استدلال استقرایی

استدلال استقرایی یعنی مشاهدات محدود خود درباره محیط را تعمیم دهید و قواعدی کلی و کاربردی نتیجه‌ بگیرید. این استدلال در ناب‌ترین شکل آن روشی علمی است که در ۵۰۰ سال اخیر به منظور پیشرفت بشر، بسیار مورد استفاده قرار گرفته است. استدلال استقرایی اگر به درستی به کار رود، می‌تواند به طرز باورنکردنی‌ قدرتمند باشد؛ اما اگر از داده‌های غلط یا غیرقابل استناد استفاده کنید، ممکن است نتیجه‌گیری‌هایتان اشتباه باشند.

هسته‌ی اصلی در استدلال استقرایی، بررسی نتایج، پدیده‌ها، نظرات و مشاهدات و کنار هم گذاشتن آنها به منظور رسیدن به یک نتیجه‌گیری کلی است. برای درک بیشتر از استدلال استقرایی به این مثال توجه کنید: بهرام انسان است، بهرام به آب نیاز دارد؛ همچنین شهرام انسان است، شهرام هم به آب نیاز دارد، بنابراین همه انسان‌ها به آب نیاز دارند.

با فرض درستیِ نتیجه‌گیری‌های به دست آمده از استدلال استقرایی (در مفهوم کاربردی) یک مدیر توانمند می‌تواند از تجربه‌های خود برای نتیجه‌گیری در مورد وضعیت‌های فعلی و حل مسائل بر اساس آنچه که در گذشته (در وضعیت‌های مشابه) آموخته، استفاده کند و به طور ثمربخش و با موفقیت رو به جلو حرکت کنند.

استدلال استقرایی

استفاده از ابزار

قسمت اعظم استدلال استقرایی به صورت شهودی و خودکار رخ می‌دهد. اگر چنین نبود، ما توانایی انجام هیچ کاری را نداشتیم؛ هر آنچه که انجام می‌دادیم آن‌قدر باید در معرض تحلیل و ارزیابی قرار می‌گرفت که به تدریج به بن‌بست می‌رسیدیم. در طیف دیگر این استدلال شهودی، استدلال استقراییِ علمی و رسمی وجود دارد که آن را در مدرسه می‌آموزیم و دارای گام‌های زیر است:

  • بیان رسمی فرضیه؛ (که یک حقیقت پیشنهادی تعمیم‌یافته است)
  • طراحی آزمایش یا مجموعه‌ای از آزمون‌ها یا مشاهدات؛ به منظور آزمودن فرضیه در گستره‌ی نسبتا بزرگ و معقولی از شرایط متفاوت، با عوامل پیچیده‌کننده و در حد امکان کنترل شده.
  • مستندسازی صحیح آزمون‌های انجام شده (روش) و نتایج آزمایش؛ تا بتوان آنها را در معرض تحقیقات بعدی قرار داد.
  • نتیجه‌گیری؛ به این معنی که به لحاظ فنی ثابت کنیم فرضیه غلط است یا خیر. (یا اینکه در عمل نشان دهیم فرضیه در کدام موقعیت‌های مشابه می‌تواند درست باشد)
توصیه‌ی ۱:
برای حل مساله به روش استدلال استقرایی، می‌توان از روش شهودی یا علمی (بسته به نوع مساله) و یا ترکیبی از این دو استفاده کرد. در واقع، مسیر و روشِ رسیدن به نتیجه‌گیری‌ها، عمدتا به مقیاس مسئله‌ای که قصد داریم آن را حل کنیم، بستگی دارد. زمانی که مسئله تأثیر چشم‌گیری بر بسیاری از مردم دارد و زمان کافی در دسترس است، بهتر است استدلال به طور کامل مورد تحقیق و بررسی قرار گیرد؛ در غیر این صورت، خطاهای بسیار زیادی به وجود می‌آید. با این حال، این نوع تحقیق و بررسی می‌تواند کم سرعت و هزینه‌بر باشد و ممکن است به خاطر تحلیل، موجب وقفه در کار شود.
در مقابل، تصمیم‌های کوچک یا تصمیماتی که مستلزم راه‌حل سریع هستند اغلب به پژوهش مفصل نیازی ندارند. در این مقاطع است که رویکردی غیرعلمی‌تر (و الزاما بیشتر مستعد خطا) لازم است و به همین دلیل تجربه در اتخاذ تصمیم‌گیری‌های خوب در کسب‌وکار بسیار با اهمیت است. در نظر داشته باشید که این روش، گریزی ساده برای تصمیم‌گیری سهل‌انگارانه نیست. شما باید تا جایی که می‌توانید از منابع و زمان موجود برای پژوهش و تحقیق استفاده کنید.
توصیه‌ی ۲:
تجربه، سرعت تصمیم‌گیری استقرایی و هم‌چنین احتمال قوی بودن و دقیق بودن آن را بیشتر می‌کند. از سوی دیگر، افرادی که بیش از حد به تجربه متکی هستند، ممکن است عوامل جدید و تاثیرگذار در یک محیط متغیر را از دست بدهند. در اینجا افرادی که کسب‌وکاری دارند باید تفکر باز و آزاد داشته باشند و به دنبال بررسی هر گونه تغییر در محیط باشند.

مثال:

در گذشته به مشتریان خود پیشنهاد داده بودیم که اگر پرسش‌نامه را تکمیل کنند؛ شانس برنده شدن جایزه‌ای را خواهند داشت و بدین ترتیب نرخ پاسخ‌ به پرسش‌نامه، ۹٪ شد. اگر جایزه‌ای پیشنهاد نمی‌کردیم، نرخ پاسخ ۳٪ بود. حال به مشتریانی که به آخرین بررسی ما پاسخ دادند خواهیم گفت که پاسخ‌دهندگان وارد قرعه‌کشی رایگان خواهند شد و انتظار داریم طبق تجربه قبلی خود، به نرخ پاسخ ۹٪ برسیم.

با استفاده از استدلال استقرایی، تجربه‌ی گذشته در موقعیت آینده به کار می‌رود تا نتیجه پیش‌بینی شود. تجربه‌ی گذشته که در موقعیت آینده به کار می‌رود، درست به نظر می‌رسد اما هیچ تضمینی وجود ندارد که به طور قطعی در آینده کاربرد داشته باشد. برای نمونه در مثال بالا ممکن است مشتریان از پر کردن پرسش‌نامه‌ها خسته شده‌باشند و این بار با همان نرخ پاسخ ندهند.

استدلال استنتاجی
نوع دیگر استدلال، استدلال استنتاجی است. گرچه استدلال استقرایی با حقایق آغاز می‌شود و قاعده‌ای از آنها استنتاج می‌کند که بعدا برای پیش‌بینی آنچه که در آینده رخ خواهد داد به کار می‌رود؛ اما استدلال استنتاجی به روش دیگری عمل می‌کند. استدلال استنتاجی با قاعده‌ای شروع می‌شود که بدون شک اثبات شده است و از این قاعده، نتیجه‌ای به دست می‌آورد. برای مثال: همه انسان‌ها به آب نیاز دارند. سیاوش انسان است. بنابراین سیاوش به آب نیاز دارد.
امتیاز دهید
مطالب مرتبط
نظر دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.