فرافکنی چیست؟ مقابله با آن
فرافکنی مکانیزمی دفاعی است که افراد برای مواجهه با احساسات و عواطف ناخوشایند بهطور ناخودآگاه بهکار میبرند. در این مکانیزم دفاعی، فرد به جای پذیرش و کنترل احساسات و عواطف نامطلوب خود، آنها را نسبت به فرد دیگری انعکاس میدهد. تابهحال پیش آمده از فردی خوشتان نیاید فقط به این خاطر که خود را متقاعد کنید تا این شخص نسبت به شما حس انتقامجویی و دشمنی دارد؟ این حسوحال، مثالی از فرافکنی است. خوشبختانه، راهکارهایی وجود دارد که به شما نشان میدهد چرا دچار فرافکنی میشوید و به کمک آنها میتوانید این مکانیزم دفاعی را متوقف کنید. همراه ما باشید تا این راهکارها را برایتان بگوییم.
اساس فرافکنی چیست؟
«زیگموند فروید»، روانشناس اتریشی، که اساس فرافکنی را تعریف و ریشهیابی کرده است. فروید به پدر علم روانکاوی معروف است. به خاطر همین لقب و جایگاه است که گاهی به این مکانیزم دفاعی، «فرافکنی فرویدی» نیز گفته میشود. در جلسات درمانی که فروید با افرادی دچار فرافکنی داشت، متوجه نکتهای شد: گاهیاوقات، افراد دچار فرافکنی، دیگران را به داشتن احساساتی متهم میکنند که خودشان نمایش میدهند. با این کار و نسبتدادن و شریککردن دیگران در احساس خود، بهتر میتوانند با این احساسات دستوپنجه نرم کنند.
مثال کلاسیک و سنتی که دربارهی فرافکنی فرویدی مطرح میشود، این است: زنی خیانتکار به همسرش بهتان خیانت میزند یا شخصی احساس میکند که حتما باید دزدی کند و این احساس و نیت را به دیگران نسبت میدهد. بنابراین فرد مذکور مدام احساس میکند که گویا کیف پول او دزدیده شده است یا وقتی چیزی میخرد، فکر میکند که بیشتر از حد لازم از او پول گرفته شده است.
مثالی از فرافکنی
این مکانیزم دفاعی همیشه به سادگی قابل تعریف و شناسایی نیست. اما این حس و مکانیزم زمانی بیشترین نمود پیدا میکند که افراد مجبور به تعامل و ارتباط با کسی میشوند که از او خوشششان نمیآید ولی مجبور هستند مؤدبانه نیز رفتار کنند. برای مثال وقتی خواهر همسرتان به شدت رابطهی خوبی با او دارد، این امکان وجود دارد که حس نفرت نسبت به آن فرد در شما پا بگیرد. شما مجبور هستید که با خواهر همسرتان رفتار خوبی داشته باشید، اما در طول زمان متوجه میشوید که او از شما خوشش نمیآید.
هرگاه که جمعی خانوادگی وجود داشته باشد؛ بهویژه زمانی که همسرتان هم حضور داشته باشد، احساس میکنید که خواهر همسر رفتاری موذیانه و آزاردهنده با شما دارد. حتی به دلیلتراشی نیز روی خواهید آورد؛ برای مثال به همسرتان میگویید که علیرغم تلاشهای زیادی که برای رابطه با خواهرش به خرج میدهید، او همچنان شما را دوست ندارد. همانطور که شرح داده شد، در این مثال، شما هستید که نفرت و بیعلاقگی خود به خواهر همسرتان را فرافکنی میکنید.
فرافکنی آگاهانه است یا ناخودآگاه؟
تصور می شود فرافکنی فرآیندی ناخودآگاه است که نفس را از افکار و تکانه های غیرقابل قبول محافظت می کند. نسبت دادن آن تمایلات به دیگران به فرد این امکان را می دهد که خود را بالاتر و فراتر از آن تمایلات قرار دهد، در حالی که همچنان می تواند آنها را از دور مشاهده کند. اگرچه این به صورت ناخودآگاه رخ می دهد، این الگوها را می توان به آگاهی آگاهانه رساند، به ویژه با کمک یک درمانگر.
علت فرافکنی چیست؟
همانطور که قبلتر نیز عنوان شد، این واکنش نوعی مکانیزم دفاعی است و مکانیزمهای دفاعی برای مواجهه و کنارآمدن با احساسات و عواطفی است که ما برای ابراز و کنارآمدن با آنها مشکل داریم. در مثالی که در قسمت قبل عنوان شد، وقتی به خواهر همسرتان و زمانی که با همسرتان میگذراند حسادت میکنید، از این حس حسادت ناراحت هستید و نگرانید که سایر اعضای خانواده متوجه آن بشوند و نسبت به شما تصور بدی پیدا کنند.
واکنش شما به هجوم این احساسات منفی این است که ناخودآگاه، رفتار و احساسات خود را به خواهر همسرتان نسبت میدهید. درواقع به جای اینکه مشکل خود با این حجم از نفرت را حل کنید با انتقال و نسبتدادن آن به طرف مقابلتان دچار فرافکنی میشوید. فرافکنی، نمونهای از واکنشها و مکانیزمهای دفاعی بیشماری است که افراد مختلف معمولا به آن دچار میشوند.
سایر مکانیزمهای دفاعی
مکانیزمهای دفاعی رایج دیگر از این قرار هستند:
۱. انکار
این مکانیزم به معنای عدم پذیرش واقعیت است. برای مثال وقتی پزشک به شما دربارهی بیماری ناخوشایندی اطلاع میدهد، سعی میکنید از پذیرش این مسأله که به بیماری خاصی دچار شدهاید، امتناع کنید.
۲. تحریف
این مکانیزم نیز فرد واقعیت را آنطور که نیاز دارد، تغییر میدهد. برای مثال وقتی شریک عاطفی زندگیتان از تعهدات رابطه میهراسد، فکر میکنید که به شما خیانت میکند.
۳. تهاجم انفعالی
در این روش نیز بهطور غیرمستقیم سعی میشود تا تهاجم و واکنشی نسبت به فرد یا موضوعی نشان داده بشود. برای مثال وقتی با همکارتان سر مسألهای درگیر شدهاید، برای انتقام طور دیگری قضیه را تلافی میکنید و در محل مختص پارک خودروی او، خودروی خود را پارک میکنید.
۴. واپسرانی
در این روش دفاعی نیز به جای حلوفصل مشکل، سعی بر پوشاندن احساسات واقعی میشوید. برای مثال وقتی تصادف میکنید و نمیتوانید جزئیات امر را بهخاطر بیاورید، گاهیاوقات مغز برای کمک به شما هدفمند بخشی از این خاطرات و جزئیات را به فراموشی میسپارد.
۵. والایش(سابلیمیشن)
تبدیل انرژی احساسات منفی به امور مثبت. برای مثال وقتی عصبانی میشوید شروع به نظافت و تمیزکاری منزل میکنید.
۶. افتراق
با درنظرگرفتن ملاحظاتی بهطور موقتی برای دچارنشدن به احساسات، شخصیت خود را تغییر میدهید. برای مثال زمانی که در مجلس ترحیمی شرکت میکنید، برای اینکه دیگران ناراحت نشوند خود را کنترل میکنید.
مکانیزمهای دفاعی همیشه ناسالم و بد نیستند. درواقع، برخی از مکانیزمهای دفاعی برای مواجهه با رویدادهای استرسزا ضروری هستند. برای نمونه، طنز نوعی مکانیزم دفاعی است که افراد برای مقابله با استرس از آن بهره میبرند. استفاده از طنز در موقعیتهای سخت ضمن آزادشدن احساسات، باعث شاد کردن دیگران نیز میشود.
روشهایی برای متوقفکردن فرافکنی
متأسفانه بیشتر افراد زمانی متوجه دچاربودن خود به فرافکنی میشوند که خیلی دیر است، اما برای مقابله با دچارشدن به این مشکل در آینده، گامهایی وجود دارد که میتوانید از آنها بهره ببرید. اولین قدم مثبت این است که روابط منفی خود را در زندگی شناسایی کنید. ببینید که با چه کسی در خانواده یا محیط کار نمیسازید. سعی کنید دریابید که مشکل کجا است و این دشمنی از کجا ریشه میگیرد. گاهیاوقات کمکگرفتن از مشاور به شما کمک بیشتری برای کشف درست مشکل و آزاد و صادقانه صحبتکردن میدهد.
اگر به شناخت درستی نسبت به دچارشدنتان به فرافکنی بشوید، در آینده و تعاملات آتی خود بهتر میتوانید مسیر و میل به اجرای این مکانیزم دفاعی را در خود مدیریت کنید. سعی کنید، مشکلات و اختلافات را با روشهایی سرراست و واضح حل کنید و از حالت تدافعی بپرهیزد. کلید حل این مشکل شناخت نقاطی از رفتارتان است که در لاک دفاعی فرو میروید. باید این لحظهها را شناسایی کنید و به حالتی مثبت واکنش نشان بدهید.
انواع فرافکنی
فرافکنی همواره مکانیزمی منفی به شمار نمیآید. هرچند در فرافکنی فرویدی، این شکل از مکانیزم دفاعی نامطلوب به شمار میآید، اما در کل انواعی از مکانیزمهای دفاعی وجود دارد که میتوانند مثبت و سازنده باشند.
فرافکنی مکمل: در این نوع از فرافکنی، فرد فکر میکند که دیگران نیز نظرات و آرایی مشابه او دارند. چنین رفتاری کاملا رایج است. برای مثال وقتی دربارهی آزاررساندن به حیوانات خبری میشنوید، با خود فکر میکنید چطور ممکن است دیگران نیز مانند شما برای حیوانات ارزش قائل نباشند یا برای نمونه با وجود اینکه نمیدانید دیگران چگونه رنگها را میبینند، فکر میکنید که آنها نیز دقیقا مشابه شما رنگها را میبینند و درک میکنند. در این مثال شما درحال فرافکنی دید خود نسبت به رنگها به سایر افراد هستید.
فرافکنی مکمل چندان رایج نیست و کمی متفاوت است. افرادی که فرافکنی مکمل دارند گمان میکنند که سایرین نیز مهارتها و تواناییهای مشابه آنها را دارند. برای مثال اگر آشپز خیلی خوبی هستند، اینطور میپندارند که همه به سادگی و خوبی آنها قادر به درستکردن کیک مربایی هستند که البته چنین نگرشی اشتباه است.
فرافکنی راه مناسب و سالمی برای مدیریت احساسات نیست. البته ترک این عادت برای برخی دشوار است. بار بعدی که دست به فرافکنی زدید لحظهای توقف کنید و از خود بپرسید که چرا چنین رفتاری دارید. باور کنید متوجه میشوید که مبارزه و مواجهه با غولهای منفینگری در ذهن، بسیار سادهتر از انتقال احساسات ناخوشانید به دیگران و انتسابشان به آنها است.
چگونه می توانید بفهمید که کسی به شما فرافکنی می کند؟
اگر کسی نسبت به چیزی که شما می گویید واکنش شدید غیرمعمولی داشته باشد، یا به نظر نمی رسد توضیح معقولی برای واکنش او وجود داشته باشد، ممکن است ناامنی خود را به شما نسبت دهد. یک قدم به عقب بردارید و تشخیص دهید که پاسخ آنها با اقدامات شما مطابقت ندارد، ممکن است یک سیگنال فرافکنی باشد.
پیامد مضر فرافکنی مداوم زمانی است که این ویژگی در هویت فرد گنجانده شود. به عنوان مثال، پدری که هرگز شغل موفقی نداشته، ممکن است به پسرش بگوید: «تو هیچ چیزی را نمیتوانی انجام دهی» یا «حتی به خود زحمت نده». او ناامنی های خود را به پسرش نسبت می دهد، با این حال پسرش ممکن است این پیام را درونی کند و معتقد است که هرگز موفق نخواهد شد.
اگرچه انجام این کار دشوار است، افرادی که این را تجربه میکنند میتوانند سعی کنند به خاطر بیاورند که انتقادات مربوط به شخص مقابل است، و مطمئن باشند که خارج از آن رابطه چه کسی هستند.
چگونه به فرافکنی پاسخ دهید؟
تعیین مرزها می تواند به شما در پاسخ به فرافکنی کمک کند. پاسخ دادن با جملات واضحی مانند “من مخالفم” یا “من آن را اینطور نمی بینم” می تواند فرافکنی را منحرف کند و ممکن است فرد را وادار به تأمل یا مسئولیت کند. همچنین می تواند از درونی کردن انتقاد یا سرزنش ناعادلانه جلوگیری کند. اما اگر فرد همچنان به فرافکنی ادامه میدهد و به نظر میرسد قادر به تمام کردن آن نیست، ممکن است لازم باشد از گفتگو کنار بکشید.
سلام
من از این مطلب خیلی خوشم اومد و واقعا برای من مفید و آموزنده بود
خیلی متشکرم