مشکل خیال پردازی ناسازگار

خیال پردازی خوب است اما تا زمانی که بهنجار باشد. خیال پردازی بیش از حد و به صورت ناسازگار می‌تواند مشکلاتی را به همراه داشته باشد. خیال پردازی حد و اندازه‌ای دارد و تنها در صورتی مفید است که در راستای رشد و پیشرفت فردی باشد. داشتن رویا و یا به قول بعضی‌ها خیال‌پردازی، یکی از مکانیسم‌های دفاعی بدن ما است که اگر به جا و درست استفاده شود، مفید و کارآمد خواهد بود. اما اگر نادرست استفاده شود و با عملکرد عادی زندگی ما تداخل پیدا کند، می‌تواند مخرب باشد. همانند مواقعی که گریه می‌کنیم یا خشمگین می‌شویم و یا دچار هر هیجان دیگری می‌شویم، رویا داشتن نیز یک مکانیسم هیجان‌مدار است. افرادی که بتوانند در زندگی خود خیال پردازی ناسازگار را کنترل کنند و آن را به طور درست و بهینه به کار گیرند، موفق خواهند بود.

وقتی کودک هستیم، خیال پردازی‌های ما غیرمنطقی هستند اما به سمت نوجوانی و جوانی که پیش می‌ر‌ویم، خیال پردازی‌هایمان حالت منطقی‌تر به خود می‌گیرد. در این مرحله، افرادی که قادر به مدیریت خیال پردازی بیش از حد خود هستند، می‌توانند از آن برای پیشرفت و تحقق اهدافشان استفاده کنند. به عنوان مثال، تخیل و رویا پردازی ژول ورن نقطه شروعی برای ایجاد تحول و پیشرفت‌های بزرگ شد.

در دو حالت باید با یک روانشناس مشورت کنید:

  • زمانی که شدت و دفعات خیال پردازی ناسازگار کودک زیاد بشود، به طوری که در خانه، مهمانی، هنگام بازی با همسالان یا هر جای دیگر دائم هذیان گویی کند.
  • زمانی که در سنین مدرسه همچنان در دنیای خیالی خود سیر کند و مرز واقعیت و خیال را متوجه نباشد. برای مثال، همبازی خیالی‌اش را با خود به مدرسه ببرد و هنگام درس با او حرف بزند و متوجه نباشد که در اطرافش چه می‌گذرد.

این گونه خیال پردازی بیش از حد و ناسازگار می‌تواند ناشی از مشکلات خانوادگی، کمبودهای عاطفی، اضطراب و دیگر عوامل باشد. این مسائل کودک را از دنیای واقعی بیزار می‌کند و به صورت افراطی به دنیای خیالی می‌کشاند. برطرف کردن این مشکلات می‌تواند از بروز خیال پردازی ناسازگار و افراطی در کودکان پیشگیری نماید.

تخیل بیش از حد چیست؟

افرادی که تخیل بیش از حد فعال دارند، بخش بزرگی از وقت خود را در دنیایی که خود خلق کرده‌اند، می‌گذرانند. این افراد دارای تخیلات غنی و زنده، تجربیات حسی شدید و توانایی قوی در معنا بخشیدن به این تصاویر و احساسات هستند. آنها معمولاً قصه‌گوها و نقش‌آفرینان خوبی هستند و می‌توانند در رویاهای خود غرق شوند. با این حال، خیال پردازی بیش از حد یا تخیل بیش از حد ممکن است حواس آنها را از زندگی واقعی منحرف کند و پیامدهایی برای سلامت روانی داشته باشد.

هنگامی که خیال پردازی تبدیل به اختلال می شود

افرادی که دارای تخیلات بیش از حد فعال هستند، ممکن است به عنوان افراد دارای رویاپردازی ناسازگار یا FPP طبقه‌بندی شوند. با این حال، هیچ یک از این شرایط در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، ویرایش پنجم (DSM-5) شناسایی نشده است.

رویا و خیال پردازی

رویا و خیال پردازی یک احساس روانی است و دو نوع دارد:

  • رویای آگاهانه
  • رویای ناخودآگاه

رویای آگاهانه

رویا و خیال پردازی آگاهانه یک وضعیت خلق کردنی تصوری در یک فرد است که بیانگر خواسته‌ها و یا اهداف وی می‌باشد. برخی اوقات خیال پردازی بیش از حد می‌تواند بسیار بعید باشد و برخی ممکن است کاملاً واقع‌بینانه باشند.

خیال پردازی‌ها می‌توانند طبیعت جنسی نیز داشته باشند.

معنای دیگر خیال پردازی، چیزهایی است که واقعی نیستند، و هیچیک از حواس پنج‌گانه آنها را درک نمی‌کند، اما در تصور واقعی می‌نمایند. در زندگی روزمره، اغلب افراد افکار خود را با یک سری رویاهایی همراه می‌کنند که آرزو دارند و یا مایل به انجام آنها بوده‌اند. به عنوان مثال: به جای تلاش واقعی در نزدیکی به دوستان و یا کسب موفقیت، تصور می‌کنند که موفق و محبوب هستند.

هنگامی که رویا و خیال پردازی افراطی شود، می‌تواند بیانگر یک صفت از اختلال شخصیت خودشیفتگی باشد. قطعاً کسی که زیاد خیال پردازی می‌کند، هیچ دوست نزدیکی ندارد.

مزایای رویا و خیال پردازی

  • رویا و خیال پردازی می‌تواند سودمند باشد و جنبه جبرانی آرزوها، بهبود دهنده و کوچک شمردن گرفتاری‌ها و گریز از مشکلات داشته باشد. همچنین رویاها می‌توانند در هنر، ادبیات، خلاقیت و نوآوری مؤثر باشند.
  • رویا و خیال پردازی می‌تواند یک مکانیسم دفاعی باشد. مردان و زنان نمی‌توانند براحتی از گذران زندگی رضایت داشته باشند، اما به سادگی می‌توانند به تحقق آرزوهای خیالی خود بپردازند.
  • خیال پردازی‌ها ممکن است یک منبع با ارزش باشند. این رویاها می‌توانند علاقه و انگیزه را بالا ببرند. هنرمند می‌تواند رویا و خیال پردازی خود را به آفرینش‌های هنری تبدیل کند.

هنگامی که خیال پردازی تبدیل به اختلال می شود

رویای ناخودآگاهانه / حرف زدن با خود و خیال پردازی

رابطه کودک در حال رشد با جهان داخلی خود می‌تواند شامل رویای ناخودآگاهانه باشد. این نوع فعالیت و بازی در داخل شخص به عنوان رویای ناخودآگاه شناخته شده است. این رویاها اغلب بسیار خشن و تهاجمی‌اند و متفاوت از رویاها یا خیال پردازی آگاهانه می‌باشند.

ناخودآگاه یعنی ساختن رویای ارتباط با اشیاء و موضوعات. در این حالت، افراد ممکن است در دنیای خیالی خود غرق شوند و با خود حرف بزنند، که این نوع از خیال پردازی می‌تواند در برخی مواقع به شکل مضر و ناسازگار بروز پیدا کند.

  • رویای ناخودآگاهانه یک تفکر بنیادی و ذاتی است.
  • به عنوان بازنمود ذهنی از غرایز فردی عمل می‌کند.
  • معادل روانی مکانیسم دفاعی ذهن است.

رویاهای ناخودآگاهانه و خیال پردازی‌های بیش از حد اعمال نفوذ مداوم در طول زندگی دارند، هم در افراد نرمال و هم در افرادی که مشکلات روانی دارند. تفاوت در نوع دروغ گفتن و توهمات غالب در هر شخصیت خاص ناشی از این است که چگونه افراد می‌توانند مرز بین واقعیت و خیال را تشخیص دهند و خیال پردازی ناسازگار ممکن است منجر به اختلالات روانی شود.

رویاپردازی ناسازگار و نابهنجار / خیال پردازی بیش از حد

رویا پردازی ناسازگار (یا خیالبافی ناهنجار) و یا به زبان انگلیسی Maladaptive Daydreaming، به گونه ای از رویا پردازی گفته می شود که شخص به صورت افراطی آن را انجام می دهد و عموما تا چند دقیقه ی اول، خود به طور کامل متوجه انجام این کار نیست. علاوه بر این، در رویا پردازی ناسازگار، شخص دقیقه ها و گاهی ساعت ها از کار خود دست کشیده و به رویا پردازی و ساخت سناریوهای مختلف در ذهن خود می پردازد.

کتاب خواندن، تماشای فیلم، یا سر رفتن حوصله می توانند عوامل شروع کننده این گونه رویا پردازی باشند. به این شکل که شخص در حین خواندن کتاب، ایده ای به ذهنش می رسد که ناگهان غرق در تفکر درباره ی آن می شود. دقایقی بعد، خود را در حال ساختن داستان ها و سناریوها و همچنین در حال صحبت درباره آن موضوع می بیند. گاهی از موضوع اولیه نیز رد شده و به موضوعات دیگر می رسد.

گفته می شود که این گونه رویا پردازان، معمولا به صورت ناخودآگاه، برای فرار از واقعیات زندگی و یا پنهان کردن ضعف خود در بخشی از زندگی اقدام به این گونه رویا پردازی می کنند. برخی پزشکان نیز از این رویا پردازی افراطی، برای افرادی که دچار افسردگی یا اضطراب اجتماعی هستند، استقبال می کنند.

رویاپردازی ناسازگار و نابهنجار / خیال پردازی بیش از حد

رویاپردازی ناسازگار (یا خیالبافی ناهنجار) که در زبان انگلیسی به آن Maladaptive Daydreaming گفته می‌شود، به گونه‌ای از رویا پردازی اطلاق می‌شود که فرد به صورت افراطی آن را انجام می‌دهد. افراد مبتلا به خیال پردازی بیش از حد معمولاً در ابتدا متوجه این کار نمی‌شوند و برای دقایق و گاهی ساعت‌ها از کارهای روزمره خود دست کشیده و درگیر ساخت سناریوهای مختلف در ذهن خود می‌شوند.

عوامل مختلفی مانند کتاب خواندن، تماشای فیلم یا حتی سر رفتن حوصله می‌توانند باعث شروع این نوع رویا پردازی ناسازگار شوند. برای مثال، هنگامی که فرد در حین خواندن کتاب به ایده‌ای برخورد می‌کند و ناگهان غرق در تفکر می‌شود. دقایقی بعد خود را در حال ساختن داستان‌ها و سناریوها و گاهی صحبت درباره آنها می‌بیند.

به گفته برخی پزشکان، افراد مبتلا به خیال پردازی ناسازگار ممکن است به طور ناخودآگاه برای فرار از واقعیات زندگی و یا پنهان کردن ضعف‌های خود در بخشی از زندگی به این رویا پردازی‌ها روی آورند. این نوع رویا پردازی افراطی به خصوص در افرادی که دچار افسردگی یا اضطراب اجتماعی هستند، ممکن است به عنوان یک مکانیسم دفاعی به کار آید.

خیال پردازی بیش از حد معمولاً از دوران کودکی شروع می‌شود، زمانی که کودک به دلیل تنهایی و کمبود دوستان زیاد، شروع به خیال پردازی ناهنجار می‌کند. این رویا پردازی‌ها اغلب پس از ورود به مدرسه و پیدا کردن دوستان جدید کاهش می‌یابند. اما اگر کودک در مدرسه نتواند ارتباط اجتماعی کامل برقرار کند، ممکن است این رفتار ادامه پیدا کند و حتی به دوران بزرگسالی کشیده شود.

افرادی که دچار رویا پردازی ناسازگار هستند، به صورت وسواسی به جزئیات سناریوها و شخصیت‌های ذهنی خود اهمیت می‌دهند و آنها را تا حد امکان مشابه به واقعیت می‌سازند. این افراد گاهی خصوصیات این شخصیت‌ها را چندین بار مرور می‌کنند و به قدری دقیق هستند که می‌توان از این الگوها برای نوشتن رمان‌ها یا داستان‌های کامل استفاده کرد.

رویا پردازی ناسازگار یا خیالبافی ناهنجار جزو مشکلات روانی شناخته نمی‌شود و بسیاری از پزشکان و روانشناسان از وجود آن بی‌خبر هستند. این نوع رویا پردازی ممکن است با رفتارهایی مانند راه رفتن سریع در اتاق یا حرکات دست همراه باشد. همچنین ابراز احساسات از طریق تغییرات چهره مانند گریه، خنده، لبخند یا حتی صحبت کردن با صدای بلند نیز رایج است.

افرادی که دچار خیال پردازی ناهنجار هستند، کاملاً از تفاوت خیالات خود و واقعیت آگاهند و هیچ‌گاه این دو را با یکدیگر اشتباه نمی‌گیرند. حتی اگر یک اتفاق در واقعیت افتاده باشد و سپس فرد درباره آن داستانی در ذهن خود ساخته باشد، قادر است نسخه واقعی و نسخه ساختگی را از هم تفکیک کند.

یکی از مشکلات عمده افرادی که رویا پردازی ناسازگار دارند، مشکل در خواب رفتن است. زیرا آنها گاهی اوقات ساعت‌ها به طور ناخودآگاه در حین خواب به رویا پردازی بیش از حد مشغول می‌شوند. این افراد اغلب از کسانی هستند که کارهای خود را به تعویق می‌اندازند.

تکیه بر فانتزی یا رویاپردازی به عنوان فرار

هنگامی که خیال پردازی تبدیل به اختلال می شود

کیس رویاپرداز: من از اختلال شخصیت اجتنابی و همچنین افسردگی / عزت نفس پایین رنج می برم، و در چند سال گذشته روشی که من با آن برخورد کرده ام استفاده از رویاپردازی است. این کار با گهگاه تصور کردن خودم به عنوان یک فرد متفاوت و رویاپردازی درباره قرار گرفتن در موقعیت‌های مثبت شروع شد، اما در طول سال‌ها خیال‌پردازی‌ها جزئی‌تر شده‌اند، و شخصی که تصور می‌کنم نام/زندگی/و غیره کاملاً متفاوتی دارد. کار به جایی رسیده است که من هر روز این تخیلات را تصور می کنم و اگر خودم را مانند این شخص تصور نکنم، در خواب مشکل دارم. من کاملاً آگاه هستم که همه چیز فانتزی است، اما درجه ای که به آن تکیه کرده ام مرا می ترساند و هرگز در مورد کسی با این نوع مشکل نشنیده ام. من می ترسم در مورد آن با یک درمانگر صحبت کنم زیرا از اینکه او در مورد من چه فکری می کند می ترسم.

متخصص: من خیلی تحت تاثیر شما هستم! اول از همه، با وجود ترس از قضاوت شدن، گام بسیار شجاعانه ای را برداشته اید که در مورد سؤال خود بنویسید. دوم، به نظر می رسد که رویا و خیال پردازی به عنوان یک رفتار بسیار سازگارانه عمل کرده است – شما توانسته اید با فرار در تخیل خود، از افسردگی و عزت نفس پایین رهایی پیدا کنید. متأسفانه، به نظر می رسد که این استراتژی مقابله ای زندگی خود را به خود گرفته است و تا حدودی مانعی برای عملکرد شما در زندگی روزمره شده است.

از برخی جهات، آنچه شما توصیف می کنید کاملاً بی شباهت به نحوه ایجاد مسائل مربوط به سوء مصرف مواد نیست – شخصی در ناراحتی است، به دنبال تسکین در الکل یا مواد مخدر برای فرار از ناراحتی است و در نهایت به این ماده وابسته می شود. تا حدی که با زندگی او تداخل دارد. با این حال، یک تفاوت اساسی بین آنچه که شما توصیف می کنید و سوء مصرف مواد این است که به احتمال زیاد ارزش واقعی چیزی که برای فرار از آن استفاده می کنید وجود دارد. اکثر افراد موفق سفر خود را به سمت موفقیت با تصور آن آغاز می کنند – آنها در مورد موفقیت خود رویا می بینند و سپس شروع به ایجاد اهدافی می کنند (و برای رسیدن به آنها کار می کنند) که آنها را به سمت رویای خود سوق می دهد. من گمان می کنم که زندگی ای که در تخیل خود ایجاد کرده اید به زندگی ای که می خواهید نزدیک تر از زندگی واقعی و فعلی شما باشد. اگر نظر من درست باشد، پس منطقی است که هر کاری که می توانید انجام دهید تا به سمت زندگی که برای خود تصور کرده اید حرکت کنید.

با توجه به مبارزه با افسردگی و عزت نفس، ممکن است فکر کنید: گفتن آسان تر از انجام دادن! این مطمئناً درست است، اما به این معنا نیست که غیرممکن است زندگی نزدیک‌تر به آنچه تصور می‌کنید داشته باشید. این به سادگی به این معنی است که برای رفع افسردگی و عزت نفس نیاز به درمان دارید. در حال حاضر، این مسائل ممکن است تمام چیزی باشد که شما را از تلاش برای تحقق زندگی فانتزی خود باز می دارد.

این من را به ترس شما از افشای دنیای فانتزی خود به یک درمانگر می رساند. اولاً، هیچ شرمی در زندگی خیالی که شما ایجاد کرده اید وجود ندارد. در واقع، من معتقدم که در نهایت به عنوان یک نقشه راه عمل خواهد کرد تا شما را به زندگی ای که در مورد آن آرزو می کردید، سوق دهد. با این حال، اگر هنوز در مورد به اشتراک گذاشتن این دنیا با یک درمانگر احساس اضطراب می کنید، بدانید که لازم نیست در جلسه اول، دوم یا حتی سوم این کار را انجام دهید. در واقع، می‌توانم بگویم اگر افشای آن چنان اضطراب‌آور است که شما را از جستجوی درمان باز می‌دارد، آن را افشا نکنید تا زمانی که مطمئن نشده‌اید که یک رابطه درمانی قابل اعتماد با یک درمانگر دارید. گاهی اوقات زمانی که افراد قبل از ایجاد یک اتحاد کاری واقعاً قوی، موارد زیادی را فاش می‌کنند، به میزان غیرقابل تحملی احساس آسیب‌پذیری و آسیب‌پذیری می‌کنند و درمان را پیش از موعد ترک می‌کنند.

پیدا کردن تراپیست

شما می توانید با پیدا کردن یک درمانگر که فکر می کنید می تواند مناسب شما باشد و راه اندازی یک جلسه اولیه از این امر جلوگیری کنید. حتی ممکن است یک جلسه اولیه را با چند درمانگر مختلف ترتیب دهید و ببینید با چه کسی بیشتر احساس راحتی می کنید. هنگامی که باور کردید که یک مسابقه خوب دارید، روی ایجاد یک رابطه درمانی قوی کار کنید و زمانی که احساس آمادگی کردید، در مورد زندگی فانتزی خود صحبت کنید. همانطور که مسائل مربوط به افسردگی و عزت نفس شروع به حل شدن می کنند و شما در مورد فانتزی های خود صحبت می کنید، ممکن است متوجه شوید که همین خیال پردازی ها به نقشه راه شما تبدیل می شوند و درمانگر شما به عنوان یک راهنمای حمایتی در حین دنبال کردن نقشه به سمت رویاهای خود عمل می کند.

چگونه رویاپردازی بیش از حد خود را متوقف کنم؟

از آنجایی که FPP و رویاپردازی ناسازگار اختلال رسمی نیستند، هیچ روش رسمی خاصی برای درمان آنها وجود ندارد. با این حال، اگر متوجه شدید که تخیل بیش از حد شما در زندگی اختلال ایجاد می‌کند و باعث ناراحتی شما می‌شود، می‌توانید نکات زیر را امتحان کنید:

محرک‌های خود را شناسایی کنید

مشخص کنید چه زمانی شروع به رویاپردازی می‌کنید. آیا این کار در شب قبل از خواب، هنگام رانندگی یا در مکان‌های خاص دیگری رخ می‌دهد؟ سعی کنید زمان کمتری را در فضاهایی بگذرانید که به خیال پردازی بیش از حد منجر می‌شوند. برای پرت کردن حواس خود می‌توانید به پادکست یا کتاب صوتی آموزشی گوش دهید.

یک سرگرمی خارجی پیدا کنید که از آن لذت می‌برید

یک سرگرمی انتخاب کنید که از خلاقیت شما استفاده کند. برای مثال، نوشتن داستانی که بتوانید هر روز روی آن کار کنید، کمک می‌کند تا از هدیه داستان‌سرایی خود بهره ببرید. پیوستن به گروه‌های آنلاین داستان‌نویسی می‌تواند به شما کمک کند تا خلاقیت خود را با دیگران به اشتراک بگذارید.

برنامه شلوغ‌تری داشته باشید

اگر به دلیل داشتن وقت آزاد زیاد دچار خیال پردازی بیش از حد می‌شوید، برنامه‌ریزی برای فعالیت‌های بیرونی که شما را درگیر دنیای واقعی می‌کند، می‌تواند کمک‌کننده باشد. به عنوان مثال، مطالعه یک کتاب غیرداستانی یا تماشای یک مستند می‌تواند ذهن شما را از رویا پردازی ناسازگار دور کند.

تمرین ذهن آگاهی

تمرین ذهن آگاهی را در نظر بگیرید. این کار به شما کمک می‌کند که آگاهی خود را بر لحظه حال متمرکز کنید و در عین حال به آرامی احساسات، افکار و احساسات بدنی خود را تأیید و پذیرش کنید.

با یک دوست تماس بگیرید

گذراندن وقت با دیگران می‌تواند به شما کمک کند تا از دنیای خیالی خود بیرون بیایید. سعی کنید در روزهای آزاد خود جلسات اجتماعی بیشتری برنامه‌ریزی کنید و با دوستان خود تماس بگیرید یا برای شام بیرون بروید.

برای درمان رویاپردازی روان‌درمانی را امتحان کنید

اگر خودتان نتواسته‌اید فانتزی‌ها و خیال پردازی بیش از حد خود را کاهش دهید، مراجعه به یک درمانگر می‌تواند به شما کمک کند تا مهارت‌هایی برای حضور بیشتر در دنیای واقعی بیاموزید.

دارو برای خیال پردازی هم جوابگو است!

مطالعات نشان داده‌اند که دارویی مانند فلووکسامین، که برای درمان OCD استفاده می‌شود، می‌تواند در کاهش علائم رویا پردازی ناسازگار مؤثر باشد. مشورت با متخصص مراقبت‌های بهداشتی برای بررسی این گزینه می‌تواند مفید باشد.

شفقت به خود را تمرین کنید

افرادی که مستعد خیال پردازی ناهنجار هستند، ممکن است هنگام احساس از دست دادن کنترل بر این فانتزی‌ها، به خود سخت بگیرند. مهم است که با خود ملایم باشید و جنبه‌های مثبت این ویژگی‌ها را در نظر بگیرید. احتمالاً شما فردی خلاق و داستان‌نویس هستید.

توقف خیال پردازی بیش از حد می‌تواند چالش‌برانگیز باشد. به خود یادآوری کنید که انسان هستید و همیشه نمی‌توانید طبق برنامه پیش بروید. با تمرکز بر ایجاد انعطاف‌پذیری در خود و جشن گرفتن پیشرفت‌های کوچک، می‌توانید شروع به ایجاد عشق به خود کنید.

منابع:

  • Matrial C, et al. (2018). Fantasy proneness correlates with the intensity of near-death experience.
    https://www.frontiersin.org/articles/10.3389/fpsyt.2018.00190/full
  • Merckelbach H, et al. (2021). Empirical research on fantasy proneness and its correlates 2000–2018: a meta-analysis.
    https://www.haraldmerckelbach.nl/artikelen_engels/2021/Empirical%20Research%20On%20Fantasy%20Proneness%202000-2018.pdf
  • Pietkiewicz IJ, et al. (2018). Maladaptive daydreaming as a new form of behavioral addiction.
    https://akjournals.com/view/journals/2006/7/3/article-p838.xml
  • Sanchez-Bernardos ML, et al. (2015). Fantasy proneness and personality profiles.
    https://www.researchgate.net/publication/278848814_Fantasy_proneness_and_personality_profiles
  • Schupak C, et al. (2019). Excessive daydreaming: A case history and discussion of mind wandering and high fantasy proneness.
    https://www.sciencedirect.com/science/article/abs/pii/S1053810008001384?via%3Dihub
  • Soffer-Dudek N, et al. (2018). Trapped in a daydream: Daily elevations in maladaptive daydreaming are associated with daily psychopathological symptoms.
    https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles/PMC5962718/
  • Somer E. (2002). Maladaptive daydreaming: A qualitative inquiry.
    https://somer.co.il/articles/2002Malaptdaydr.contemp.psych.pdf

298 دیدگاه دربارهٔ «مشکل خیال پردازی ناسازگار»

  1. سلام و درود خواند بی همتا بر همه شما عزیزان
    دوستان عزیزم همه ما انسان هستیم و تنها دشمن حقیقی ما شیطان هست
    و از طریق بخل، وسواسی فکری، فکر رفتن به گذشته، ترس از آینده و نامیدی ، حرف زدن با خود و غیره به درون آدم نفوذ میکند
    تنها راه حل و درمان توکل بر خداوند قرآن و پیامبران است

  2. خب اینکه میبینم خیلی ها شبیه خودم هستن با وجود اینکه میدونن رویا و خیالپردازیهاشون فایده ای نداره و غیر واقعیه اما نمیتونن اونارو حذف کنن مثلا من خودم کنکور دارم و امتحان اما همش روزام داره به رویا پردازی میگذره! راستش بهتره یکم علمی تر بهش نگاه کنیم … ما در خیال میتونیم همه چی رو داشته باشیم در ابتدا این داشتن به ما لذت میده و ما واقعا با روحمون حسش میکنیم این لذت در انسان دوپامین ترشح میکنه و بهتره بدونید ما در اثر خیالپردازی و لذت هایی که خودمون میدونیم واقعی نیست و سودی برامون نداره به دوپامین اعتیاد پیدا میکنیم برای همین نمیتونیم باهاش کنار بیایم تنها راه نجات خودتون هستید عزیزایی که اینو میخونید هر روز تکرار کنید من نتیجه اعمالم هستم نه افکارم و قول بدید که هر وقت خیال سراغتون میاد یه جوری ازش فرار کنید اگه بتونید تا مدتی از ترشح دوپامین جلوگیری کنید از این اعتیاد لعنتی نجات پیدا میکنید … برای همه آرزو میکنم که خیلی زود خوب بشیم💔🥺

  3. دقیقااااا هر خطی که نوشتید قشنگ داره منو
    توصیف میکنه.
    منم همیشه وقتی با دوستامم دوست دارم سریع برم یه جایی که تنها باشم شروع کنم به فکر کردن و واقعا لذت میبرم از این کار به طوری که ممکنه ساعت ها مشغول فکر کردن باشم (تو تصوراتم میخندم، گریه میکنم و انگار واقعیته)
    مادرم میگه تو باید این کار رو تموم کنی و میبرمت دکتر تا از سرت بیوفته ولی من واقعا نمیخوام ونمیدونم بدون خیال بافی چطور باید زندگی کنم

  4. دمتگرم، حرفاتو با پوستو استخونام درک کردم، من ختی دقیقا نمیدونم به کدوم نیازم بی توجهی کردم که این بلا سرم امده حدودا سه ساله درگیرشم و کلی از فرصتای زندگیمو از دست دادم💔

  5. بیشتر از اینکه مقاله اتون بخونم پیام های بچه ها رو خوندم
    و این کمکم کرد که فیلم و سریال و اهنگ کنار بزارم تا اوکی بشم و اینکه درس ، اینه که همه مارو داره عذاب میره به خاطر این درس های سخت و اعصاب خورد کن مغزمون سراغ بقیه کار ها میره و اسون ترینش خیال پردازیه
    الآن هم دوست عزیزی که داری پیام منو میخونی اینو میتونم بهت بگم که رها کن هر چیزیو که اولویتت نیستن گروه های الکی چت های بی خود فیلم های مسخره و غیر واقعی رمان های تخیلی اهنگ های چرت بیخیال همه این ها شو و به زندگی و درس و کنکور و کار و خانواده ات برس و به خدا و پیامبران و قرآن اعتماد داشته باش که گره هر مشکلی به دست خدا باز میشه شروع کن به نماز اول وقت خوندن حتما یک حکمتی بوده که توی دینمون اجبار به نماز خوندنه و از واجباته

    1. ببخشید ولی چجوری من اگه این چیز هایی که گفتید رو
      رها کنم از بی حوصله گی میمیرم:/
      و خیلیا هستن که مثل منن.
      من واقعا وضعیت خانوادم جوریه که همش توش دعواست و حتی یک لحظه هم نمی تونم تحملش کنم.
      شما چجوری از فیلم و بخصوص اهنگ دست کشیدید؟

      1. دقیقا منم مثل توام. توی خانوادمون مشکلات زیادی داریم و برای فرار ازشون سراغ رویا پردازی میرم. سعی کن هرموقع این افکار سراغت اومد بنویسی تا برای خودت یه یاد اور باشه که چقدر فکر میکنی

  6. وسواس فکری اجباری رو طب سنتی میگن زالو و طب سوزنی و حجامت کنید .
    اسطقدوس میخورم راحت میخابم .
    میگن سودا تو سر زیاد بشه وسواس میاد.
    موهامو کوتاه کردم .شامپو گیاهی میزنم .چیزهایی وسواس اور مثل کتابهای شعر و اخبار و فیلم و موزیک و حذف کردم
    .یه درمانگر متافیزیکی هم دارم یه چیزهای قرانی داده
    کانال دکتر هولاکویی روهم دنبال میکنم

    1. سلام. اگه نتیجه گرفتی کمک میکنی یا اگه از همین دکتر نتیجه گزفتی ادرس دکترتو بدی

  7. سلام من هم همین مشکل رو دارم شب وقتی میرم بخوابم ۴ ساعت در ذهن داستان جور میکنم خوابم نمی برد.

  8. سلام منم این مشکلو دارم. از بچگی خیالپردازی ناسازگار داشتم و با شخصیت هام حرف میزدم ولی اون موقع فرق واقعیت و خیال رو میفهمیدم ولی الان خیلی وقتا نمیفهمم و باهم اشتباهشون میگیرم. همش حس میکنم شخصیت های خیالیم دارن نگاهم میکنن موقع انجام دادن کارام خیلی اذیت میشم مثلا وقتی میخوام لباس عوض کنم همش به خودم میگم که هیچی وجود نداره ولی هرکاری میکنم نمیتونم اینو به مغزم وانمود کنم و همش حس میکنم شخصیت ها دارن نگاهم میکنن و خجالت میکشم. توی جمع یهو شروع میکنم با خودم حرف زدن که همه فکر میکنن دیوونه شدم. در حقیقت اصلا نیازی نیس من به اون شخصیت ها فکر کنم و بشینم راجبشون خیالپردازی کنم چون اونا خودشون خود به خود همینجوری وجود دارن. وقتی من شروع میکنم باهاشون حرف زدن اونا یهو از یه زاویه ی دیگه ظاهر میشن میگن داری با کی حرف میزنی؟ بعد من سعی میکنم به اونا توضیح بدم که دوباره از یه زاویه ی دیگه ظاهر میشن. خیلی بده روی درسام تاثیر گذاشته مامانم میگه باید تیزهوشان قبول بشم ولی من میترسم فردا امتحان دارم ولی نمیتونم روی درسم تمرکز کنم شخصیت ها همه جا باهام هستن رفتم پیش روانشناس و گفت یه چیز طبیعیه و زیاد حرفمو جدی نگرفت. به نظرتون باید چیکار کنم؟

    1. دقیقا منم همیشه حس میکنم دارن نگام میکنن و دقیصل
      مثل شما خیلی از کارامو با اذیت شدن انجام میدم!
      و حس میکنم همیشه دارن منو نگا میکنن.

      1. روانشناست خیلی داغون بوده. فکر‌کنم از رویاپردازی ناسازگار گذشته و تبدیل به اسکیزوفرنی شده. خیلی حاده حتما برو پیش یه درمانگر بهتر

  9. من ۳۳سالمه ،متاهل و کارمندم ، مدتیه دچار خیالبافی افراطی شدم😭 از کار و زندگی افتادم، یه شب نتونستم بخابم و تاصبح تو جام غلط میزنم و خیال پردازی میکنم، صبحا سر کار همش خمیازه میکشم و همکارام فکر میکنن اعتیاد دارم، چون شبم نمیخابم قیافمم بهم ریخته ، فقط ۲ساعت بعدازظهرا میخابم،لطفا کمکم کنید.

  10. امیرحسین

    منم از ۱۰ تا ۱۷ سالم بود تو خیالم خرید فروش بنز میکردم بنگاه ماشین گران قیمت. بادیگاردو اینا
    اومدم بگم بهتون برید باشگاه برید خرید کارتون درگیر همش یه کار واقعی بکنید تا اونجایی که وقتی برای خیال نباشه
    مثلاً خرید سر کار تلاش کسب موفقیت های واقعی
    غرور من از وقتی چسبیدم به دنیای واقعی با این همه سختی همین الان بنز که نه ولی چری تیکو 7دارم راضیم همش همش تلاش میکنم مغزت درگیر چیز واقعیت بکن

    1. سلام منم تمام این مشکلاتو دارم و اکه واقعا تنها نباشی و واقعا احساس تنهایی نکنی باور کن که بهتر میشی!

  11. من چی که هیچ خیالپردازی‌ای ندارم؟ زندگیم خشک و منطقیه. البته دردی هم بابتش نمیکشم.

  12. ای کاش ی گروه تلگرامی بود که همه ما ها اونجا بودیم و باهم حرف میزدیم

  13. منم ساعت ها با خودم جلو آینه خیال پردازی میکنم، انقد توش غرق میشم که بعضی وقتا میخندم بعضی وقتا گریه میکنم بعضی وقتا نگران میشیم. از همه کارام عقب افتاد، نه میتونم درس بخونم نه به کارای دیگه‌م برسم. مخصوصا زمانی که که عصبانی و ناراحت میشم بیشتر از قبل پناه میبرم به این خیال پردازی ها.
    ای کاش ی گروه توی تلگرام می‌زدیم تا همه ما که این مشکل و داریم بجا باشیم و باهم حرف بزنیم

  14. چندتا از راهکارهایی که به من کمک کرده را برای شما هم مینویسم :
    نوشتن و نوشتن و نوشتن( چندتا دفتر سیاه کردم از خاطره نویسی و کار کردن رو موضوعات مورد علاقه ام و پیگیری اهداف تا دغدغه های ذهنی روزمره و راهکارهایی که از جاهای مختلف گشتم و پیدا کردم) ، کارهای فیزیکی ( فعالیتی که دوست دارید را دنبال کنید و برید یاد بگیرید و مفید باشد) ، موقع رانندگی پشت فرمان ماشین هم تسبیح کنار دنده باعث میشه دائم ذکر بگم 🙂 کلا هر وقت هر جا میرید با خودتون ذکر بگید عجیبه ذهن را جمع میکنه . «فَاللّهُ خَيْرٌ حافِظاً وَ هُوَ اَرْحَمُ الرّاحِمينَ» دائم این تو مخمه !
    اینها به شکستن خیالبافی برای من کمک میکنه . همینطور دوره‌های مدیتیشن و ذهن‌آگاهی فارسی رو موبایل کمکم کرده سرچ کنیدمثل آرامیا (aramia) .

    از زمانی که درگیری های ذهنیم را مکتوب میکنم خیلی بهتر با آنها روبرو میشم . دیگه به جای غرق شدن و نشستن و اهمال کاری درگیر حل مسئله به صورت هدفمند میشم. سعی میکنم نقشه راهم را مکتوب کنم برای رسیدن به اهداف. اصلا انگار زمانی که چیزی مینویسم تازه برای خودم جوانب مسئله روشن میشه انگار رفتم با یکی دیگه مشورت کردم.
    یک موضوعی که مطمئنم ازش یک ترم خودم را درگیر حفظ قرآن کردم اون سال بهترین معدل دانشگاهم را کسب کردم هنوز که هنوز برای خودم عجیبه چطور اینقدر خوب در س خوندم و نتیجه گرفتم ! قطعا برکت قرآن باعث شکستن خیالپردازی و انجام کارها بوده نمیدونم ربطش به قرآن چیه ولی واقعا ذهنم متمرکز شده بود. موسیقی افراطی آدم را درگیر وهم و خیال میکنه. من سالها حرفه ای ساز میزدم ولی واقعا درستش اینه موسیقی را کنار بزارید و خودتون را درگیر حفظ و فهم قرآن بکنید. معجزه میکنه از هزارتا مدیتیشن هم کارساز تره.البته جایگاه قرآن بالاتر از این حرفها و تکنیکاس ولی خیلی دم دستی گفتم.

  15. سلام به همگی
    من بمدت ۳ساله با کمک کتاب‌های ذهن آگاهی (کتاب مبارزه بی پایان نوشته پیمان دوستی که شامل یک سری تمرینات ذهن آگاهی هست ، کتاب نیروی حال که تمریناتی برای کنترل ذهن داده و کتاب ذهن آگاهی در ۸هفته که شامل تمرینات مایندفول و یوگا هست تونستم خیالات یک ساعته رو به چند دقیقه برسونم یعنی همون دقایق اول ناآگاهانه که خیال پردازی میکنم بعد سریعا بهش آگاه میشم و قطعش میکنم
    دلیل خیال پردازی میتونه بخاطر اعتماد به نفس و عزت نفس پایین باشه با کمک کتاب تمرین با آینه میتونید آیت رو هم درمان کنید
    میتونه بخاطر یک سری فقدان های کودکی باشه (طرحواره)که در بزرگسالی به صورت عادت تکرارش میکنید با کمک کتاب عادت‌های اتمی میتونی ترک عادت کنیدو دوران بچگی تون رو بررسی کنید وقتی علتش رو بفهمید راحت تر میتونید بفهمید چطور درمانش کنید در واقع زیر نور بردن هر تاریکی به خودی خود شمارو درمان میکنه
    خودتون رو از موقعیت‌هایی که در اون بیشتر خیال بافی میکنید دور کنید ولی کلا تمرینات یوگا خیلیییی کمک میکنه

    1. سلام دوستان من خودم تمام این مشکلات رو دارم اما حدو دوساله بدنبال درمان خودم رفتم حرفای چند تا روان شناس رو گوش کردم ولی متاسفانه کتاب نخوندم اما به چند نکته اشاره میکنم که معمولا رایجه در بینمون
      ۱_ این اختلال حاصل تعامل پیچیده بین ذهن انسان با محیط اطرافش میباشدو در ذهن ایجاد شده پس چندین عامل دخیل هستند در شکل گیری ان پس بدنبال معادله ای که داخل ان جای گزاری کنید و جواب بگیرید نباشید یعنی سعی کنید چندین دیدگاه متفاوت رو برای رفع این اختلال استفاده کنید

      ۲_ همه ی ما به نوعی یک دوزی خفیفی از بیماری افسردگی یا
      بیماری خستگی(ضعیف تر از افسردگی) داریم

      ۳_ این اختلال باعث ایجاد عادت در انسان شده یعنی در طول زمان شکل گرفته پس در طول زمان ازبین میرود

      ۴_ این اختلال در درون ناخواگاه شما و مستقیم با احساسات و عواطف شما مرتبط میباشد پس اراده شما شکست میخورد .

      ۵_ هر کدوم از این چهار نکته دیدگاه متفاوتی هستند که مسئله رو متفاوت توضیح میدهند

      پیشنهاد :
      ۱_ در پادکست مدرسه زندگی در اپیزود سفر از زخم های کودکی به التیام و رشد (گوش دهید) اشاره میکنه وقتی تجربیات منفی در زندگی افزایش پیدا میکنه و ترازوی زندگی رو از حالت خودش خارج میکنه باید تجربیات مثبت ایجاد کنید تا ترازو دوباره از حالت یک طرفه بودن خارج بشه
      ۲_ اپیزود عظمت و انحطاط عزت نفس مدرسه زندگی رو گوش کنید
      ۳_ سعی کنید تفریحاتی رو که دوست دارید رو انجام دهید
      ۴_ ورزش های دسته جمعی انجام دهید مثل فوتبال والیبال
      ۵_ فایل صودتی اذرخش مکری رو در خصوص بیماری خستگی گوش کنید

  16. سلام من یه همچین مشکلی دارم که نمیدونم خیال پردازی یا نه
    من تو ذهنم داستان میسازم ولی اونا درباره خودم نیستن درباره ی یه شخصیت ساختگی هر دفه هم ممکنه متفاوت باشه یعنی یه شخصیت خاص نیست ممکنه اسمش تغییر بدم و..😭😭
    سال دیگه کنکور دارم خوب میخونم رتبه ۱ کلاسم ولی میتونم خیلییی بهتر از این باشم چون گاهی به خاطر اتفاق بد توی داستان ناراحت میشم

  17. دقیقا دوست عزیز
    خیلی موافقم
    منم درگیر این مشکلم و اون آدمی که از زندکیم رفته رو مدام تصور میکنم پیشمه و یاعت ها حرف می‌زنیم و انگار زندگی‌میکینم و خیلی آزارم میدن

  18. واقعیت؟
    توی ذهنم میتونم سفر کنم قهرمان باشم توی زمان های مختلف باشم توی هنردوستان کتاب فیلم و آهنگ زندگی کنم،یه واکنش دفاعیه میخوام برگردم به جهان واقعی چون داره اینهمه تفاوت منو دیوونه میکنه اما واقعیت که بذاره اگه بخوام به واقعیت بیام باید خودمو بکشم چند سال من باید پول جمع‌کنم که بدم کشورهای مورد علاقه ام ببینم؟چند سال باید پول جمع کنم که آزاد بشم جهانگردی کنم؟چند سااال؟؟؟اگه منطقی فکر کنی مردن بهترین راهه چون توی زندگی واقعی هیچ هیجانی نیست نه زامبی هست نه تو سامورایی هستی فقط یه بدبختی که دچار جبر جغرافیا و جنسیت ایی

  19. واقعیت؟
    توی ذهنم میتونم سفر کنم قهرمان باشم توی زمان های مختلف باشم توی هنردوستان کتاب فیلم و آهنگ زندگی کنم،یه واکنش دفاعیه میخوام برگردم به جهان واقعی چون داره اینهمه تفاوت منو دیوونه میکنه اما واقعیت که بذاره اگه بخوام به واقعیت بیام باید خودمو بکشم چند سال من باید پول جمع‌کنم که بدم کشورهای مورد علاقه ام ببینم؟چند سال باید پول جمع کنم که آزاد بشم جهانگردی کنم؟چند سااال؟؟؟اگه منطقی فکر کنی مردن بهترین راهه چون توی زندگی واقعی هیچ هیجانی نیست نه زامبی هست نه تو سامورایی هستی فقط یه بدبختی که دچار جبر جغرافیا و جنسیت ایی

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *