حل مسئله چیست؟ صفر تا صد حل مسئله

همه می‌توانند از داشتن مهارت‌های خوب حل مسئله بهره ببرند، زیرا همه ما روزانه با مشکلاتی مواجه می‌شویم. برخی از این مشکلات بدیهی است که شدیدتر یا پیچیده تر از بقیه هستند. بسیار شگفت انگیز است که بتوانیم همه مشکلات را به طور موثر و به موقع و بدون مشکل حل کنیم، اما متأسفانه هیچ راهی برای حل همه مشکلات وجود ندارد. هر چقدر هم که برای حل مسئله آماده باشیم، همیشه یک عنصر ناشناخته وجود دارد. در اینجا برنامه‌ریزی و ساختار به احتمال موفقیت‌آمیز به فرآیند حل مسئله کمک می‌کند.

حل مسئله چیست؟

روابط بین فردی و کسب و کارها به دلیل حل ضعیف مشکلات شکست می خورند. این اغلب به این دلیل است که مشکلات شناسایی نشده اند یا به رسمیت شناخته نمی شوند اما به درستی با آنها برخورد نمی شود. مهارت های حل مسئله بسیار مورد توجه کارفرمایان است زیرا بسیاری از شرکت ها برای شناسایی و حل مشکلات به کارمندان خود متکی هستند.

حل مسئله یا problem solving

مهارت های حل مسئله به شما کمک می کند مسائل را سریع و موثر حل کنید. این یکی از مهارت‌های کلیدی است که کارفرمایان در متقاضیان کار به دنبال آن هستند، زیرا کارمندان با این مهارت‌ها تمایل دارند به خود متکی باشند. مهارت های حل مسئله مستلزم شناسایی سریع مسئله اساسی و اجرای راه حل است. حل مسئله به عنوان یک مهارت شخصی و ذهنی در نظر گرفته می شود تا یک مهارت سخت که از طریق آموزش یا عمل آموخته می شود. شما می توانید با آشنایی با مسائل رایج در صنعت خود و یادگیری از کارمندان با تجربه تر، مهارت های حل مسئله خود را بهبود ببخشید. مهارت حل مسئله به شغل شما محدود نمی شود و در تمام زندگی کمک کننده خواهد بود.

مراحل حل مسئله

حل مؤثر مشکل معمولاً شامل کار کردن در چند مرحله یا مراحل است، مانند مواردی که در زیر به آنها اشاره شده است.

  • تعریف مشکل: این مرحله شامل: تشخیص و تشخیص وجود مشکل است: شناسایی ماهیت مشکل تعریف مشکلمرحله اول حل مسئله ممکن است بدیهی به نظر برسد اما اغلب نیاز به تفکر و تحلیل بیشتری دارد. شناسایی یک مشکل به خودی خود کار دشواری است. اصلا مشکلی هست؟ ماهیت مشکل چیست، آیا در واقع مشکلات متعددی وجود دارد؟ چگونه می توان مشکل را به بهترین شکل تعریف کرد؟ با صرف زمان برای تعریف مشکل، نه تنها خودتان آن را به وضوح بیشتر درک می کنید، بلکه می توانید ماهیت آن را به دیگران منتقل کنید، که منجر به مرحله دوم می شود.
  • ساختار مسئله: این مرحله شامل: مشاهده، بازرسی دقیق، حقیقت یابی و ایجاد یک تصویر واضح از مشکل است.به دنبال شناسایی مشکل، ساختاردهی مشکل به دست آوردن اطلاعات بیشتر در مورد مشکل و افزایش درک است. این مرحله تماماً در مورد حقیقت یابی و تجزیه و تحلیل است و تصویر جامع تری از هدف و موانع ایجاد می کند. این مرحله ممکن است برای مسائل بسیار ساده ضروری نباشد، اما برای مسائلی با ماهیت پیچیده تر ضروری است.
  • تولید راهکارهای مختلف و جایگزین: در این مرحله شما طیف وسیعی از اقدامات ممکن را ایجاد خواهید کرد، اما با تلاش کمی برای ارزیابی آنها در این مرحله. از اطلاعات جمع آوری شده در دو مرحله اول چارچوب حل مسئله، زمان آن فرا رسیده است که در مورد راه حل های ممکن برای مشکل شناسایی شده فکر کنیم. در یک موقعیت گروهی، این مرحله اغلب به عنوان یک جلسه طوفان مغزی انجام می شود و به هر یک از افراد گروه اجازه می دهد نظرات خود را در مورد راه حل های ممکن (یا راه حل های جزئی) بیان کنند. در سازمان ها افراد مختلف در زمینه های مختلف تخصص های متفاوتی خواهند داشت و بنابراین شنیدن نظرات هر یک از طرف های ذینفع مفید است.
  • ارزیابی و انتخاب گزینه ها: این مرحله شامل تجزیه و تحلیل دقیق از دوره های مختلف عمل ممکن و سپس انتخاب بهترین راه حل برای اجرا است. این شاید پیچیده ترین بخش فرآیند حل مسئله باشد. به دنبال مرحله قبل، اکنون زمان آن است که به هر راه حل بالقوه نگاه کنید و آن را به دقت تجزیه و تحلیل کنید. برخی از راه حل ها ممکن است به دلیل مشکلات دیگری مانند محدودیت زمانی یا بودجه امکان پذیر نباشد. در این مرحله مهم است که در نظر بگیرید اگر هیچ کاری برای حل مشکل انجام نشود چه اتفاقی می افتد – گاهی اوقات تلاش برای حل مشکلی که منجر به مشکلات بسیار بیشتر می شود نیاز به تفکر بسیار خلاقانه و ایده های نوآورانه دارد. در نهایت، تصمیم بگیرید که کدام مسیر اقدام را انجام دهید.
  • پیاده سازی راه حل: این مرحله شامل پذیرفتن و انجام مسیر عمل انتخاب شده است.

    پیاده سازی یعنی اقدام بر اساس راه حل انتخاب شده. در حین اجرا ممکن است مشکلات بیشتری ایجاد شود، به خصوص اگر شناسایی یا ساختار مشکل اصلی به طور کامل انجام نشده باشد.

  • بازخورد گرفتن: آخرین مرحله در مورد بررسی نتایج حل مسئله در یک دوره زمانی است، از جمله جستجوی بازخورد در مورد موفقیت نتایج راه حل انتخاب شده. مرحله نهایی حل مسئله به بررسی موفقیت آمیز بودن فرآیند مربوط می شود. این را می توان با نظارت و کسب بازخورد از افرادی که تحت تأثیر هر گونه تغییر رخ داده است، به دست آورد. این تمرین خوبی است که نتایج و مشکلات اضافی رخ داده را ثبت کنید.

مراحل حل مسئله نیازمند به کارگیری استراتژی های مختلف است. برای مرحله دوم، یعنی تولید راهکارهای مختلف نیازمند استفاده از بخش خلاقیت، برای ارزیابی و انتخاب، نیازمند استفاده از بخش تصمیم گیری و برای پیاده سازی تصمیم نیازمند استفاده از بخش مدیریت پروژه هستید.

با توجه به آنچه که گفته شد، ما در این بخش به بررسی مرحله اول، یعنی تعریف مشکل می پردازیم. بخش قابل توجهی از حل مسئله، تعریف دقیق مشکل، در شرایط پیچیده است. همچنین ابزارها و تکنیک های دقیقی معرفی می کنیم که بتوانید با استفاده از آنها تعریف درستی از مسائل داشته باشید.

تعریف مسئله

کلید حل مسئله این است که شما مطمئن شوید با خود مشکل طرف هستید، نه علائم آن، برای مثال اگر کسب و کار شما خوب پیش نرود، شاید فکر کنید این از کم کاری کارکنان شما است، در حالی که علت واقعی، عدم آموزش یا حجم کار بالا باشد.

ابزارهایی مانند 5 چرا، ارزش گذاری و تحلیل علت ریشه ای به شما کمک می کند تا سوالات صحیحی از خود بپرسید و لایه های مختلف مشکل را بررسی کنید و واقعا چیزی که در جریان است را متوجه شوید.

همچنین در این مرحله مهم است که شما از دیدگاه های مختلفی به موضوع نگاه کنید. سعی نکنید خود را ملزم کنید که خیلی زود مشکل را حل کنید. بلکه با بررسی دیدگاه های مختلف علت های مختلف را بررسی کنید. ابزار CATWOE یک چک لیست بسیار قوی است که دید شما را برای گسترش تفکر به اطراف باز می کند.فهم پیچیدگی مسئله

زمانی که مسئله ساده است، راه حل آن نیز واضح است و نیازی نیست که هر چهار مرحله فرایند حل مسئله طی شود. چیزی که شما ممکن است با آن به مشکل بخورید مسائل پیچیده با شبکه مسائل مرتبط به هم است.

فهم پیچیدگی مسئله

خبر خوشحال کننده این است که ابزارهای مختلفی وجود دارد تا این وضعیت آشفته را رو به راه کنید. این ابزارها به شما کمک می کند تا تصویر واضحیاز وضعیت ایجاد کنید و واقعا بدانید که در عمق قضیه و مشکل چه خبر است.

دیاگرام رابطه ها، ابزاری عالی برای کنار هم چیدن اطلاعات و فهم اشتراک و رابطه آنها است. یک ابزار محبوب دیگر، دیاگرام علت و معلول است. برای تولید راه حل های عملی، باید بدانید که علت اصلی چیست. ابزار دیاگرام علت و معلول علت های احتمالی یک مسئله را نشان می دهد.

زمانی که مشکل شما در بطن بیزینس رخ می دهد، نمودار جریان، دیاگرام اسویم لن یا دیاگرام سیستم ها می تواند به شما کمک کند تا ببینید آیا فعالیت های مختلف با هم متناسب هستند یا خیر. این موارد به شما کمک می کند تا عناصر گمشده یا تنگناها را پیدا کنید.

اغلب چیزی که به نظر می رسد یم مشکل واحد است، چندین مشکل است. تکنیک خورد کردن، تکنیکی است که شما می توانید با استفاده از آن مشکل را به بخش های کوچکتر تقسیم کنید و هر کدام را جداگانه رفع کنید.

فرایندهای حل مسئله

رویکرد چهار مرحله ای که در ابتدا مطرح کردیم در بسیاری از موارد حل کننده مسائل خواهد بود، با این حال یک فرایند جامع تر روش سیستم های نرم وجود دارد که می تواند کمک کننده باشد و گام های دقیقی برای رسیدن به راه حل موثر ارائه نماید.

سیمپلکس، شامل یک فرایند 8 مرحله ای: یافتن مشکل، پیدا کردن حقیقت، تعریف مشکل، یافتن ایده، انتخاب و ارزیابی، برنامه ریزی، فروش ایده و عمل کردن است.

همچنین استعلام ارزش، ابزاری است که به شما کمک می کند تا با روبکردی مثبت نگربه اطراف خود نگاه کنید تابهترین راه حل را پیدا کنید.

 روش سیستم های نرم به این منظور طراحی شده است که به شما کمک کند تا از مسائل پیچیده درکی روشن داشته باشید تا بتوانید آنها را حل کنید. این سیستم نیز چهار مرحله دارد و به شما کمک می کند تا مشکل را تعریف کنید و راه حل عملیاتی ارائه دهید.

اهداف و موانع حل مسئله

همه مشکلات دو ویژگی مشترک دارند: اهداف و موانع.

  • اهداف

مشکلات شامل برنامه ریزی برای دستیابی به یک وضعیت هدف یا مطلوب از امور است و می تواند شامل اجتناب از یک موقعیت یا رویداد باشد. اهداف می توانند هر چیزی باشند که می خواهید به آن برسید یا جایی که می خواهید باشید. اگر گرسنه هستید، احتمالاً هدف شما این است که چیزی بخورید. اگر رئیس یک سازمان (مدیر عامل) هستید، ممکن است هدف اصلی شما حداکثر کردن سود باشد و این هدف اصلی ممکن است برای تحقق هدف نهایی افزایش سود به اهداف فرعی متعدد تقسیم شود.

  • موانع

اگر هیچ مانعی بر سر راه رسیدن به هدف وجود نداشت، مشکلی وجود نداشت. حل مسئله شامل غلبه بر موانع یا موانعی است که مانع دستیابی فوری به اهداف می شود. با پیروی از مثال های بالا، اگر احساس گرسنگی می کنید، هدف شما غذا خوردن است. یک مانع برای این ممکن است این باشد که شما غذای در دسترس ندارید، بنابراین به سوپرمارکتمی روید و مقداری غذا می‌خرید، مانع را از بین می‌برید و در نتیجه مشکل را حل می‌کنید. البته برای مدیر عاملی که می خواهد سود را افزایش دهد، ممکن است موانع بسیار بیشتری وجود داشته باشد که مانع از رسیدن به هدف می شود. مدیر عامل باید تلاش کند تا این موانع را بشناسد و آنها را برطرف کند یا راه های دیگری برای دستیابی به اهداف سازمان بیابد.

امتیاز دهید
مطالب مرتبط
نظر دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.