مشکل خیال پردازی ناسازگار

خیال پردازی خوب است اما تا زمانی که بهنجار باشد. خیال پردازی بیش از حد و به صورت ناسازگار می‌تواند مشکلاتی را به همراه داشته باشد. خیال پردازی حد و اندازه‌ای دارد و تنها در صورتی مفید است که در راستای رشد و پیشرفت فردی باشد. داشتن رویا و یا به قول بعضی‌ها خیال‌پردازی، یکی از مکانیسم‌های دفاعی بدن ما است که اگر به جا و درست استفاده شود، مفید و کارآمد خواهد بود. اما اگر نادرست استفاده شود و با عملکرد عادی زندگی ما تداخل پیدا کند، می‌تواند مخرب باشد. همانند مواقعی که گریه می‌کنیم یا خشمگین می‌شویم و یا دچار هر هیجان دیگری می‌شویم، رویا داشتن نیز یک مکانیسم هیجان‌مدار است. افرادی که بتوانند در زندگی خود خیال پردازی ناسازگار را کنترل کنند و آن را به طور درست و بهینه به کار گیرند، موفق خواهند بود.

وقتی کودک هستیم، خیال پردازی‌های ما غیرمنطقی هستند اما به سمت نوجوانی و جوانی که پیش می‌ر‌ویم، خیال پردازی‌هایمان حالت منطقی‌تر به خود می‌گیرد. در این مرحله، افرادی که قادر به مدیریت خیال پردازی بیش از حد خود هستند، می‌توانند از آن برای پیشرفت و تحقق اهدافشان استفاده کنند. به عنوان مثال، تخیل و رویا پردازی ژول ورن نقطه شروعی برای ایجاد تحول و پیشرفت‌های بزرگ شد.

در دو حالت باید با یک روانشناس مشورت کنید:

  • زمانی که شدت و دفعات خیال پردازی ناسازگار کودک زیاد بشود، به طوری که در خانه، مهمانی، هنگام بازی با همسالان یا هر جای دیگر دائم هذیان گویی کند.
  • زمانی که در سنین مدرسه همچنان در دنیای خیالی خود سیر کند و مرز واقعیت و خیال را متوجه نباشد. برای مثال، همبازی خیالی‌اش را با خود به مدرسه ببرد و هنگام درس با او حرف بزند و متوجه نباشد که در اطرافش چه می‌گذرد.

این گونه خیال پردازی بیش از حد و ناسازگار می‌تواند ناشی از مشکلات خانوادگی، کمبودهای عاطفی، اضطراب و دیگر عوامل باشد. این مسائل کودک را از دنیای واقعی بیزار می‌کند و به صورت افراطی به دنیای خیالی می‌کشاند. برطرف کردن این مشکلات می‌تواند از بروز خیال پردازی ناسازگار و افراطی در کودکان پیشگیری نماید.

تخیل بیش از حد چیست؟

افرادی که تخیل بیش از حد فعال دارند، بخش بزرگی از وقت خود را در دنیایی که خود خلق کرده‌اند، می‌گذرانند. این افراد دارای تخیلات غنی و زنده، تجربیات حسی شدید و توانایی قوی در معنا بخشیدن به این تصاویر و احساسات هستند. آنها معمولاً قصه‌گوها و نقش‌آفرینان خوبی هستند و می‌توانند در رویاهای خود غرق شوند. با این حال، خیال پردازی بیش از حد یا تخیل بیش از حد ممکن است حواس آنها را از زندگی واقعی منحرف کند و پیامدهایی برای سلامت روانی داشته باشد.

هنگامی که خیال پردازی تبدیل به اختلال می شود

افرادی که دارای تخیلات بیش از حد فعال هستند، ممکن است به عنوان افراد دارای رویاپردازی ناسازگار یا FPP طبقه‌بندی شوند. با این حال، هیچ یک از این شرایط در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، ویرایش پنجم (DSM-5) شناسایی نشده است.

رویا و خیال پردازی

رویا و خیال پردازی یک احساس روانی است و دو نوع دارد:

  • رویای آگاهانه
  • رویای ناخودآگاه

رویای آگاهانه

رویا و خیال پردازی آگاهانه یک وضعیت خلق کردنی تصوری در یک فرد است که بیانگر خواسته‌ها و یا اهداف وی می‌باشد. برخی اوقات خیال پردازی بیش از حد می‌تواند بسیار بعید باشد و برخی ممکن است کاملاً واقع‌بینانه باشند.

خیال پردازی‌ها می‌توانند طبیعت جنسی نیز داشته باشند.

معنای دیگر خیال پردازی، چیزهایی است که واقعی نیستند، و هیچیک از حواس پنج‌گانه آنها را درک نمی‌کند، اما در تصور واقعی می‌نمایند. در زندگی روزمره، اغلب افراد افکار خود را با یک سری رویاهایی همراه می‌کنند که آرزو دارند و یا مایل به انجام آنها بوده‌اند. به عنوان مثال: به جای تلاش واقعی در نزدیکی به دوستان و یا کسب موفقیت، تصور می‌کنند که موفق و محبوب هستند.

هنگامی که رویا و خیال پردازی افراطی شود، می‌تواند بیانگر یک صفت از اختلال شخصیت خودشیفتگی باشد. قطعاً کسی که زیاد خیال پردازی می‌کند، هیچ دوست نزدیکی ندارد.

مزایای رویا و خیال پردازی

  • رویا و خیال پردازی می‌تواند سودمند باشد و جنبه جبرانی آرزوها، بهبود دهنده و کوچک شمردن گرفتاری‌ها و گریز از مشکلات داشته باشد. همچنین رویاها می‌توانند در هنر، ادبیات، خلاقیت و نوآوری مؤثر باشند.
  • رویا و خیال پردازی می‌تواند یک مکانیسم دفاعی باشد. مردان و زنان نمی‌توانند براحتی از گذران زندگی رضایت داشته باشند، اما به سادگی می‌توانند به تحقق آرزوهای خیالی خود بپردازند.
  • خیال پردازی‌ها ممکن است یک منبع با ارزش باشند. این رویاها می‌توانند علاقه و انگیزه را بالا ببرند. هنرمند می‌تواند رویا و خیال پردازی خود را به آفرینش‌های هنری تبدیل کند.

هنگامی که خیال پردازی تبدیل به اختلال می شود

رویای ناخودآگاهانه / حرف زدن با خود و خیال پردازی

رابطه کودک در حال رشد با جهان داخلی خود می‌تواند شامل رویای ناخودآگاهانه باشد. این نوع فعالیت و بازی در داخل شخص به عنوان رویای ناخودآگاه شناخته شده است. این رویاها اغلب بسیار خشن و تهاجمی‌اند و متفاوت از رویاها یا خیال پردازی آگاهانه می‌باشند.

ناخودآگاه یعنی ساختن رویای ارتباط با اشیاء و موضوعات. در این حالت، افراد ممکن است در دنیای خیالی خود غرق شوند و با خود حرف بزنند، که این نوع از خیال پردازی می‌تواند در برخی مواقع به شکل مضر و ناسازگار بروز پیدا کند.

  • رویای ناخودآگاهانه یک تفکر بنیادی و ذاتی است.
  • به عنوان بازنمود ذهنی از غرایز فردی عمل می‌کند.
  • معادل روانی مکانیسم دفاعی ذهن است.

رویاهای ناخودآگاهانه و خیال پردازی‌های بیش از حد اعمال نفوذ مداوم در طول زندگی دارند، هم در افراد نرمال و هم در افرادی که مشکلات روانی دارند. تفاوت در نوع دروغ گفتن و توهمات غالب در هر شخصیت خاص ناشی از این است که چگونه افراد می‌توانند مرز بین واقعیت و خیال را تشخیص دهند و خیال پردازی ناسازگار ممکن است منجر به اختلالات روانی شود.

رویاپردازی ناسازگار و نابهنجار / خیال پردازی بیش از حد

رویا پردازی ناسازگار (یا خیالبافی ناهنجار) و یا به زبان انگلیسی Maladaptive Daydreaming، به گونه ای از رویا پردازی گفته می شود که شخص به صورت افراطی آن را انجام می دهد و عموما تا چند دقیقه ی اول، خود به طور کامل متوجه انجام این کار نیست. علاوه بر این، در رویا پردازی ناسازگار، شخص دقیقه ها و گاهی ساعت ها از کار خود دست کشیده و به رویا پردازی و ساخت سناریوهای مختلف در ذهن خود می پردازد.

کتاب خواندن، تماشای فیلم، یا سر رفتن حوصله می توانند عوامل شروع کننده این گونه رویا پردازی باشند. به این شکل که شخص در حین خواندن کتاب، ایده ای به ذهنش می رسد که ناگهان غرق در تفکر درباره ی آن می شود. دقایقی بعد، خود را در حال ساختن داستان ها و سناریوها و همچنین در حال صحبت درباره آن موضوع می بیند. گاهی از موضوع اولیه نیز رد شده و به موضوعات دیگر می رسد.

گفته می شود که این گونه رویا پردازان، معمولا به صورت ناخودآگاه، برای فرار از واقعیات زندگی و یا پنهان کردن ضعف خود در بخشی از زندگی اقدام به این گونه رویا پردازی می کنند. برخی پزشکان نیز از این رویا پردازی افراطی، برای افرادی که دچار افسردگی یا اضطراب اجتماعی هستند، استقبال می کنند.

رویاپردازی ناسازگار و نابهنجار / خیال پردازی بیش از حد

رویاپردازی ناسازگار (یا خیالبافی ناهنجار) که در زبان انگلیسی به آن Maladaptive Daydreaming گفته می‌شود، به گونه‌ای از رویا پردازی اطلاق می‌شود که فرد به صورت افراطی آن را انجام می‌دهد. افراد مبتلا به خیال پردازی بیش از حد معمولاً در ابتدا متوجه این کار نمی‌شوند و برای دقایق و گاهی ساعت‌ها از کارهای روزمره خود دست کشیده و درگیر ساخت سناریوهای مختلف در ذهن خود می‌شوند.

عوامل مختلفی مانند کتاب خواندن، تماشای فیلم یا حتی سر رفتن حوصله می‌توانند باعث شروع این نوع رویا پردازی ناسازگار شوند. برای مثال، هنگامی که فرد در حین خواندن کتاب به ایده‌ای برخورد می‌کند و ناگهان غرق در تفکر می‌شود. دقایقی بعد خود را در حال ساختن داستان‌ها و سناریوها و گاهی صحبت درباره آنها می‌بیند.

به گفته برخی پزشکان، افراد مبتلا به خیال پردازی ناسازگار ممکن است به طور ناخودآگاه برای فرار از واقعیات زندگی و یا پنهان کردن ضعف‌های خود در بخشی از زندگی به این رویا پردازی‌ها روی آورند. این نوع رویا پردازی افراطی به خصوص در افرادی که دچار افسردگی یا اضطراب اجتماعی هستند، ممکن است به عنوان یک مکانیسم دفاعی به کار آید.

خیال پردازی بیش از حد معمولاً از دوران کودکی شروع می‌شود، زمانی که کودک به دلیل تنهایی و کمبود دوستان زیاد، شروع به خیال پردازی ناهنجار می‌کند. این رویا پردازی‌ها اغلب پس از ورود به مدرسه و پیدا کردن دوستان جدید کاهش می‌یابند. اما اگر کودک در مدرسه نتواند ارتباط اجتماعی کامل برقرار کند، ممکن است این رفتار ادامه پیدا کند و حتی به دوران بزرگسالی کشیده شود.

افرادی که دچار رویا پردازی ناسازگار هستند، به صورت وسواسی به جزئیات سناریوها و شخصیت‌های ذهنی خود اهمیت می‌دهند و آنها را تا حد امکان مشابه به واقعیت می‌سازند. این افراد گاهی خصوصیات این شخصیت‌ها را چندین بار مرور می‌کنند و به قدری دقیق هستند که می‌توان از این الگوها برای نوشتن رمان‌ها یا داستان‌های کامل استفاده کرد.

رویا پردازی ناسازگار یا خیالبافی ناهنجار جزو مشکلات روانی شناخته نمی‌شود و بسیاری از پزشکان و روانشناسان از وجود آن بی‌خبر هستند. این نوع رویا پردازی ممکن است با رفتارهایی مانند راه رفتن سریع در اتاق یا حرکات دست همراه باشد. همچنین ابراز احساسات از طریق تغییرات چهره مانند گریه، خنده، لبخند یا حتی صحبت کردن با صدای بلند نیز رایج است.

افرادی که دچار خیال پردازی ناهنجار هستند، کاملاً از تفاوت خیالات خود و واقعیت آگاهند و هیچ‌گاه این دو را با یکدیگر اشتباه نمی‌گیرند. حتی اگر یک اتفاق در واقعیت افتاده باشد و سپس فرد درباره آن داستانی در ذهن خود ساخته باشد، قادر است نسخه واقعی و نسخه ساختگی را از هم تفکیک کند.

یکی از مشکلات عمده افرادی که رویا پردازی ناسازگار دارند، مشکل در خواب رفتن است. زیرا آنها گاهی اوقات ساعت‌ها به طور ناخودآگاه در حین خواب به رویا پردازی بیش از حد مشغول می‌شوند. این افراد اغلب از کسانی هستند که کارهای خود را به تعویق می‌اندازند.

تکیه بر فانتزی یا رویاپردازی به عنوان فرار

هنگامی که خیال پردازی تبدیل به اختلال می شود

کیس رویاپرداز: من از اختلال شخصیت اجتنابی و همچنین افسردگی / عزت نفس پایین رنج می برم، و در چند سال گذشته روشی که من با آن برخورد کرده ام استفاده از رویاپردازی است. این کار با گهگاه تصور کردن خودم به عنوان یک فرد متفاوت و رویاپردازی درباره قرار گرفتن در موقعیت‌های مثبت شروع شد، اما در طول سال‌ها خیال‌پردازی‌ها جزئی‌تر شده‌اند، و شخصی که تصور می‌کنم نام/زندگی/و غیره کاملاً متفاوتی دارد. کار به جایی رسیده است که من هر روز این تخیلات را تصور می کنم و اگر خودم را مانند این شخص تصور نکنم، در خواب مشکل دارم. من کاملاً آگاه هستم که همه چیز فانتزی است، اما درجه ای که به آن تکیه کرده ام مرا می ترساند و هرگز در مورد کسی با این نوع مشکل نشنیده ام. من می ترسم در مورد آن با یک درمانگر صحبت کنم زیرا از اینکه او در مورد من چه فکری می کند می ترسم.

متخصص: من خیلی تحت تاثیر شما هستم! اول از همه، با وجود ترس از قضاوت شدن، گام بسیار شجاعانه ای را برداشته اید که در مورد سؤال خود بنویسید. دوم، به نظر می رسد که رویا و خیال پردازی به عنوان یک رفتار بسیار سازگارانه عمل کرده است – شما توانسته اید با فرار در تخیل خود، از افسردگی و عزت نفس پایین رهایی پیدا کنید. متأسفانه، به نظر می رسد که این استراتژی مقابله ای زندگی خود را به خود گرفته است و تا حدودی مانعی برای عملکرد شما در زندگی روزمره شده است.

از برخی جهات، آنچه شما توصیف می کنید کاملاً بی شباهت به نحوه ایجاد مسائل مربوط به سوء مصرف مواد نیست – شخصی در ناراحتی است، به دنبال تسکین در الکل یا مواد مخدر برای فرار از ناراحتی است و در نهایت به این ماده وابسته می شود. تا حدی که با زندگی او تداخل دارد. با این حال، یک تفاوت اساسی بین آنچه که شما توصیف می کنید و سوء مصرف مواد این است که به احتمال زیاد ارزش واقعی چیزی که برای فرار از آن استفاده می کنید وجود دارد. اکثر افراد موفق سفر خود را به سمت موفقیت با تصور آن آغاز می کنند – آنها در مورد موفقیت خود رویا می بینند و سپس شروع به ایجاد اهدافی می کنند (و برای رسیدن به آنها کار می کنند) که آنها را به سمت رویای خود سوق می دهد. من گمان می کنم که زندگی ای که در تخیل خود ایجاد کرده اید به زندگی ای که می خواهید نزدیک تر از زندگی واقعی و فعلی شما باشد. اگر نظر من درست باشد، پس منطقی است که هر کاری که می توانید انجام دهید تا به سمت زندگی که برای خود تصور کرده اید حرکت کنید.

با توجه به مبارزه با افسردگی و عزت نفس، ممکن است فکر کنید: گفتن آسان تر از انجام دادن! این مطمئناً درست است، اما به این معنا نیست که غیرممکن است زندگی نزدیک‌تر به آنچه تصور می‌کنید داشته باشید. این به سادگی به این معنی است که برای رفع افسردگی و عزت نفس نیاز به درمان دارید. در حال حاضر، این مسائل ممکن است تمام چیزی باشد که شما را از تلاش برای تحقق زندگی فانتزی خود باز می دارد.

این من را به ترس شما از افشای دنیای فانتزی خود به یک درمانگر می رساند. اولاً، هیچ شرمی در زندگی خیالی که شما ایجاد کرده اید وجود ندارد. در واقع، من معتقدم که در نهایت به عنوان یک نقشه راه عمل خواهد کرد تا شما را به زندگی ای که در مورد آن آرزو می کردید، سوق دهد. با این حال، اگر هنوز در مورد به اشتراک گذاشتن این دنیا با یک درمانگر احساس اضطراب می کنید، بدانید که لازم نیست در جلسه اول، دوم یا حتی سوم این کار را انجام دهید. در واقع، می‌توانم بگویم اگر افشای آن چنان اضطراب‌آور است که شما را از جستجوی درمان باز می‌دارد، آن را افشا نکنید تا زمانی که مطمئن نشده‌اید که یک رابطه درمانی قابل اعتماد با یک درمانگر دارید. گاهی اوقات زمانی که افراد قبل از ایجاد یک اتحاد کاری واقعاً قوی، موارد زیادی را فاش می‌کنند، به میزان غیرقابل تحملی احساس آسیب‌پذیری و آسیب‌پذیری می‌کنند و درمان را پیش از موعد ترک می‌کنند.

پیدا کردن تراپیست

شما می توانید با پیدا کردن یک درمانگر که فکر می کنید می تواند مناسب شما باشد و راه اندازی یک جلسه اولیه از این امر جلوگیری کنید. حتی ممکن است یک جلسه اولیه را با چند درمانگر مختلف ترتیب دهید و ببینید با چه کسی بیشتر احساس راحتی می کنید. هنگامی که باور کردید که یک مسابقه خوب دارید، روی ایجاد یک رابطه درمانی قوی کار کنید و زمانی که احساس آمادگی کردید، در مورد زندگی فانتزی خود صحبت کنید. همانطور که مسائل مربوط به افسردگی و عزت نفس شروع به حل شدن می کنند و شما در مورد فانتزی های خود صحبت می کنید، ممکن است متوجه شوید که همین خیال پردازی ها به نقشه راه شما تبدیل می شوند و درمانگر شما به عنوان یک راهنمای حمایتی در حین دنبال کردن نقشه به سمت رویاهای خود عمل می کند.

چگونه رویاپردازی بیش از حد خود را متوقف کنم؟

از آنجایی که FPP و رویاپردازی ناسازگار اختلال رسمی نیستند، هیچ روش رسمی خاصی برای درمان آنها وجود ندارد. با این حال، اگر متوجه شدید که تخیل بیش از حد شما در زندگی اختلال ایجاد می‌کند و باعث ناراحتی شما می‌شود، می‌توانید نکات زیر را امتحان کنید:

محرک‌های خود را شناسایی کنید

مشخص کنید چه زمانی شروع به رویاپردازی می‌کنید. آیا این کار در شب قبل از خواب، هنگام رانندگی یا در مکان‌های خاص دیگری رخ می‌دهد؟ سعی کنید زمان کمتری را در فضاهایی بگذرانید که به خیال پردازی بیش از حد منجر می‌شوند. برای پرت کردن حواس خود می‌توانید به پادکست یا کتاب صوتی آموزشی گوش دهید.

یک سرگرمی خارجی پیدا کنید که از آن لذت می‌برید

یک سرگرمی انتخاب کنید که از خلاقیت شما استفاده کند. برای مثال، نوشتن داستانی که بتوانید هر روز روی آن کار کنید، کمک می‌کند تا از هدیه داستان‌سرایی خود بهره ببرید. پیوستن به گروه‌های آنلاین داستان‌نویسی می‌تواند به شما کمک کند تا خلاقیت خود را با دیگران به اشتراک بگذارید.

برنامه شلوغ‌تری داشته باشید

اگر به دلیل داشتن وقت آزاد زیاد دچار خیال پردازی بیش از حد می‌شوید، برنامه‌ریزی برای فعالیت‌های بیرونی که شما را درگیر دنیای واقعی می‌کند، می‌تواند کمک‌کننده باشد. به عنوان مثال، مطالعه یک کتاب غیرداستانی یا تماشای یک مستند می‌تواند ذهن شما را از رویا پردازی ناسازگار دور کند.

تمرین ذهن آگاهی

تمرین ذهن آگاهی را در نظر بگیرید. این کار به شما کمک می‌کند که آگاهی خود را بر لحظه حال متمرکز کنید و در عین حال به آرامی احساسات، افکار و احساسات بدنی خود را تأیید و پذیرش کنید.

با یک دوست تماس بگیرید

گذراندن وقت با دیگران می‌تواند به شما کمک کند تا از دنیای خیالی خود بیرون بیایید. سعی کنید در روزهای آزاد خود جلسات اجتماعی بیشتری برنامه‌ریزی کنید و با دوستان خود تماس بگیرید یا برای شام بیرون بروید.

برای درمان رویاپردازی روان‌درمانی را امتحان کنید

اگر خودتان نتواسته‌اید فانتزی‌ها و خیال پردازی بیش از حد خود را کاهش دهید، مراجعه به یک درمانگر می‌تواند به شما کمک کند تا مهارت‌هایی برای حضور بیشتر در دنیای واقعی بیاموزید.

دارو برای خیال پردازی هم جوابگو است!

مطالعات نشان داده‌اند که دارویی مانند فلووکسامین، که برای درمان OCD استفاده می‌شود، می‌تواند در کاهش علائم رویا پردازی ناسازگار مؤثر باشد. مشورت با متخصص مراقبت‌های بهداشتی برای بررسی این گزینه می‌تواند مفید باشد.

شفقت به خود را تمرین کنید

افرادی که مستعد خیال پردازی ناهنجار هستند، ممکن است هنگام احساس از دست دادن کنترل بر این فانتزی‌ها، به خود سخت بگیرند. مهم است که با خود ملایم باشید و جنبه‌های مثبت این ویژگی‌ها را در نظر بگیرید. احتمالاً شما فردی خلاق و داستان‌نویس هستید.

توقف خیال پردازی بیش از حد می‌تواند چالش‌برانگیز باشد. به خود یادآوری کنید که انسان هستید و همیشه نمی‌توانید طبق برنامه پیش بروید. با تمرکز بر ایجاد انعطاف‌پذیری در خود و جشن گرفتن پیشرفت‌های کوچک، می‌توانید شروع به ایجاد عشق به خود کنید.

منابع:

  • Matrial C, et al. (2018). Fantasy proneness correlates with the intensity of near-death experience.
    https://www.frontiersin.org/articles/10.3389/fpsyt.2018.00190/full
  • Merckelbach H, et al. (2021). Empirical research on fantasy proneness and its correlates 2000–2018: a meta-analysis.
    https://www.haraldmerckelbach.nl/artikelen_engels/2021/Empirical%20Research%20On%20Fantasy%20Proneness%202000-2018.pdf
  • Pietkiewicz IJ, et al. (2018). Maladaptive daydreaming as a new form of behavioral addiction.
    https://akjournals.com/view/journals/2006/7/3/article-p838.xml
  • Sanchez-Bernardos ML, et al. (2015). Fantasy proneness and personality profiles.
    https://www.researchgate.net/publication/278848814_Fantasy_proneness_and_personality_profiles
  • Schupak C, et al. (2019). Excessive daydreaming: A case history and discussion of mind wandering and high fantasy proneness.
    https://www.sciencedirect.com/science/article/abs/pii/S1053810008001384?via%3Dihub
  • Soffer-Dudek N, et al. (2018). Trapped in a daydream: Daily elevations in maladaptive daydreaming are associated with daily psychopathological symptoms.
    https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles/PMC5962718/
  • Somer E. (2002). Maladaptive daydreaming: A qualitative inquiry.
    https://somer.co.il/articles/2002Malaptdaydr.contemp.psych.pdf

298 دیدگاه دربارهٔ «مشکل خیال پردازی ناسازگار»

  1. سلام و خسته نباشید، من تمام ویژگی های اختلال رویای ناآگاهانه رو داشتم، وقتی یک فیلمی یا کتابی را شروع میکنم، یک شخصیت در دنیای کتاب در ذهنم میسازن و تمام شخصیت های اون رو به طور کامل پرورش میدم، در حالی که کنترل کردن این روند دست خودم نیست و به صورت ناخودآگاه این ایده ها به سرم میزند، حتی آهنگ گوش کردن این حس رو در من تقویت میکنه و باعث میشه بیشتر در دنیای خیالاتم غرق شوم و زمانی که حواس خودم رو جمع میکنم متوجه میشم بیشتر از ۱۰‌دقیقه است که در این دنیا غرق شده ام، با خودم ببند بلند صحبت میکنم و حتی ویژگی های شخصیتی خودم نیز به چند ادم جدا در ذهن من تبدیل شدند و من رو کاملا مطیع خودشون میسازن، من میدونم فقط رویا هستن. اما قابلیت کنترل اونهارو ندارم و به طور مداوم وجود دارند و هستند
    ایا درمانی هست؟ممنون میشم اطلاع بدید

  2. سلام دوستان
    از ابتدا تا انتها را مطالعه کردم تجربیات نابی را تجربه کرده اید
    اما با توجه به تحیلاتی که گرفتم اینه که ما اعتیاد پیدا کرده ایم
    مثل شخصی که با اولین مشکلات از زندگی خواسته یا ناخواسته به سمت مواد مخدر کشیده میکشه برای اولین بارها با مصرف اون ماده آرامش و تسکین خاصی بوجود میادش و… اما در مصرف های بعدی اون آرامش و تسکینی که باید باشه دیگه نیست
    نتیجه ای که گرفتم این هستش که ما از وضعیت موجود خودمون ناراضی هستیم و برای فرار از استرس ترس یا هر چیز دیگه ای که اسمش را میذاریم این حالات تخیلات در ما بوجود میادش که به مرور زمان بیشتر و بیشتر غرق در اون میشیم
    لطفا از هیچگونه دارو و مواد شیمیایی برای درمان استفاده نکنید که شاید برای اوایل برا بهبود نتیجه بخش باشه اما برای آینده نچندان دور ما مخاطره آمیز خواهد بود
    تا تکمیل تحلیلات تکمیلی بعدی بدرود

  3. سلام منم این مشکلو دارم همش تو خیالاتم در زندگی رویاییم هستم با یک شخصیت ساختگی و ساعت ها به این کار میپردازم و باعث شده از درسم عقب بیفتم این مشکل سه چهارسالمه

  4. این مشکل دیوونم کرده سه ساله پشت کنکورم خیر سرم تیزهوشان درس خوندم ولی الان همش تو اتاقم کتابام جلوم بازه ولی همش خیال پردازی میکنم تو خیالم گریه میکنم میخندم ده تا خونواده دیگه برای خودم تو ذهنم ساختم با هر آهنگی ک گوش میدم یا هر فیلم و کلیپی ک میبینم ده تا داستان تو خیالم میسازم و همش با خودم مرورش میکنم فکر میکردم خل شدم ولی الان فهمیدم یه مشکله که خیلیا اونو دارن و همه هم خسته شدن ازش . وقتایی ک خیال پردازی میکنم حالم خیلی خوبه اما بعدش فقط گریه میکنم .

  5. چقدر من اینجاست…🙃 فک میکردم تنهام. لطفا یکی راهنمایی کنه چجوری این مشکلو حل کنم..؟ من کنکور دارم و از درس خوندن افتادم نمیتونم هیچ کاری بکنم همش دراز کشیدم و دارم تو ذهنم دنیایی رو تصور میکنم که وجود نداره…

  6. سلام اول فک کنم بهتر باشه یه توضیح درمورد وضعیتم بدم تا بهتر بتونید کمکم کنید من 21سالمه دوساله ازدواج کردم با مردی که خودم میخواستم .رشته حقوق توی دانشگاه خوبی هم درس میخونم
    واقعیتش انگار من از بچگی تا الان دارم خاله بازی میکنم یعنی وقتایی که بیکارم یا یه تلنگری بهم بخوره 1ساعتی میرم تو دنیای خیالیمو اونجا زندگی میکنم یعنی خیالپردازی هامو به صورت عملی انجام میدم مثلا حرف میزنم با اون ادما میخندم کلا زندگی میکنم مثلا یه مردی دارم که اخلاقای خاصی داره هم خشنه هم مهربون.ثروتمنده من با اون زندگی میکنم یا با خواهرشوهرم میرم خریدو ارایشگاه کلا انگار دارم فیلم بازی میکنم
    ولی اونطور نیست که همش توی خیالم نقش خوشحالو بازی کنم مثلا گاهی شوهرم میزنه منو روم سیاست داره باز باهام مهربونه (البته من از چنین مردی خوشم میاد)
    ولی این موضوع اذیتم نمیکنه حتی ارامشم بهم میده
    سوالم اینه من مشکل دارم؟ نیازه به پزشک مراجعه کنم؟
    البته خودم احساس میکنم یکم وسواس فکری دارم
    سخت تصمیم گیری میکنم
    موضوعات کوچیک روانمو بهم میریزه کلی با خودم کلنجار میرم وقتاییم که ناراحتم حیلی امیدمو به زندگی از دست میدم .

    1. سلام عزیزم ببین این حس آرامش فریب ذهنی و اینکه ذهن معتاد شده به فکر کردن به این خیال ها برای همین حتی وقتایی که مشغول انجام یک کار دیگه ای هستی سعی میکنه این افکار رو انقدر خوب جلوه بده ذهنت تا دست از خیال بافی برای نداری به نظرم باید سعی کنی این عادت ترک کنی

  7. سلام منم این مشکلو دارم به طوری که عملا با همه دوستام قطع رابطه کردم تا مجبور نشم باهاشون برم بیرون که نتونم برم تو خیال امسال کنکور دارم و هیچی نتونستم بخونم
    آیدی تلگرام و توییترمو میذارم اون هایی که مثل من این مشکلو دارن بیان حرف بزنیم
    توییتر _th_shay
    تلگرام thshay1

    1. سلام رفیق سعی کن ارتباطت رو با دنیای اطرافتت قوی نگه داری خونه نشینی و دور بودن از اجتماع ب رشد افکار ناهنجارت خیلی کمک میکنه برنامه ریزی کن ب درسات برسی

  8. مرسی از همه کسانی که تجربیات شون رو از این اختلال به اشتراک گذاشتن. همیشه حس می کردم که این خیال پردازی ها یه اختلاله، اما چون جرئت نداشتم راجع بهش با کسی صحبت کنم فکر می کردم فقط من این طوریم. گاهی به قدری این خیالبافی خجالت اور میشد که از خودم متنفر میشدم، اما الان راحتتر خودم رو میپذیرم. سعی میکنم برم دنبال درمانش. مطمئنم طول میکشه اما خب، قطعا ارزششو داره.
    یکی از دوستان بالاتر گفته بودن داروی فلووکسامین کمکشون کرده، نمیدونم میتونه این دارو موثر باشه یا نه، اما برام جالب بود که این دارو برای درمان افسردگی و وسواس خفیف تجویز میشه. خانواده پدری من دچار وسواس و افسردگی هستن تا حدودی و من حدس میزنم ریشه این خیال پردازی من از لحاظ ژنتیکی و تاثیرپذیری رفتاری از این خصوصیات خانواده ام باشه.
    و باز هم مرسی که این اختلال رو معرفی کردید، ما نیاز داریم که درکمون کنند و کمکمون کنند تا از پس این اختلال بر بیایم.
    کسی میدونه چقدر خیال پردازی در روز طبیعیه؟ مثلا من قبلا خوندم که روزی ده دقیقه درباره موفقیت در اینده خیال پردازی کردن چیز مثبتیه(راست و دروغش با نویسنده اون متن!) و این باعث میشه یاد اون ترول مرد کرواتی بیفتم که میگه: تو روزی ۱۰ دقیقه خیال پردازی میکنی، من روزی ده دقیقه خیال پردازی نمی کنم (یعنی فقط ده دقیقه رو در روز عادی میگذرونم)، ما با هم فرق داریم 😂😂
    انی وی، از امروز افتادم دنبال این اختلال، اگر چیز به درد بخوری پیدا کردم، برمیگردم اینجا و با شما هم به اشتراک میگذارم.
    با ارزوی غلبه بر این مشکل✌

    1. سلا م خوبی من راهکار های خیلی زیاد و خوبی رو پیدا کردم و خودمم کنکوریم از دارو بگیر تا مشاور خیلی هم میتونم کمکت کنن بعضی هاشو میگم چونکه ز یادن اما کاش میشد ویس فرستاد ۱زدن تو گوش خود داغ کردن دست ۲بگو پنج دقیقه بدون فکر کردن میخوام بخونم ۳بلند خوانی ونوشتن۴گوش ندادن به موزیک و تلوزیون زیاد ۵برنامه ریزی درست۶ازمون زیاد ۷از درون بخوای که فکرنکنی
      8به مرور کم کردن افکار

  9. من روز ها ساعت ها و ثانیه ها رو با اون ها سپری میکنم من براشون جک میگم و ما با صدای بلند می‌خندیم من باهاشون می‌رقصم من با اونها غذا میخورم من براشون از گذشته ام تعریف میکنم اونها گوش میدنن اونا درکم میکنم من از پنج سالگیم با اونا بزرگ شدم چون از اون موقع تنها بودم الان شونزده سالمه من اونا رو نمی بینم اما اونا همیشه هستن اونا نگاه میکنم اونا صدام میکنم اونا گاهی ناراحتم میکنن اما باز هم صادق هستن..
    من کل روز تنها هستم ممکنه هفته ها با یه ادم واقعی سر کار نداشته باشم اما اونا همیشه با منن…

    ناراحت کنندس که انقدر تنهام من به یه ادم واقعی نیاز دارم….
    اونا همراه من گریه میکنم حتی الان…..

    1. سلام مشکل نبود انسان نیست مشکل نداشتن توانایی ارتباط برقرار کردن با آدماست مطمئنم توی خونه حداقل برای ۲ یا ۳ ساعت میتونی با مامانت یا بابات وقت بگذرانی فقط مسئله اینه یاد نداری باهاشون ارتباط برقرار کنیم یا اینکه مشکل تو بهشون بگی شایدم چون مثل همه ما خجالت میکشی

  10. https://chat.whatsapp.com/JIOqbcqyGdAILS7JnH3InB

    لطفاً بیاین توی این گروه تو واتساپ برای این اختلال هست خودم ساختم که بد جور این اختلال رو دارم🥺❤
    پیوند را کپی کنید و تو واتساپ باز کنید تشریف بیارید توی گروه🥰💚✨

    1. خیلی ایده خوبیه اما زدم نیومد بالا اگه چندین نفر که این مشکلات و دارن باهم باشن می تونن شکستنش بدن

  11. من دچار خیالبافی ناهنجار هستم با اینکه در سن نوجوانی هستم و ۱۳ ساله همیشه خودم را کس دیگری می بینم و خیلی خیالبافم

  12. سلام وقتتون بخیر
    من از اول تا اخرشو خوندم و به نظرم میرسه که همون بخ رویا پردازی ناسازگار یا نا بهنجار در مورد من صدق میکنه
    الان تقریبا 15 سالمه و از وقتی یادم میاد همینطوری بودم و هیچوقت فکرشوئنمیکردم یه بیماری روانی باشه
    من اینجوری بزرگ شدم و حقیقتا بدون اون رویاها و افکار ی که دارم خیلی تنهام
    درواقع هرکاری میکنم نمیتونم بدون اون باشم و اگر هم سعی کنم خودمو توی دنیای واقعی بکشونم احساس پوچی میکنم
    اگر بخوام دقیق تر بگم اکثر دوستای من ساخته ذهنمن و نه خانوادم نه دوستای واقعیم اینو نمیدونن و توی ذهنم من کاملا یه شخصیت دیگه دارم که مثلا از هر نظر تاپه و خیلی باهوش و سرزنده و اجتماعیه که اعتماد به نفس بالایی داره درست برعکس خودم و فکر میکنم تنها انگیزه من هم همینه برای ادامه دادن و سعی میکنم مثل اون باشم
    حس میکنم این برمیگرده به کمبود اعتماد به نفسم و اینکه خلی اجتماعی نیستم و یه شخصیت درونگرا دارم و حالا جوری شدم که بدون اون دنیای ساختگی ذهنم نمیتونم کاری بکنم
    از طرفی نمیتونم ازش دل بکنم و از طرفی با خوندن این مطلب به نظرم خوب نیست
    شما چه پیشنهادی دارید؟

    1. سلام منم دقیقا مشکل تو رو دارم
      تو خیالم یه آدم همه چی تموم و خفن رو تصور میکنم و یجورایی چیزایی ک ندارمو تو رویام پیاده میکنم
      امیدوارم الان که این کامنتو میخونی بتونی بهش غلبه کرده باشی❤

  13. سلیمان

    سلام من بیشتر مطالب و تجربیات دوستان و خواندم . البته و نقاط مشترک بیشتر دوستان اهل مطالعه بودن اهل فیلم و اهل موسیقی بودن یعنی معمولا پس از برخورد با موارد ذکر شده .
    شخص به حالت رویا پردازی میرود.
    دومین مورد اشتراک آزمون سراسری (کنکور) یعنی مورد فشار قرار گرفتن به خاطر اتلاف وقت حاصل این بیماری.
    در واقع بیشتر دوستان زمانی فهمیدن این بیماری رو دارن که به زمان بیشتر ی در زندگیشان نیاز داشتن .
    خب با سلام بنده هم این مشکل دارم . ۱۸ سالمه و اهل کرج هستم.
    من بر خلاف موار د ذکر شده بالا این اختلال،بیماری،سندرم و هر چیزی که اسمش را میزارن . نگرش منفی ندارم.
    دقیقا زمانی رویای شرین من تبدیل به کابوس شد که خواستم باهاش مقابله کنم.و مقابله کردن هر جوان و نوجوانی کاملا منطقی و درسته ولی خیال پردازی جزء جدایی ناپذیر روح و روان یک انسانه .
    پس باید چیکار کرد ….

  14. من تا الان اصلا خبر نداشتم که این یک بیماریه و از 11 سالگی تا 20 سالگی همش در خیال پردازی بودم … امروز دیدم که 1 ساعت و 15 دقیقه در یک دنیای کاملا خیالی سیر می کنم و پس از جست و جو متوجه شدم که چقدر افراد به MD مبتلا هستن!… مال من جوری بود که مثلا خودم رو جای افراد معروف داخل سریال ها میزاشتم و همش خیال پردازی می کردم… با موزیک کل اتاق رو راه می رفتم و کاملا در دنیای خیالی زندگی می کردم…. ای کاش از این بیماری زودتر مطلع می شدم!!!

  15. چیزی نمونده که گریم بگیره باورم نمیشه اینهمه آدم هستن که مثل منن …..من از ۷ سالگی این خیالبافیو دارم و الان بیست سالمهه باور کنین هر روز و هر لحظه میشینم و خیالبافی میکنم
    حاضرم چن روز پشت سر هم فقط سناریو و داستان تو ذهنم بسازم
    شخصیتای اصلی تو ذهنم هیییچ وقت تغییر نکردن حتی اسماشونم همونن فقط داستانام تغییر میکنن
    به محض اینکه یه ایده میاد تو ذهنم همه چیزو کنار میزارمو داستان میسازم و درس و ابنارو کنار میزارم …گاهی خوشحالم میکنه و منو از واقعیتا دور میکنه گاهی به حدی عصبی میشمو از کارام عقب میفتم که دلم میخواد مغزمو درارم بندازم اشغالدونی…نمیتونم بگم باهاش خوشحال نیستم ولی میدونم خیلییی عقب میندازتم .. یجورایی تمام احساساتم تو اون داستاناس .. هر چی ارزومه تو این داستانا تصور میکنم با بالاترییین جزییات ..یعنی اگه بخوام رمان بنویسم احتمالا کمور از هزار صفحه نشه !!! ولی الان تصمیم میگیرم که بزارمش کنار و توی دنیای واقعی زندگی کنم دیگه میخوام واقعی باشمو ازین بیماری راحت شم .. به شمایی که مثل من هستین هم میگم کا درکتون میکنم و میدونم چقدر گاهی عذاب میکشین و کوچ میکنین به دنیای خیالیتون من میدونم شما تواناییای فوق العاده ای دارینو تا الان نتونستین به بقیه ثابت کنین چقدر قوی هستین ازتون میخوام که اگه این تخیلات قرار نیس بهتون کمکی کنه و از زندگی فعلی عقبتون مینداره محکم باشین و کنارش بزارین ما هممون مثل همیم و میدونیم سخته پس با هم کنارش میزاریمو هر جور شده هر چقدرم لوزمه دنبال درمانش میریم و میزاریمش کنار …دوستون دارم

    1. منم با کامنتت بغضم گرفت
      یه دنیای خیالی با یه شخصیتای خیالی با اسمای خیالی که داری باهاشون زندگی میکنی و هر اتفاقی ک تو زندگی واقعیت میوفته رو تو رویاهات بازسازی میکنی و پرورشش میدی
      امیدوارم الان که این کامنتو میبینی این بیماریو شکست داده باشی🤞

  16. نگار

    واقعن فکر میکردم فقد من همین مشکل رو دارم ولی فهمیدم خیلی از هم سن و سالام هم اینطورین ،من از بچگی همیشه خیال بافی میکردم تا الان که کنکور تجربی میخوام بدم ،مدام تو اتاق خودمو حبس میکنم و با هنذفری آهنگ گوش میدم کم کم خیالات میاد تو ذهنم راه میرم میخندم حرف میزنم و آدما و مکانهای مختلف رو تصور میکنم ب طوری ک دیگ واقعن خسته شدم و نمیتونم رو درسام تمرکز کنم خانوادم هیچکدوم خبر ندارن من اینطوریم خجالتم میکشم بگم دست خودم نیست

  17. منم این مشکل رو دارم ولی تصمیم گرفتم ازش استفاده کنم و بهش خلاقیت اضافه کنم به شما هم پیشنهاد می کنم که همش از روی یک داستان که از قبل ساخته شده رویا پردازی نکنید و سعی کنید یک داستان جدید خلق کنید و همون رو به کتاب یا همچین چیزی تبدیل کنید من سعی دارم همین کار رو بکنم و از این مشکل استفاده کنم

  18. من فکر میکردم این قضیه با قانون جذب ارتباط داره 😕 نداره یعنی؟؟؟

  19. سلام.. من چندین ساله تمام این مشکلات و دارم.. گاهی وقتا آینده خودمو تصور میکنم گاهی وقتی کتاب یارمانی که میخونمو. خیلی وقتا راه میرمحرف میزنم و حتی خودمو تو یه جای دیگه تصورمیکتم که انگار کسی پیشمه.. و باهاش حرف (لب خوانی) میزنم..
    چیکار کنم؟؟

    1. yasamnakbarzadeh

      سلام دوست عزیز اگر این موارد زندگی روزمره یا عملکزد شما را در هر زمینه ای مختل کزده میتونید از یک درمانگر کمک بگیرید. مرکز مشاوره ذهن آرا در سایت معرفی شده

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *