مشکل خیال پردازی ناسازگار

خیال پردازی خوب است اما تا زمانی که بهنجار باشد. خیال پردازی بیش از حد و به صورت ناسازگار می‌تواند مشکلاتی را به همراه داشته باشد. خیال پردازی حد و اندازه‌ای دارد و تنها در صورتی مفید است که در راستای رشد و پیشرفت فردی باشد. داشتن رویا و یا به قول بعضی‌ها خیال‌پردازی، یکی از مکانیسم‌های دفاعی بدن ما است که اگر به جا و درست استفاده شود، مفید و کارآمد خواهد بود. اما اگر نادرست استفاده شود و با عملکرد عادی زندگی ما تداخل پیدا کند، می‌تواند مخرب باشد. همانند مواقعی که گریه می‌کنیم یا خشمگین می‌شویم و یا دچار هر هیجان دیگری می‌شویم، رویا داشتن نیز یک مکانیسم هیجان‌مدار است. افرادی که بتوانند در زندگی خود خیال پردازی ناسازگار را کنترل کنند و آن را به طور درست و بهینه به کار گیرند، موفق خواهند بود.

وقتی کودک هستیم، خیال پردازی‌های ما غیرمنطقی هستند اما به سمت نوجوانی و جوانی که پیش می‌ر‌ویم، خیال پردازی‌هایمان حالت منطقی‌تر به خود می‌گیرد. در این مرحله، افرادی که قادر به مدیریت خیال پردازی بیش از حد خود هستند، می‌توانند از آن برای پیشرفت و تحقق اهدافشان استفاده کنند. به عنوان مثال، تخیل و رویا پردازی ژول ورن نقطه شروعی برای ایجاد تحول و پیشرفت‌های بزرگ شد.

در دو حالت باید با یک روانشناس مشورت کنید:

  • زمانی که شدت و دفعات خیال پردازی ناسازگار کودک زیاد بشود، به طوری که در خانه، مهمانی، هنگام بازی با همسالان یا هر جای دیگر دائم هذیان گویی کند.
  • زمانی که در سنین مدرسه همچنان در دنیای خیالی خود سیر کند و مرز واقعیت و خیال را متوجه نباشد. برای مثال، همبازی خیالی‌اش را با خود به مدرسه ببرد و هنگام درس با او حرف بزند و متوجه نباشد که در اطرافش چه می‌گذرد.

این گونه خیال پردازی بیش از حد و ناسازگار می‌تواند ناشی از مشکلات خانوادگی، کمبودهای عاطفی، اضطراب و دیگر عوامل باشد. این مسائل کودک را از دنیای واقعی بیزار می‌کند و به صورت افراطی به دنیای خیالی می‌کشاند. برطرف کردن این مشکلات می‌تواند از بروز خیال پردازی ناسازگار و افراطی در کودکان پیشگیری نماید.

تخیل بیش از حد چیست؟

افرادی که تخیل بیش از حد فعال دارند، بخش بزرگی از وقت خود را در دنیایی که خود خلق کرده‌اند، می‌گذرانند. این افراد دارای تخیلات غنی و زنده، تجربیات حسی شدید و توانایی قوی در معنا بخشیدن به این تصاویر و احساسات هستند. آنها معمولاً قصه‌گوها و نقش‌آفرینان خوبی هستند و می‌توانند در رویاهای خود غرق شوند. با این حال، خیال پردازی بیش از حد یا تخیل بیش از حد ممکن است حواس آنها را از زندگی واقعی منحرف کند و پیامدهایی برای سلامت روانی داشته باشد.

هنگامی که خیال پردازی تبدیل به اختلال می شود

افرادی که دارای تخیلات بیش از حد فعال هستند، ممکن است به عنوان افراد دارای رویاپردازی ناسازگار یا FPP طبقه‌بندی شوند. با این حال، هیچ یک از این شرایط در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، ویرایش پنجم (DSM-5) شناسایی نشده است.

رویا و خیال پردازی

رویا و خیال پردازی یک احساس روانی است و دو نوع دارد:

  • رویای آگاهانه
  • رویای ناخودآگاه

رویای آگاهانه

رویا و خیال پردازی آگاهانه یک وضعیت خلق کردنی تصوری در یک فرد است که بیانگر خواسته‌ها و یا اهداف وی می‌باشد. برخی اوقات خیال پردازی بیش از حد می‌تواند بسیار بعید باشد و برخی ممکن است کاملاً واقع‌بینانه باشند.

خیال پردازی‌ها می‌توانند طبیعت جنسی نیز داشته باشند.

معنای دیگر خیال پردازی، چیزهایی است که واقعی نیستند، و هیچیک از حواس پنج‌گانه آنها را درک نمی‌کند، اما در تصور واقعی می‌نمایند. در زندگی روزمره، اغلب افراد افکار خود را با یک سری رویاهایی همراه می‌کنند که آرزو دارند و یا مایل به انجام آنها بوده‌اند. به عنوان مثال: به جای تلاش واقعی در نزدیکی به دوستان و یا کسب موفقیت، تصور می‌کنند که موفق و محبوب هستند.

هنگامی که رویا و خیال پردازی افراطی شود، می‌تواند بیانگر یک صفت از اختلال شخصیت خودشیفتگی باشد. قطعاً کسی که زیاد خیال پردازی می‌کند، هیچ دوست نزدیکی ندارد.

مزایای رویا و خیال پردازی

  • رویا و خیال پردازی می‌تواند سودمند باشد و جنبه جبرانی آرزوها، بهبود دهنده و کوچک شمردن گرفتاری‌ها و گریز از مشکلات داشته باشد. همچنین رویاها می‌توانند در هنر، ادبیات، خلاقیت و نوآوری مؤثر باشند.
  • رویا و خیال پردازی می‌تواند یک مکانیسم دفاعی باشد. مردان و زنان نمی‌توانند براحتی از گذران زندگی رضایت داشته باشند، اما به سادگی می‌توانند به تحقق آرزوهای خیالی خود بپردازند.
  • خیال پردازی‌ها ممکن است یک منبع با ارزش باشند. این رویاها می‌توانند علاقه و انگیزه را بالا ببرند. هنرمند می‌تواند رویا و خیال پردازی خود را به آفرینش‌های هنری تبدیل کند.

هنگامی که خیال پردازی تبدیل به اختلال می شود

رویای ناخودآگاهانه / حرف زدن با خود و خیال پردازی

رابطه کودک در حال رشد با جهان داخلی خود می‌تواند شامل رویای ناخودآگاهانه باشد. این نوع فعالیت و بازی در داخل شخص به عنوان رویای ناخودآگاه شناخته شده است. این رویاها اغلب بسیار خشن و تهاجمی‌اند و متفاوت از رویاها یا خیال پردازی آگاهانه می‌باشند.

ناخودآگاه یعنی ساختن رویای ارتباط با اشیاء و موضوعات. در این حالت، افراد ممکن است در دنیای خیالی خود غرق شوند و با خود حرف بزنند، که این نوع از خیال پردازی می‌تواند در برخی مواقع به شکل مضر و ناسازگار بروز پیدا کند.

  • رویای ناخودآگاهانه یک تفکر بنیادی و ذاتی است.
  • به عنوان بازنمود ذهنی از غرایز فردی عمل می‌کند.
  • معادل روانی مکانیسم دفاعی ذهن است.

رویاهای ناخودآگاهانه و خیال پردازی‌های بیش از حد اعمال نفوذ مداوم در طول زندگی دارند، هم در افراد نرمال و هم در افرادی که مشکلات روانی دارند. تفاوت در نوع دروغ گفتن و توهمات غالب در هر شخصیت خاص ناشی از این است که چگونه افراد می‌توانند مرز بین واقعیت و خیال را تشخیص دهند و خیال پردازی ناسازگار ممکن است منجر به اختلالات روانی شود.

رویاپردازی ناسازگار و نابهنجار / خیال پردازی بیش از حد

رویا پردازی ناسازگار (یا خیالبافی ناهنجار) و یا به زبان انگلیسی Maladaptive Daydreaming، به گونه ای از رویا پردازی گفته می شود که شخص به صورت افراطی آن را انجام می دهد و عموما تا چند دقیقه ی اول، خود به طور کامل متوجه انجام این کار نیست. علاوه بر این، در رویا پردازی ناسازگار، شخص دقیقه ها و گاهی ساعت ها از کار خود دست کشیده و به رویا پردازی و ساخت سناریوهای مختلف در ذهن خود می پردازد.

کتاب خواندن، تماشای فیلم، یا سر رفتن حوصله می توانند عوامل شروع کننده این گونه رویا پردازی باشند. به این شکل که شخص در حین خواندن کتاب، ایده ای به ذهنش می رسد که ناگهان غرق در تفکر درباره ی آن می شود. دقایقی بعد، خود را در حال ساختن داستان ها و سناریوها و همچنین در حال صحبت درباره آن موضوع می بیند. گاهی از موضوع اولیه نیز رد شده و به موضوعات دیگر می رسد.

گفته می شود که این گونه رویا پردازان، معمولا به صورت ناخودآگاه، برای فرار از واقعیات زندگی و یا پنهان کردن ضعف خود در بخشی از زندگی اقدام به این گونه رویا پردازی می کنند. برخی پزشکان نیز از این رویا پردازی افراطی، برای افرادی که دچار افسردگی یا اضطراب اجتماعی هستند، استقبال می کنند.

رویاپردازی ناسازگار و نابهنجار / خیال پردازی بیش از حد

رویاپردازی ناسازگار (یا خیالبافی ناهنجار) که در زبان انگلیسی به آن Maladaptive Daydreaming گفته می‌شود، به گونه‌ای از رویا پردازی اطلاق می‌شود که فرد به صورت افراطی آن را انجام می‌دهد. افراد مبتلا به خیال پردازی بیش از حد معمولاً در ابتدا متوجه این کار نمی‌شوند و برای دقایق و گاهی ساعت‌ها از کارهای روزمره خود دست کشیده و درگیر ساخت سناریوهای مختلف در ذهن خود می‌شوند.

عوامل مختلفی مانند کتاب خواندن، تماشای فیلم یا حتی سر رفتن حوصله می‌توانند باعث شروع این نوع رویا پردازی ناسازگار شوند. برای مثال، هنگامی که فرد در حین خواندن کتاب به ایده‌ای برخورد می‌کند و ناگهان غرق در تفکر می‌شود. دقایقی بعد خود را در حال ساختن داستان‌ها و سناریوها و گاهی صحبت درباره آنها می‌بیند.

به گفته برخی پزشکان، افراد مبتلا به خیال پردازی ناسازگار ممکن است به طور ناخودآگاه برای فرار از واقعیات زندگی و یا پنهان کردن ضعف‌های خود در بخشی از زندگی به این رویا پردازی‌ها روی آورند. این نوع رویا پردازی افراطی به خصوص در افرادی که دچار افسردگی یا اضطراب اجتماعی هستند، ممکن است به عنوان یک مکانیسم دفاعی به کار آید.

خیال پردازی بیش از حد معمولاً از دوران کودکی شروع می‌شود، زمانی که کودک به دلیل تنهایی و کمبود دوستان زیاد، شروع به خیال پردازی ناهنجار می‌کند. این رویا پردازی‌ها اغلب پس از ورود به مدرسه و پیدا کردن دوستان جدید کاهش می‌یابند. اما اگر کودک در مدرسه نتواند ارتباط اجتماعی کامل برقرار کند، ممکن است این رفتار ادامه پیدا کند و حتی به دوران بزرگسالی کشیده شود.

افرادی که دچار رویا پردازی ناسازگار هستند، به صورت وسواسی به جزئیات سناریوها و شخصیت‌های ذهنی خود اهمیت می‌دهند و آنها را تا حد امکان مشابه به واقعیت می‌سازند. این افراد گاهی خصوصیات این شخصیت‌ها را چندین بار مرور می‌کنند و به قدری دقیق هستند که می‌توان از این الگوها برای نوشتن رمان‌ها یا داستان‌های کامل استفاده کرد.

رویا پردازی ناسازگار یا خیالبافی ناهنجار جزو مشکلات روانی شناخته نمی‌شود و بسیاری از پزشکان و روانشناسان از وجود آن بی‌خبر هستند. این نوع رویا پردازی ممکن است با رفتارهایی مانند راه رفتن سریع در اتاق یا حرکات دست همراه باشد. همچنین ابراز احساسات از طریق تغییرات چهره مانند گریه، خنده، لبخند یا حتی صحبت کردن با صدای بلند نیز رایج است.

افرادی که دچار خیال پردازی ناهنجار هستند، کاملاً از تفاوت خیالات خود و واقعیت آگاهند و هیچ‌گاه این دو را با یکدیگر اشتباه نمی‌گیرند. حتی اگر یک اتفاق در واقعیت افتاده باشد و سپس فرد درباره آن داستانی در ذهن خود ساخته باشد، قادر است نسخه واقعی و نسخه ساختگی را از هم تفکیک کند.

یکی از مشکلات عمده افرادی که رویا پردازی ناسازگار دارند، مشکل در خواب رفتن است. زیرا آنها گاهی اوقات ساعت‌ها به طور ناخودآگاه در حین خواب به رویا پردازی بیش از حد مشغول می‌شوند. این افراد اغلب از کسانی هستند که کارهای خود را به تعویق می‌اندازند.

تکیه بر فانتزی یا رویاپردازی به عنوان فرار

هنگامی که خیال پردازی تبدیل به اختلال می شود

کیس رویاپرداز: من از اختلال شخصیت اجتنابی و همچنین افسردگی / عزت نفس پایین رنج می برم، و در چند سال گذشته روشی که من با آن برخورد کرده ام استفاده از رویاپردازی است. این کار با گهگاه تصور کردن خودم به عنوان یک فرد متفاوت و رویاپردازی درباره قرار گرفتن در موقعیت‌های مثبت شروع شد، اما در طول سال‌ها خیال‌پردازی‌ها جزئی‌تر شده‌اند، و شخصی که تصور می‌کنم نام/زندگی/و غیره کاملاً متفاوتی دارد. کار به جایی رسیده است که من هر روز این تخیلات را تصور می کنم و اگر خودم را مانند این شخص تصور نکنم، در خواب مشکل دارم. من کاملاً آگاه هستم که همه چیز فانتزی است، اما درجه ای که به آن تکیه کرده ام مرا می ترساند و هرگز در مورد کسی با این نوع مشکل نشنیده ام. من می ترسم در مورد آن با یک درمانگر صحبت کنم زیرا از اینکه او در مورد من چه فکری می کند می ترسم.

متخصص: من خیلی تحت تاثیر شما هستم! اول از همه، با وجود ترس از قضاوت شدن، گام بسیار شجاعانه ای را برداشته اید که در مورد سؤال خود بنویسید. دوم، به نظر می رسد که رویا و خیال پردازی به عنوان یک رفتار بسیار سازگارانه عمل کرده است – شما توانسته اید با فرار در تخیل خود، از افسردگی و عزت نفس پایین رهایی پیدا کنید. متأسفانه، به نظر می رسد که این استراتژی مقابله ای زندگی خود را به خود گرفته است و تا حدودی مانعی برای عملکرد شما در زندگی روزمره شده است.

از برخی جهات، آنچه شما توصیف می کنید کاملاً بی شباهت به نحوه ایجاد مسائل مربوط به سوء مصرف مواد نیست – شخصی در ناراحتی است، به دنبال تسکین در الکل یا مواد مخدر برای فرار از ناراحتی است و در نهایت به این ماده وابسته می شود. تا حدی که با زندگی او تداخل دارد. با این حال، یک تفاوت اساسی بین آنچه که شما توصیف می کنید و سوء مصرف مواد این است که به احتمال زیاد ارزش واقعی چیزی که برای فرار از آن استفاده می کنید وجود دارد. اکثر افراد موفق سفر خود را به سمت موفقیت با تصور آن آغاز می کنند – آنها در مورد موفقیت خود رویا می بینند و سپس شروع به ایجاد اهدافی می کنند (و برای رسیدن به آنها کار می کنند) که آنها را به سمت رویای خود سوق می دهد. من گمان می کنم که زندگی ای که در تخیل خود ایجاد کرده اید به زندگی ای که می خواهید نزدیک تر از زندگی واقعی و فعلی شما باشد. اگر نظر من درست باشد، پس منطقی است که هر کاری که می توانید انجام دهید تا به سمت زندگی که برای خود تصور کرده اید حرکت کنید.

با توجه به مبارزه با افسردگی و عزت نفس، ممکن است فکر کنید: گفتن آسان تر از انجام دادن! این مطمئناً درست است، اما به این معنا نیست که غیرممکن است زندگی نزدیک‌تر به آنچه تصور می‌کنید داشته باشید. این به سادگی به این معنی است که برای رفع افسردگی و عزت نفس نیاز به درمان دارید. در حال حاضر، این مسائل ممکن است تمام چیزی باشد که شما را از تلاش برای تحقق زندگی فانتزی خود باز می دارد.

این من را به ترس شما از افشای دنیای فانتزی خود به یک درمانگر می رساند. اولاً، هیچ شرمی در زندگی خیالی که شما ایجاد کرده اید وجود ندارد. در واقع، من معتقدم که در نهایت به عنوان یک نقشه راه عمل خواهد کرد تا شما را به زندگی ای که در مورد آن آرزو می کردید، سوق دهد. با این حال، اگر هنوز در مورد به اشتراک گذاشتن این دنیا با یک درمانگر احساس اضطراب می کنید، بدانید که لازم نیست در جلسه اول، دوم یا حتی سوم این کار را انجام دهید. در واقع، می‌توانم بگویم اگر افشای آن چنان اضطراب‌آور است که شما را از جستجوی درمان باز می‌دارد، آن را افشا نکنید تا زمانی که مطمئن نشده‌اید که یک رابطه درمانی قابل اعتماد با یک درمانگر دارید. گاهی اوقات زمانی که افراد قبل از ایجاد یک اتحاد کاری واقعاً قوی، موارد زیادی را فاش می‌کنند، به میزان غیرقابل تحملی احساس آسیب‌پذیری و آسیب‌پذیری می‌کنند و درمان را پیش از موعد ترک می‌کنند.

پیدا کردن تراپیست

شما می توانید با پیدا کردن یک درمانگر که فکر می کنید می تواند مناسب شما باشد و راه اندازی یک جلسه اولیه از این امر جلوگیری کنید. حتی ممکن است یک جلسه اولیه را با چند درمانگر مختلف ترتیب دهید و ببینید با چه کسی بیشتر احساس راحتی می کنید. هنگامی که باور کردید که یک مسابقه خوب دارید، روی ایجاد یک رابطه درمانی قوی کار کنید و زمانی که احساس آمادگی کردید، در مورد زندگی فانتزی خود صحبت کنید. همانطور که مسائل مربوط به افسردگی و عزت نفس شروع به حل شدن می کنند و شما در مورد فانتزی های خود صحبت می کنید، ممکن است متوجه شوید که همین خیال پردازی ها به نقشه راه شما تبدیل می شوند و درمانگر شما به عنوان یک راهنمای حمایتی در حین دنبال کردن نقشه به سمت رویاهای خود عمل می کند.

چگونه رویاپردازی بیش از حد خود را متوقف کنم؟

از آنجایی که FPP و رویاپردازی ناسازگار اختلال رسمی نیستند، هیچ روش رسمی خاصی برای درمان آنها وجود ندارد. با این حال، اگر متوجه شدید که تخیل بیش از حد شما در زندگی اختلال ایجاد می‌کند و باعث ناراحتی شما می‌شود، می‌توانید نکات زیر را امتحان کنید:

محرک‌های خود را شناسایی کنید

مشخص کنید چه زمانی شروع به رویاپردازی می‌کنید. آیا این کار در شب قبل از خواب، هنگام رانندگی یا در مکان‌های خاص دیگری رخ می‌دهد؟ سعی کنید زمان کمتری را در فضاهایی بگذرانید که به خیال پردازی بیش از حد منجر می‌شوند. برای پرت کردن حواس خود می‌توانید به پادکست یا کتاب صوتی آموزشی گوش دهید.

یک سرگرمی خارجی پیدا کنید که از آن لذت می‌برید

یک سرگرمی انتخاب کنید که از خلاقیت شما استفاده کند. برای مثال، نوشتن داستانی که بتوانید هر روز روی آن کار کنید، کمک می‌کند تا از هدیه داستان‌سرایی خود بهره ببرید. پیوستن به گروه‌های آنلاین داستان‌نویسی می‌تواند به شما کمک کند تا خلاقیت خود را با دیگران به اشتراک بگذارید.

برنامه شلوغ‌تری داشته باشید

اگر به دلیل داشتن وقت آزاد زیاد دچار خیال پردازی بیش از حد می‌شوید، برنامه‌ریزی برای فعالیت‌های بیرونی که شما را درگیر دنیای واقعی می‌کند، می‌تواند کمک‌کننده باشد. به عنوان مثال، مطالعه یک کتاب غیرداستانی یا تماشای یک مستند می‌تواند ذهن شما را از رویا پردازی ناسازگار دور کند.

تمرین ذهن آگاهی

تمرین ذهن آگاهی را در نظر بگیرید. این کار به شما کمک می‌کند که آگاهی خود را بر لحظه حال متمرکز کنید و در عین حال به آرامی احساسات، افکار و احساسات بدنی خود را تأیید و پذیرش کنید.

با یک دوست تماس بگیرید

گذراندن وقت با دیگران می‌تواند به شما کمک کند تا از دنیای خیالی خود بیرون بیایید. سعی کنید در روزهای آزاد خود جلسات اجتماعی بیشتری برنامه‌ریزی کنید و با دوستان خود تماس بگیرید یا برای شام بیرون بروید.

برای درمان رویاپردازی روان‌درمانی را امتحان کنید

اگر خودتان نتواسته‌اید فانتزی‌ها و خیال پردازی بیش از حد خود را کاهش دهید، مراجعه به یک درمانگر می‌تواند به شما کمک کند تا مهارت‌هایی برای حضور بیشتر در دنیای واقعی بیاموزید.

دارو برای خیال پردازی هم جوابگو است!

مطالعات نشان داده‌اند که دارویی مانند فلووکسامین، که برای درمان OCD استفاده می‌شود، می‌تواند در کاهش علائم رویا پردازی ناسازگار مؤثر باشد. مشورت با متخصص مراقبت‌های بهداشتی برای بررسی این گزینه می‌تواند مفید باشد.

شفقت به خود را تمرین کنید

افرادی که مستعد خیال پردازی ناهنجار هستند، ممکن است هنگام احساس از دست دادن کنترل بر این فانتزی‌ها، به خود سخت بگیرند. مهم است که با خود ملایم باشید و جنبه‌های مثبت این ویژگی‌ها را در نظر بگیرید. احتمالاً شما فردی خلاق و داستان‌نویس هستید.

توقف خیال پردازی بیش از حد می‌تواند چالش‌برانگیز باشد. به خود یادآوری کنید که انسان هستید و همیشه نمی‌توانید طبق برنامه پیش بروید. با تمرکز بر ایجاد انعطاف‌پذیری در خود و جشن گرفتن پیشرفت‌های کوچک، می‌توانید شروع به ایجاد عشق به خود کنید.

منابع:

  • Matrial C, et al. (2018). Fantasy proneness correlates with the intensity of near-death experience.
    https://www.frontiersin.org/articles/10.3389/fpsyt.2018.00190/full
  • Merckelbach H, et al. (2021). Empirical research on fantasy proneness and its correlates 2000–2018: a meta-analysis.
    https://www.haraldmerckelbach.nl/artikelen_engels/2021/Empirical%20Research%20On%20Fantasy%20Proneness%202000-2018.pdf
  • Pietkiewicz IJ, et al. (2018). Maladaptive daydreaming as a new form of behavioral addiction.
    https://akjournals.com/view/journals/2006/7/3/article-p838.xml
  • Sanchez-Bernardos ML, et al. (2015). Fantasy proneness and personality profiles.
    https://www.researchgate.net/publication/278848814_Fantasy_proneness_and_personality_profiles
  • Schupak C, et al. (2019). Excessive daydreaming: A case history and discussion of mind wandering and high fantasy proneness.
    https://www.sciencedirect.com/science/article/abs/pii/S1053810008001384?via%3Dihub
  • Soffer-Dudek N, et al. (2018). Trapped in a daydream: Daily elevations in maladaptive daydreaming are associated with daily psychopathological symptoms.
    https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles/PMC5962718/
  • Somer E. (2002). Maladaptive daydreaming: A qualitative inquiry.
    https://somer.co.il/articles/2002Malaptdaydr.contemp.psych.pdf

298 دیدگاه دربارهٔ «مشکل خیال پردازی ناسازگار»

  1. همه شما هایی که اینا روگفتین من دارم خیلی سخته واای شما میدونید اهنگو فیلم چه بلایی سر ما میاره….. مخصوصا اون دختره نیکا من هم سنشم دقیقا مثل اونم

  2. من از زندگیم خیلی راضی ان و هیچ کمبودی ندارم به غیر از یه هم صحبت یه دوستی خیلی صحبتی دارم که خوب همش حواسش به درسه خیلی نمی تونیم بیرون بریم و هیچ هم سنی تو فامیل و دوستان ندارن که با طور کامل باهاش حرف بزنم از طرفی خانواده من از این اختلال خبر ندارن و نمیتونم به هیچ بخونه ای به پزشک مراجعه کنم

  3. سلام من یه دختر ۱۸ ساله هستم که تقریبا از ۱۴ سالگی خیال پردازی های ناهنجار برام شروع شد از کوچکترین اتفاقات زندگیم الهام میگیرم تا برای شخصیت های خیالی خودم زندگی جدید بسازم مثلا فیلم میبینم و از یه جمله فیلم کمک میگیرم تا مشکل شخصیت خیالی خودم رو حل کنم این وضعیت رو دوست ندارم یه بار عهد کردم که این کار رو کنار بذارم چون بالاخره زندگیم رو تحت تاثیر قرار میده و بعد موقع ازدواج یا موقعیت های مختلف آزارم میده و پای عهدم موندم نزدیک ۶ ماه خودم واقعیم بودم اما حالا دوباره شروع شده و ساعت ها خیال پردازی میکنم و خواهرم رو بع زور از اتاق بیرون میکنم از درس و زندگی افتادم و نمراتم داره روز به روز افت میکنه به خاطر حرف زدن با شخصیت های خیالی
    از این وضعیت متنفرم و میخوام درمان بشه

  4. امیرحسین

    حدود هفت ساله ک درگیر این مسئله ام راستش تا وقتی ک دچار افسردگی شدید نشدم زیاد یه ابن موضوع توجه نمیکردم چون راهی بود ک شکست ها و ناتوانی های زندگی واقعیم رو فراموش کنم اما الان جوری افسردگی یقه ام رو گرفت ک فهمیدم احساس مصنوعی لذت چطور منو تو خواب نگه داشته همیشه بهش به چشم مسکن نیگا میکردم

    1. سلام متاسفانه منم درگیر خیال پردازی هستم من با موسیقی های حماسی شبا و بعضی وقتا ب صورت حرکتی یعنی رکثل بازیگرا با ابرقهرمانان و موجوداتی از دنیای دیگه حرف میزنم و مدام داستان سرایی میکنم باهاشون مبارزه میکنم و شکستشون میدم دقیقا 8ساله ک همینطوری هستم دنیاهای فانتزی و جادویی رو متصور میشم ک من فرمانرواش هستم .من 20سالمه شاید واقعاً مسخره باشه ی پسر 20ساله دلش برای معشوقه گمشده اش ک خیالی هست و تو دنیای جادوگرا گم شده تنگ بشه🙁 آیا راهی هست.تنهام گوشه گیر تمام دوستای مدرسه رفتن خدمت دارن تمومش میکنن من هنوز درگیر اینم فردا کدوم قلمرو رو توی خیالاتم فتح کنم .تنهام تنهاییو دوست دارم.از اجتماع ب شدت بیزارم از بچگی هم محدود ب خونه و کتاب شدم ….میخوام برم دانشگاه اونجا دقیقا پر از موجوداتی ب اسم آدمیزاد

      1. الهه

        سلام منم از بچگی خیال پردازی میکردم که مثلا جادوگرم یا فلان چیزیم و روز به روز این خیال پردازیا زیاد شد اما جوری نبود که جلوی پیشرفت درسی یا رابطه اجتماعیم رو بگیره من بهترین نمره کلاس رو داشتم توی دوست پیدا کردن کارم راحت بود
        راحت با بقیه ارتباط برقرار میکردم
        اما الان یک ساله که به خاطر یه مشکل خونوادگی من دیگه نتونستم خودمو جمع کنم و مدام توی خیالم زندگی میکنم دقیقا مثل شما برای عشق خیالیم که مرده یه عالمه گریه میکنم
        قهرمان میشم و انواع حرکت های رزمی رو بلدم، رتبه یک کنکورم ،روی فرش قرمز راه میرم به قول دوستمون فقط خودمو جای خدا نذاشتم و فکر میکردم فقط منم که همچین مشکلی رو دارم و روم نمیشد یا کسی در میونش بذارم خوشحالم که تنها نیستم

      2. دوسال از وقتی اینو نوشتی گذشته، بهتر شدی؟

  5. هوم چ حیف ک همه ما جوونیم و به این مشکل دچاریم/=انقد واقعیت قشنگ نیست ک تو دنیای خیالی خودمون گم شدیم)=و این خیلی درد داره/=

  6. سلام
    من جدیدا برای هدفم زیاد رویاپردازی میکنم و خودمو تو اون موقعیت قرار میدم. ولی طوری نیست که نتونم فرق بین واقعیت و خیال رو تشخیص بدم یا ندونم که چه سختی هایی برای رسیدن به این هدف باید بکشم
    و موقع خیال پردازی راه نمیرم و یا حرکات دیگه ای انجام نمیدم
    به نظرتون این هم مشکل به حساب میاد و باید درمان بشه؟

  7. منم از وقتی که یادم میاد خیال پردازی میکردم . دوران کودکی فکر میکردم یه چیز طبیعیه و همه ی بچه ها اینطوری ان . اما هرچی بزرگتر شدم و دیدم که انگار این موضوع جزئی از زندگیم شده حالم خیلی بد شد . خیلی خیلی تلاش کردم که خودم و ازش رها کنم ولی هر چی بیشتر تلاش میکردم بیشتر اذیت میشدم . بعدها به تدریج شروع کردم بپذیرمش و خودم و خیلی اذیت نکنم الان سعی میکنم با کارهای مختلف حواس خودم و پرت کنم که حداقل کمتر خیال پردازی کنم چون اگه تحت کنترلم باشه بازم میشه باهاش راحت تر زندگی کرد . وقت هایی که ناراحت و عصبی هستم بیشتر دوس دارم اینکارو انجام بدم . دوس دارم آهنگ با صدای بلند بزارم و خیال پردازی کنم . من عاشق کتاب و فیلم و موسیقی ام اما متاسفانه همشون یجورایی خیال پردازیم رو تشدید میکنه به خصوص موسیقی برای همین سعی کردم خیلی موسیقی گوش نکنم . اما با همه ی اینها خیال پردازی و دوس دارم چون میذاره دردهای زندگی رو کمتر حس کنم .

  8. سلام مطلبتونو خوندم و خیلی بهتر شدم تا الان فکر میکردم فقط من این مشکل رو دارم و از خیالپردازی زیاد لذت مییرم ، الان فهمیدم یه مشکله قابله درمانه، فقط نمیدونم چجوری باید درمانشو شروع کنم، اگه میشه کمکم کنید. چون احساس میکنم باعث شده از زندگیم عقب بیفتم

    1. سلام… منم همین مشکل رو دارم به شکل حاد.. کنکوری هستم ولی اصلا نمیتونم روش تمرکز کنم چون اصلا جز رویاها و خیالبافی ها و هدفام این رشته نیست. از طرفیم میدونم هرچیزی که دارم خیالپردازی میکنم کمبود هایی که دارم رو نشون میده و اون چیزهایی که به شدت میخوام بدستشون بیارم مثلا من تک فرزندم و همیشه دوست داشتم یه برادر کوچکتر داشته باشم و تو خیالپردازی هام یه بردارم‌ ناتنی دارم که یکسال از خودم کوچکتر هست. به نظر شما اگر برای تحقق همین اهداف که دربارشون خیالپردازی میکنم(اونهایی که شدنیه، وگرنه برادر داشتن به این صورت که صد در صد اتفاق نمیوفته) در دنیای واقعی تلاش کنم این خیالپردازی ها کم میشه؟ چون واقعا از همه کاری عقب افتادم و تو دوران کرونا که وقتم آزادتر بود خیلی خیلی بیشتر شد از طرفیم مزه‌ی اون زندگی رو چشیدم و دلم نمیخواد ازش دست بکشم:)

  9. ترانه

    سلام ببخشید من هیچ وقت از مریضی کسی خوشحال نمیشم اولی الان خوشحالم ک چند نفر شبیه من هستن اخه فکر میکردم من روانی شدم و هیچکس تو دنیا مثل من این مشکل نداره من تمام ۲۳ سال عمرم داستان های خیالی داشتم براسون گریه میکنم براشون خوشحال میشم و شدید تحت تاثیر داستانم قرار مبگیرم ولی متوجه میشم واقعی نیستن متوجه اطرافم میشم فقط کنترل نمیشن ساکت شن

  10. ‌‌‌‌‌آرام

    سلام
    تمام اش رو خوندم اما هیچ کدوم از مشکلات اش رو نظیر نداشتن دوست یا نداشتن موفقیت و شکست های پی در پی و…..ندارم و نداشتم اما باز هم رویا پردازی میکنم
    اوایل شخصیت و طرز رفتار و زندگی تجسم میکردم و به بهانه اینکه دلم میخواد رمان بنویسم ؛ یه زندگی جدید رو تو ذهنم خلق میکردم
    گرچه من مشکلی با رویاپردازی ندارم
    کلا از اینکه مغز ام رو درگیر میکنم لذت میبرم
    ساعت ها به مسائل مختلف فکر میکنم
    جوری که از وقتی بیدارم تا وقتی که میخوام بخوابم مرتب درحال فکر کردن هستم
    به نظرم اگه آزارتون میده ترکش کنید
    من خودم دوسش دارم و حس میکنم باعث شده ذهن هوشیار تر و قوی تری پیدا کنم

  11. ۳۳ سالم تازه تموم شده، ارشد تکنولوژی معماری دارم، ساز میزنم، از ۱۷ سالگی گل میکشم، و از دوزان کودکی این سندرم(یا هرچی که اسمشو میزارید) با من بوده، بارها تلاش نافرجام ترکشو داشتم.. فقط وقتی گل میزنم اینکارو نمیکنم!! خسته شدم!! دستامو او هوا تکان میدم،بچه تر که بودم تو جمع اینکارو میکردم، مادرم فکر میکرد دیوونه شدم، دکتر گفت هیچی نیست بزرگ میشه درست میشه، هنوز تو خلوتم اینطوری میشم.. انرژی کاذب میگیره ازم، خوابمو خراب میکنه باعث میشه فکر کنم تاحالا کلی وقت و انرژی به هدر دادم.. وگرنه با این همه خلاقیتی که دارم تاحالا یه گهی شده بودم..همین عادت لعنتی جلوشو گرفته🔥

  12. سارینا

    من یه خواهر ۱۰ ساله دارم که تو خیالش یه قدرت خاص داره و به این موضوع باور داره نه اینکه خیال پردازیش کنه به نظرتون مشکلش جدیه؟ یا با بالا رفتن سنش این اعتقادش هم از دست میده؟

  13. مصطفی

    البته وقتی به اهنگ مورد علاقه ام گوش میدم شروع به خیال بافی میکنم که حتی متوجه اطرافیانم یا گذر زمان نمیشم

  14. مصطفی

    خب بعض وقت ها وقتی خیال بافی میکنم میخندم یا انگشت هام رو تکون میدم با اینکه خودم هم میدونم اما مشکلی باهشون ندارم

  15. من وقتی ۱۲ سالم بود خیال پردازی میکردم
    و توی ۸ سالگی هم پدرم رو از دست داده بودم
    به مامانم وقتی ۱۲سالم بود گفتم بردم پبش روان پزشک و گفت به خاطر اینکه تمام غضه ها شو توی دلش نگه داشته فشار زیادی روشه و برای فرار کردن از این فشار ها خیال پردازی میکنه تا دنیا شو جوری که اتفاق نیفتاده ببینه و واقعا هم همینجوری بود هیچ دارو ای هم تجویز نکرد وگفت که وقتی بزرگ بشه با حقیقت کنار میاد و میبینه که زندگی همینه و چاره دیگه جززندگی نداره
    الان من ۱۸ سالمه همون دختر ۱۲ ساله ای که برای از دست دادن تنها مرد زندگیش خیال پردازی میکر وقتی پدرم رو از دست داده بودم مردن هر عزیزی برام بی معنی بود
    زواش یواش با خودم کنار اومدم دیدم زندگی جوری هست که خداوند بهش رضا داده و باید راضی باشیم از رضای خدا
    و فهمیدم هیچ مردی مثل پدر نمیشه
    کسی که جونش رو برای من داد
    فهمیدم که زندگی یک نفر میتونه زندگی بقیه رو هم تقیر بده
    اگر خیال پردازی از تتون میکنه فکر کنید که چرا ازیت میشید فکر شما دست شماست قلب شما دست شماست
    و خیال پردازی در دوران بلوغ هم یک خیاله که همه دارن فقط وقتی دیدید خیلی خیال پردازی میکنید فقط به خدا تکیه کنید
    و خودتون رو مشغول کنید فیلم ببینید اهنگ گوش بدید به زندگی مردمی که ارزو دارن خیال پردازی کنن ولی از اون هم محرومن فکر کنید و بدونید که این یه تجربست

  16. برای درمان این اختلال من چند تا پیشنهاد دارم
    1- اول از همه این که خودتونو باور داشته باشید و حتی اگه پونصد دفعه خواستین کنارش بذارید و نشده بازم نا امید نباشید و گذشتتون و خطاهاتون رو فراموش کنید و خودتون رو ببخشید
    2-از چیزایی که باعث میشه به سمتش برین دوری کنین مثلا خود من گفتم که با اهنگ گوش دادن بیشتر غرق میشم واسه همین واسه ی مدت موسیقی رو کلا کنار میذارم تا زمانی ک ایشالا ب حالت عادی برگردم
    3- سعی کنید فراموش کنید ک ی ادم خیال باف هستید و موقع ترک این موضوع دیگه همش بهش فکر نکنید و هی بگید وااای خدا چقد سخته وااای دارم اذیت میشم وااای من نمیتونم کنارش بذارم واااای ……چون طبق قانون جذب هر چی بیشتر به چیزی فکر کنید بیشتر جذبش میکنید واسه همین میگم موقع ترک کردن دیگه زیاد بهش فکر نکنید که دوباره بیاد سمتتون
    4- خودتونو با کارای مختلف مثل درس خوندن.انجام دادن ی کار هنری یا…..سرگرم کنید (تا میتونید وقتتون رو پر کنید و اجازه بدید کاراتون جلوی خیالبافی رو بگیره نه اینکه خیال بافی جلوب کاراتونو بگیره)
    5-و مهم ترین کار اینه که به خدا (و ائمه) ایمان داشته باشیم و ازشون کمک بخوایم .نا امیدی زمانی میاد سراغ ادم که فقط امیدش ب خودش باشه و یادش بره ی قدرت بینهایتی اون بالا هست که مثل کوه پشتشه پس علاوه بر اینکه خودتونو باور دارین حواستون باشه که یکی اون بالا حواسش ب ما هست و کمکمون میکنه.
    موفق باشید
    یا حق

    1. سلام من هم. این مشکل دارم اونقدر غرق رویاهام هستم که دارم کنار مسی فوتبال بازی میکنم در اتاق بدون توپ فوتبال بازی میکنم همین باعث شد که خونوادم منو مسخره کنه همه بهم میخندن

      1. منم همین طور هستم.
        مسی رو دریپ میزنم .رییس جمهور میشم.سخنران بین‌المللی میشم.رییس کارخونه و شرکت میشم.دانشمند برجسته هسته‌ای میشم.
        فقط جای خدا هنوز ننشستم😂🤕🤕🥵

        1. ای دهنت سرویس اگه پیامو دیدی سریع جواب بده چون منم دقیقا همینطوریم

  17. سلام دوستان .منم17 سالمه و تقریبا فک میکنم از شش هفت سالگی دچار این مشکل هستم(اما اون موقع خییییلی خیییلی کم بود) اما از کلاس ششم خیلی زیاد شد و بار ها تصمیم گرفتم ترکش کنم اما بیخیال میشدم چون میگفتم اینجوری شادترم و لذت میبرم در واقع برای فرار از مشکلات سمتش میرفتم و هر وقت پدرم داد و بیداد میکنه(بد اخلاقه) از بچگی میرفتم سمت همین موضوع واسه ارامش.و من معمولا اهنگ با صدای زیاااااد میذارم و غرق خیال میشم و به خودم میام میبینم چند ساعت گذشته و همشم کارامو ب تاخیر میندازم
    اما دوستان درسته ک ما خیلی ضربه خوردیم ب خاطر این ماجرا اما هنوزم دیر نشده و بنظرم از همین الان با قاطعیت تصمیم بگیریم ک ترکش کنیم ب این فکر کنید که یکی دو ماه بعد ایشالا ب روال عادی زندگی برگشتیم و بقیه عمرمونو عادی زندگی میکنیم و با توکل ب خدا اون ناکامی هارو جبران میکنیم
    حتی اگه شمایی ک دچار خیال بافی هستی الان50 سالته بازم دیر نشده چون حتی اگه قرار باشه ده سال دیگه زندگی کنی حداقل این ده سال رو درست زندگی کردی
    دوستان ب این فکر کنید که چند سال بعد چقدر به خودتون افتخاااار میکنید که اراده کردین و تونستین ازش خلاص بشید.
    شروع کنید از همیییین ثااانیه دیگه نگین از فردا از شنبه از هفته دیگه……نههههههه از همیییین الااااااان الاااااااان
    یا علی
    واسه منم دعا کنید منم واسه همتووون دعا میکنم😘😘

  18. سلام من این بیماریودارم خیلی زجرمیکشم این شمارم اگه کسی خواست دربارش صحبت کنه ازطریق واتساب تلگرام چون فک میکنم باکسی که این بیماریوداره صحبت کنی خیلی خوبه کمک میکنه ۰۹۱۰۹۸۸۴۰۳۴ اونایی که این بیماریودارن میدونن خیلی دلشون میخواددربارش بایکی صحبت کنن ولی خجالت میکشن یامیترسن اگه بتونم به کسی کمک کنم یاکسی به من کمک کنه خوشحال میشم

  19. درود بر شما بالاخره بعد از مدت ها اون مقاله ای که می خواستم رو پیدا کردم فقط ایکاش به همین خوبی نحوه درمانش رو هم میذاشتید سال هاست این مشکل رو دارم الانم امتحان میان ترم دارم و ۱۶ سالمه نمی تونم درس بخونم شدیدا افت تحصیلی داشتم سال های قبل بهتر بود چون میرفتیم مدرسه با دوست هام گپ میزدیم ولی به خاطر این شرایط خانه نشینی وضعم خیلی ناجوره خییییللللییی از همه درسهام عقب افتادم تمرکز ندارم اصلا حال ندارم که کتاب هارو باز کنم وضعیت تحصیلم روز به روز بدتر میشه خدا!!

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *