگران، تمایل به کمک و رشد دیگران، استفاده از تنوع و آگاهی سیاسی می شود.
همدلی کردن اغلب امری دشوار است. افراد همدل یادمی گیرند که به نشانه های ارتباطی کلامی و غیر کلامی دیگران مانند حرکات بدن، علائم فیزیکی احساست به طور موثری گوش دهند. این افراد سعی می کنند با سوال پرسیدن اطلاعات بیشتری درباره ی احساسات دیگران کسب کنند، احساسات دیگران را می پذریند و حتی اگر مخالف آن ها باشند، از خود احترام نشان می دهند. افراد همدل از ارائه نظرهای قضاوت کننده، تحقیر کننده و تضعیف کننده خودداری می کنند.
2. مهارت های اجتماعی (Social Skills)
مهارتهای اجتماعی شامل طیف وسیعی از مهارت های ارتباطی و بین فردی است و شامل رهبری تاثی گذار، مدیریت تعارض، کار تیمی و .. می باشد.
اصطلاح “مهارت های اجتماعی” طیف گسترده ای از مهارت ها را پوشش می دهد، که بسیاری از آنها ریشه در عزت نفس و اعتماد به نفس شخصی دارند. در صورتی که مهارت های اجتماعی، سخنرانی کردن، شنونده خوب بودن، قابل اعتماد بودن را در خود ارتقا بخشید،ار نظر دیگران کاریزماتیک تر و جذاب تر به نظر خواهید رسید و همین موضوع، میزان عزت نفس و اعتماد به نفس شما را افزایش می دهد و باعث می شود نسبت به خود احساست مثبت تری را تجربه کنید و درک و پذیرش بیشتری از هیجانات خود داشته باشید.